< اعداد 28 >
و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت: | ۱ 1 |
and to speak: speak LORD to(wards) Moses to/for to say
«بنیاسرائیل را امر فرموده، به ایشان بگو: مراقب باشید تا هدیه طعام مرا از قربانی های آتشین عطر خوشبوی من در موسمش نزد من بگذرانید. | ۲ 2 |
to command [obj] son: descendant/people Israel and to say to(wards) them [obj] offering my food my to/for food offering my aroma soothing my to keep: careful to/for to present: bring to/for me in/on/with meeting: time appointed his
و ایشان را بگو قربانی آتشین را که نزدخداوند بگذرانید، این است: دو بره نرینه یک ساله بیعیب، هر روز بجهت قربانی سوختنی دائمی. | ۳ 3 |
and to say to/for them this [the] food offering which to present: bring to/for LORD lamb son: aged year unblemished two to/for day: daily burnt offering continually
یک بره را در صبح قربانی کن و بره دیگررا در عصر قربانی کن. | ۴ 4 |
[obj] [the] lamb one to make: offer in/on/with morning and [obj] [the] lamb [the] second to make: offer between [the] evening
و یک عشر ایفه آرد نرم مخلوط شده با یک ربع هین روغن زلال برای هدیه آردی. | ۵ 5 |
and tenth [the] ephah fine flour to/for offering to mix in/on/with oil beaten fourth [the] hin
این است قربانی سوختنی دائمی که در کوه سینا بجهت عطر خوشبو و قربانی آتشین خداوند معین شد. | ۶ 6 |
burnt offering continually [the] to make: offer in/on/with mountain: mount Sinai to/for aroma soothing food offering to/for LORD
و هدیه ریختنی آن یک ربع هین بجهت هر برهای باشد، این هدیه ریختنی مسکرات را برای خداوند در قدس بریز. | ۷ 7 |
and drink offering his fourth [the] hin to/for lamb [the] one in/on/with Holy Place to pour drink offering strong drink to/for LORD
و بره دیگر را در عصر قربانی کن، مثل هدیه آردی صبح و مثل هدیه ریختنی آن بگذران تاقربانی آتشین و عطر خوشبو برای خداوند باشد. | ۸ 8 |
and [obj] [the] lamb [the] second to make: offer between [the] evening like/as offering [the] morning and like/as drink offering his to make: offer food offering aroma soothing to/for LORD
«و در روز سبت دو بره یک ساله بیعیب، ودو عشر ایفه آرد نرم سرشته شده با روغن، بجهت هدیه آردی با هدیه ریختنی آن. | ۹ 9 |
and in/on/with day [the] Sabbath two lamb son: aged year unblemished and two tenth fine flour offering to mix in/on/with oil and drink offering his
این است قربانی سوختنی هر روز سبت سوای قربانی سوختنی دائمی با هدیه ریختنی آن. | ۱۰ 10 |
burnt offering Sabbath in/on/with Sabbath his upon burnt offering [the] continually and drink offering her
«و در اول ماههای خود قربانی سوختنی برای خداوند بگذرانید، دو گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله بیعیب. | ۱۱ 11 |
and in/on/with head: first month your to present: bring burnt offering to/for LORD bullock son: young animal cattle two and ram one lamb son: aged year seven unblemished
و سه عشرایفه آرد نرم سرشته شده با روغن بجهت هدیه آردی برای هر گاو، و دو عشر آرد نرم سرشته شده با روغن، بجهت هدیه آردی برای هر قوچ. | ۱۲ 12 |
and three tenth fine flour offering to mix in/on/with oil to/for bullock [the] one and two tenth fine flour offering to mix in/on/with oil to/for ram [the] one
و یک عشر آرد نرم سرشته شده با روغن، بجهت هدیه آردی برای هر بره، تا قربانی سوختنی، عطر خوشبو و هدیه آتشین برای خداوند باشد. | ۱۳ 13 |
and tenth tenth fine flour offering to mix in/on/with oil to/for lamb [the] one burnt offering aroma soothing food offering to/for LORD
و هدایای ریختنی آنها نصف هین شراب برای هر گاو، و ثلث هین برای هر قوچ، و ربع هین برای هر بره باشد. این است قربانی سوختنی هر ماه از ماههای سال. | ۱۴ 14 |
and drink offering their half [the] hin to be to/for bullock and third [the] hin to/for ram and fourth [the] hin to/for lamb wine this burnt offering month in/on/with month his to/for month [the] year
و یک بز نربجهت قربانی گناه سوای قربانی سوختنی دائمی، با هدیه ریختنی آن برای خداوند قربانی بشود. | ۱۵ 15 |
and he-goat goat one to/for sin: sin offering to/for LORD upon burnt offering [the] continually to make: offer and drink offering his
«و در روز چهاردهم ماه اول، فصح خداوند است. | ۱۶ 16 |
and in/on/with month [the] first in/on/with four ten day to/for month Passover to/for LORD
و در روز پانزدهم این ماه، عید است که هفت روز نان فطیر خورده شود. | ۱۷ 17 |
and in/on/with five ten day to/for month [the] this feast seven day unleavened bread to eat
در روز اول، محفل مقدس است که هیچ کار خدمت در آن نکنید. | ۱۸ 18 |
in/on/with day [the] first assembly holiness all work service: work not to make: do
و بجهت هدیه آتشین و قربانی سوختنی برای خداوند، دو گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله قربانی کنید، اینها برای شما بیعیب باشد. | ۱۹ 19 |
and to present: bring food offering burnt offering to/for LORD bullock son: young animal cattle two and ram one and seven lamb son: aged year unblemished to be to/for you
و بجهت هدیه آردی آنهاسه عشر آرد نرم سرشته شده با روغن برای هرگاو، و دو عشر برای هر قوچ بگذرانید. | ۲۰ 20 |
and offering their fine flour to mix in/on/with oil three tenth to/for bullock and two tenth to/for ram to make: offer
و یک عشر برای هر بره، از آن هفت بره بگذران. | ۲۱ 21 |
tenth tenth to make: offer to/for lamb [the] one to/for seven [the] lamb
ویک بز نر بجهت قربانی گناه تا برای شما کفاره شود. | ۲۲ 22 |
and he-goat sin: sin offering one to/for to atone upon you
اینها را سوای قربانی سوختنی صبح که قربانی سوختنی دائمی است، بگذرانید. | ۲۳ 23 |
from to/for alone: besides burnt offering [the] morning which to/for burnt offering [the] continually to make: offer [obj] these
به اینطور هر روز از آن هفت روز، طعام هدیه آتشین، عطر خوشبو برای خداوند بگذرانید، واین سوای قربانی سوختنی دائمی گذرانیده شود، با هدیه ریختنی آن. | ۲۴ 24 |
like/as these to make: offer to/for day: daily seven day food food offering aroma soothing to/for LORD upon burnt offering [the] continually to make: offer and drink offering his
و در روز هفتم، برای شمامحفل مقدس باشد. هیچ کار خدمت در آن نکنید. | ۲۵ 25 |
and in/on/with day [the] seventh assembly holiness to be to/for you all work service: work not to make: do
«و در روز نوبرها چون هدیه آردی تازه درعید هفته های خود برای خداوند بگذرانید، محفل مقدس برای شما باشد و هیچ کار خدمت در آن مکنید. | ۲۶ 26 |
and in/on/with day [the] firstfruit in/on/with to present: bring you offering new to/for LORD in/on/with Weeks your assembly holiness to be to/for you all work service: work not to make: do
و بجهت قربانی سوختنی برای عطر خوشبوی خداوند دو گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله قربانی کنید. | ۲۷ 27 |
and to present: bring burnt offering to/for aroma soothing to/for LORD bullock son: young animal cattle two ram one seven lamb son: aged year
و هدیه آردی آنها سه عشر آرد نرم سرشته شده با روغن برای هر گاو، و دو عشر برای هر قوچ. | ۲۸ 28 |
and offering their fine flour to mix in/on/with oil three tenth to/for bullock [the] one two tenth to/for ram [the] one
و یک عشر برای هر بره، از آن هفت بره. | ۲۹ 29 |
tenth tenth to/for lamb [the] one to/for seven [the] lamb
و یک بز نر تا برای شما کفاره شود. | ۳۰ 30 |
he-goat goat one to/for to atone upon you
اینها را با هدیه آردی آنها و هدایای ریختنی آنها سوای قربانی سوختنی دائمی بگذرانید و برای شما بیعیب باشد. | ۳۱ 31 |
from to/for alone: besides burnt offering [the] continually and offering his to make: offer unblemished to be to/for you and drink offering their