< میکا 7 >
وای بر من زیرا که مثل جمع کردن میوهها ومانند چیدن انگورهایی شدهام که نه خوشهای برای خوراک دارد و نه نوبر انجیری که جان من آن را میخواهد. | ۱ 1 |
Væ mihi, quia factus sum sicut qui colligit in autumno racemos vindemiæ: non est botrus ad comedendum, præcoquas ficus desideravit anima mea.
مرد متقی از جهان نابود شده، و راست کردار از میان آدمیان معدوم گردیده است. جمع ایشان برای خون کمین میگذارند و یکدیگر را به دام صید مینمایند. | ۲ 2 |
Periit sanctus de terra, et rectus in hominibus non est: omnes in sanguine insidiantur, vir fratrem suum ad mortem venatur.
دستهای ایشان برای شرارت چالاک است، رئیس طلب میکند و داور رشوه میخواهد و مرد بزرگ به هوای نفس خود تکلم مینماید؛ پس ایشان آن را به هم میبافند. | ۳ 3 |
Malum manuum suarum dicunt bonum: princeps postulat, et iudex in reddendo est: et magnus locutus est desiderium animæ suæ, et conturbaverunt eam.
نیکوترین ایشان مثل خار میباشد و راست کردار ایشان از خاربست بدتر. روز پاسبانانت و (روز) عقوبت تو رسیده است، الان اضطراب ایشان خواهد بود. | ۴ 4 |
Qui optimus in eis est, quasi paliurus: et qui rectus, quasi spina de sepe. Dies speculationis tuæ, visitatio tua venit: nunc erit vastitas eorum.
بر یارخود اعتماد مدار و بر دوست خالص خویش توکل منما و در دهان خود را از هم آغوش خودنگاه دار. | ۵ 5 |
Nolite credere amico: et nolite confidere in duce: ab ea, quæ dormit in sinu tuo, custodi claustra oris tui.
زیرا که پسر، پدر را افتضاح میکند ودختر با مادر خود و عروس با خارسوی خویش مقاومت مینمایند و دشمنان شخص اهل خانه اومی باشند. | ۶ 6 |
Quia filius contumeliam facit patri, et filia consurgit adversus matrem suam, nurus adversus socrum suam: et inimici hominis domestici eius.
اما من بسوی خداوند نگرانم و برای خدای نجات خود انتظار میکشم و خدای من مرااجابت خواهد نمود. | ۷ 7 |
Ego autem ad Dominum aspiciam, exspectabo Deum salvatorem meum: audiet me Deus meus.
ای دشمن من بر من شادی منما زیرا اگرچه بیفتم خواهم برخاست و اگرچه در تاریکی بنشینم خداوند نور من خواهد بود. | ۸ 8 |
Ne læteris inimica mea super me, quia cecidi: consurgam, cum sedero in tenebris, Dominus lux mea est.
غضب خداوند را متحمل خواهم شد زیرا به او گناه ورزیدهام تا او دعوی مرا فیصل کند و داوری مرابجا آورد. پس مرا به روشنایی بیرون خواهدآورد و عدالت او را مشاهده خواهم نمود. | ۹ 9 |
Iram Domini portabo, quoniam peccavi ei, donec causam meam iudicet, et faciat iudicium meum: educet me in lucem, videbo iustitiam eius.
دشمنم این را خواهد دید و خجالت او راخواهد پوشانید زیرا به من میگوید: یهوه خدای تو کجا است؟ چشمانم بر او خواهد نگریست واو الان مثل گل کوچهها پایمال خواهد شد. | ۱۰ 10 |
Et aspiciet inimica mea, et operietur confusione, quæ dicit ad me: Ubi est Dominus Deus tuus? Oculi mei videbunt in eam: nunc erit in conculcationem ut lutum platearum.
درروز بنا نمودن دیوارهایت در آن روز شریعت دور خواهد شد. | ۱۱ 11 |
Dies, ut ædificentur maceriæ tuæ: in die illa longe fiet lex.
در آن روز از آشور و ازشهرهای مصر و از مصر تا نهر (فرات ) و از دریا تادریا و از کوه تا کوه نزد تو خواهند آمد. | ۱۲ 12 |
In die illa et usque ad te veniet de Assur, et usque ad civitates munitas: et a civitatibus munitis usque ad flumen, et ad mare de mari, et ad montem de monte.
و زمین بهسبب ساکنانش، به جهت نتیجه اعمالشان ویران خواهد شد. | ۱۳ 13 |
Et terra erit in desolationem propter habitatores suos, et propter fructum cogitationum eorum.
قوم خود را به عصای خویش شبانی کن وگوسفندان میراث خود را که در جنگل و در میان کرمل به تنهایی ساکن میباشند. ایشان مثل ایام سابق در باشان و جلعاد بچرند. | ۱۴ 14 |
Pasce populum tuum in virga tua, gregem hereditatis tuæ habitantes solos in saltu, in medio Carmeli: pascentur Basan et Galaad iuxta dies antiquos.
مثل ایامی که ازمصر بیرون آمدی کارهای عجیب به او نشان خواهم داد. | ۱۵ 15 |
Secundum dies egressionis tuæ de Terra Ægypti ostendam ei mirabilia.
امتها چون این را بینند، از تمامی توانایی خویش خجل خواهند شد و دست بردهان خواهند گذاشت و گوشهای ایشان کرخواهد شد. | ۱۶ 16 |
Videbunt gentes, et confundentur super omni fortitudine sua: ponent manum super os, aures eorum surdæ erunt.
مثل مار خاک را خواهند لیسید ومانند حشرات زمین از سوراخهای خود با لرزه بیرون خواهند آمد و بسوی یهوه خدای ما باخوف خواهند آمد و از تو خواهند ترسید. | ۱۷ 17 |
Lingent pulverem sicut serpentes, velut reptilia terræ perturbabuntur in ædibus suis: Dominum Deum nostrum formidabunt, et timebunt te.
کیست خدایی مثل تو که عصیان را میآمرزدو از تقصیر بقیه میراث خویش درمی گذرد. اوخشم خود را تا به ابد نگاه نمی دارد زیرا رحمت را دوست میدارد. | ۱۸ 18 |
Quis Deus similis tui, qui aufers iniquitatem, et transis peccatum reliquiarum hereditatis tuæ? non immittet ultra furorem suum, quoniam volens misericordiam est.
او باز رجوع کرده، بر مارحمت خواهد نمود و عصیان ما را پایمال خواهد کرد و تو جمیع گناهان ایشان را به عمق های دریا خواهی انداخت. | ۱۹ 19 |
Revertetur, et miserebitur nostri: deponet iniquitates nostras, et proiiciet in profundum maris omnia peccata nostra.
امانت را برای یعقوب و رافت را برای ابراهیم بجا خواهی آوردچنانکه در ایام سلف برای پدران ما قسم خوردی. | ۲۰ 20 |
Dabis veritatem Iacob, misericordiam Abraham: quæ iurasti patribus nostris a diebus antiquis.