پس بلدد شوحی در جواب گفت: | ۱ 1 |
«تا به کی این چیزها را خواهی گفت و سخنان دهانت باد شدید خواهد بود؟ | ۲ 2 |
آیا خداوندداوری را منحرف سازد؟ یا قادر مطلق انصاف رامنحرف نماید؟ | ۳ 3 |
چون فرزندان تو به او گناه ورزیدند، ایشان را بهدست عصیان ایشان تسلیم نمود. | ۴ 4 |
اگر تو به جد و جهد خدا را طلب میکردی و نزد قادر مطلق تضرع مینمودی، | ۵ 5 |
اگر پاک و راست میبودی، البته برای تو بیدارمی شد، و مسکن عدالت تو را برخوردارمی ساخت. | ۶ 6 |
و اگرچه ابتدایت صغیر میبود، عاقبت تو بسیار رفیع میگردید. | ۷ 7 |
زیرا که ازقرنهای پیشین سوال کن، و به آنچه پدران ایشان تفحص کردند توجه نما، | ۸ 8 |
چونکه ما دیروزی هستیم و هیچ نمی دانیم، و روزهای ما سایهای برروی زمین است. | ۹ 9 |
آیا ایشان تو را تعلیم ندهند وبا تو سخن نرانند؟ و از دل خود کلمات بیرون نیارند؟ | ۱۰ 10 |
آیا نی، بیخلاب میروید، یا قصب، بیآب نمو میکند؟ | ۱۱ 11 |
هنگامی که هنوز سبزاست و بریده نشده، پیش از هر گیاه خشک میشود. | ۱۲ 12 |
همچنین است راه جمیع فراموش کنندگان خدا. و امید ریاکار ضایع می شود، | ۱۳ 13 |
که امید او منقطع میشود، واعتمادش خانه عنکبوت است. | ۱۴ 14 |
بر خانه خودتکیه میکند و نمی ایستد، به آن متمسک میشودو لیکن قایم نمی ماند. | ۱۵ 15 |
پیش روی آفتاب، تر وتازه میشود و شاخه هایش در باغش پهن میگردد. | ۱۶ 16 |
ریشه هایش بر توده های سنگ درهم بافته میشود، و بر سنگلاخ نگاه میکند. | ۱۷ 17 |
اگر ازجای خود کنده شود، او را انکار کرده، میگوید: تو را نمی بینم. | ۱۸ 18 |
اینک خوشی طریقش همین است و دیگران از خاک خواهند رویید. | ۱۹ 19 |
هماناخدا مرد کامل را حقیر نمی شمارد، و شریر رادستگیری نمی نماید، | ۲۰ 20 |
تا دهان تو را از خنده پرکند، و لبهایت را از آواز شادمانی. | ۲۱ 21 |
خصمان توبه خجالت ملبس خواهند شد، و خیمه شریران نابود خواهد گردید.» | ۲۲ 22 |