و الیهو بازگفت: | ۱ 1 |
ויסף אליהוא ויאמר |
«برای مناندکی صبرکن تا تو را اعلام نمایم، زیرا از برای خدا هنوز سخنی باقی است. | ۲ 2 |
כתר-לי זעיר ואחוך כי עוד לאלוה מלים |
علم خود را از دورخواهم آورد و به خالق خویش، عدالت راتوصیف خواهم نمود. | ۳ 3 |
אשא דעי למרחוק ולפעלי אתן-צדק |
چونکه حقیقت کلام من دروغ نیست، و آنکه در علم کامل است نزد توحاضر است. | ۴ 4 |
כי-אמנם לא-שקר מלי תמים דעות עמך |
اینک خدا قدیر است و کسی رااهانت نمی کند و در قوت عقل قادر است. | ۵ 5 |
הן-אל כביר ולא ימאס כביר כח לב |
شریررا زنده نگاه نمی دارد و داد مسکینان را میدهد. | ۶ 6 |
לא-יחיה רשע ומשפט עניים יתן |
چشمان خود را از عادلان برنمی گرداند، بلکه ایشان را با پادشاهان بر کرسی تا به ابد مینشاند، پس سرافراشته میشوند. | ۷ 7 |
לא-יגרע מצדיק עיניו ואת-מלכים לכסא וישיבם לנצח ויגבהו |
اما هرگاه به زنجیرهابسته شوند، و به بندهای مصیبت گرفتار گردند، | ۸ 8 |
ואם-אסורים בזקים ילכדון בחבלי-עני |
آنگاه اعمال ایشان را به ایشان مینمایاند وتقصیرهای ایشان را از اینکه تکبر نمودهاند، | ۹ 9 |
ויגד להם פעלם ופשעיהם כי יתגברו |
وگوشهای ایشان را برای تادیب باز میکند، و امرمی فرماید تا از گناه بازگشت نمایند. | ۱۰ 10 |
ויגל אזנם למוסר ויאמר כי-ישובון מאון |
پس اگربشنوند و او را عبادت نمایند، ایام خویش را درسعادت بسر خواهند برد، و سالهای خود را درشادمانی. | ۱۱ 11 |
אם-ישמעו ויעבדו יכלו ימיהם בטוב ושניהם בנעימים |
و اما اگر نشنوند از تیغ خواهند افتاد، و بدون معرفت، جان را خواهند سپرد. | ۱۲ 12 |
ואם-לא ישמעו בשלח יעברו ויגועו בבלי-דעת |
اماآنانی که در دل، فاجرند غضب را ذخیره مینمایند، و چون ایشان را میبندد استغاثه نمی نمایند. | ۱۳ 13 |
וחנפי-לב ישימו אף לא ישועו כי אסרם |
ایشان در عنفوان جوانی میمیرندو حیات ایشان با فاسقان (تلف میشود). | ۱۴ 14 |
תמת בנער נפשם וחיתם בקדשים |
مصیبت کشان را به مصیبت ایشان نجات میبخشد و گوش ایشان را در تنگی باز میکند. | ۱۵ 15 |
יחלץ עני בעניו ויגל בלחץ אזנם |
«پس تو را نیز از دهان مصیبت بیرون میآورد، در مکان وسیع که در آن تنگی نمی بود وزاد سفره تو از فربهی مملو میشد، | ۱۶ 16 |
ואף הסיתך מפי-צר-- רחב לא-מוצק תחתיה ונחת שלחנך מלא דשן |
و تو ازداوری شریر پر هستی، لیکن داوری و انصاف باهم ملتصقند. | ۱۷ 17 |
ודין-רשע מלאת דין ומשפט יתמכו |
باحذر باش مبادا خشم تو را به تعدی ببرد، و زیادتی کفاره تو را منحرف سازد. | ۱۸ 18 |
כי-חמה פן-יסיתך בספק ורב-כפר אל-יטך |
آیا او دولت تو را به حساب خواهد آورد؟ نی، نه طلا و نه تمامی قوای توانگری را. | ۱۹ 19 |
היערך שועך לא בצר וכל מאמצי-כח |
برای شب آرزومند مباش، که امتها را از جای ایشان میبرد. | ۲۰ 20 |
אל-תשאף הלילה-- לעלות עמים תחתם |
با حذر باش که به گناه مایل نشوی، زیرا که تو آن را بر مصیبت ترجیح دادهای. | ۲۱ 21 |
השמר אל-תפן אל-און כי-על-זה בחרת מעני |
اینک خدا در قوت خود متعال میباشد. کیست که مثل او تعلیم بدهد؟ | ۲۲ 22 |
הן-אל ישגיב בכחו מי כמהו מורה |
کیست که طریق او را به او تفویض کرده باشد؟ و کیست که بگویدتو بیانصافی نمودهای؟ | ۲۳ 23 |
מי-פקד עליו דרכו ומי-אמר פעלת עולה |
به یاد داشته باش که اعمال او را تکبیر گویی که درباره آنها مردمان میسرایند. | ۲۴ 24 |
זכר כי-תשגיא פעלו-- אשר שררו אנשים |
جمیع آدمیان به آنها مینگرند. مردمان آنها را از دور مشاهده مینمایند. | ۲۵ 25 |
כל-אדם חזו-בו אנוש יביט מרחוק |
اینک خدا متعال است و او را نمی شناسیم. و شماره سالهای او را تفحص نتوان کرد. | ۲۶ 26 |
הן-אל שגיא ולא נדע מספר שניו ולא-חקר |
زیرا که قطره های آب را جذب میکند و آنها باران را ازبخارات آن میچکاند. | ۲۷ 27 |
כי יגרע נטפי-מים יזקו מטר לאדו |
که ابرها آن را به شدت میریزد و بر انسان به فراوانی میتراود. | ۲۸ 28 |
אשר-יזלו שחקים ירעפו עלי אדם רב |
آیاکیست که بفهمد ابرها چگونه پهن میشوند، یارعدهای خیمه او را بداند؟ | ۲۹ 29 |
אף אם-יבין מפרשי-עב תשאות סכתו |
اینک نور خود رابر آن میگستراند. و عمق های دریا را میپوشاند. | ۳۰ 30 |
הן-פרש עליו אורו ושרשי הים כסה |
زیرا که به واسطه آنها قومها را داوری میکند، و رزق را به فراوانی میبخشد. | ۳۱ 31 |
כי-בם ידין עמים יתן-אכל למכביר |
دستهای خودرا با برق میپوشاند، و آن را بر هدف مامورمی سازد. | ۳۲ 32 |
על-כפים כסה-אור ויצו עליה במפגיע |
رعدش از او خبر میدهد و مواشی از برآمدن او اطلاع میدهند. | ۳۳ 33 |
יגיד עליו רעו מקנה אף על-עולה |