این کیست که از ادوم با لباس سرخ ازبصره میآید؟ یعنیاین که به لباس جلیل خود ملبس است و در کثرت قوت خویش میخرامد؟ من که به عدالت تکلم میکنم و برای نجات، زورآور میباشم. | ۱ 1 |
מי זה בא מאדום חמוץ בגדים מבצרה זה הדור בלבושו צעה ברב כחו אני מדבר בצדקה רב להושיע |
چرا لباس تو سرخ است و جامه تو مثل کسیکه چرخشت را پایمال کند؟ | ۲ 2 |
מדוע אדם ללבושך ובגדיך כדרך בגת |
من چرخشت را تنها پایمال نمودم واحدی از قومها با من نبود و ایشان را بغضب خودپایمال کردم و بحدت خشم خویش لگد کوب نمودم و خون ایشان به لباس من پاشیده شده، تمامی جامه خود را آلوده ساختم. | ۳ 3 |
פורה דרכתי לבדי ומעמים אין איש אתי ואדרכם באפי וארמסם בחמתי ויז נצחם על בגדי וכל מלבושי אגאלתי |
زیرا که یوم انتقام در دل من بود و سال فدیه شدگانم رسیده بود. | ۴ 4 |
כי יום נקם בלבי ושנת גאולי באה |
و نگریستم و اعانت کنندهای نبود و تعجب نمودم زیرا دستگیری نبود. لهذا بازوی من مرانجات داد و حدت خشم من مرا دستگیری نمود. | ۵ 5 |
ואביט ואין עזר ואשתומם ואין סומך ותושע לי זרעי וחמתי היא סמכתני |
و قومها را به غضب خود پایمال نموده، ایشان را از حدت خشم خویش مست ساختم. و خون ایشان را بر زمین ریختم. | ۶ 6 |
ואבוס עמים באפי ואשכרם בחמתי ואוריד לארץ נצחם |
احسانهای خداوند و تسبیحات خداوند راذکر خواهم نمود برحسب هرآنچه خداوند برای ما عمل نموده است و به موجب کثرت احسانی که برای خاندان اسرائیل موافق رحمتها و وفوررافت خود بجا آورده است. | ۷ 7 |
חסדי יהוה אזכיר תהלת יהוה כעל כל אשר גמלנו יהוה ורב טוב לבית ישראל אשר גמלם כרחמיו וכרב חסדיו |
زیرا گفته است: ایشان قوم من و پسرانی که خیانت نخواهند کردمی باشند، پس نجاتدهنده ایشان شده است. | ۸ 8 |
ויאמר אך עמי המה בנים לא ישקרו ויהי להם למושיע |
او در همه تنگیهای ایشان به تنگ آورده شد وفرشته حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و حلم خود ایشان را فدیه داد و در جمیع ایام قدیم، متحمل ایشان شده، ایشان را برداشت. | ۹ 9 |
בכל צרתם לא (לו) צר ומלאך פניו הושיעם--באהבתו ובחמלתו הוא גאלם וינטלם וינשאם כל ימי עולם |
اما ایشان عاصی شده، روح قدوس او رامحزون ساختند، پس برگشته، دشمن ایشان شد واو خود با ایشان جنگ نمود. | ۱۰ 10 |
והמה מרו ועצבו את רוח קדשו ויהפך להם לאויב הוא נלחם בם |
آنگاه ایام قدیم و موسی و قوم خویش رابیاد آورد (و گفت ) کجاست آنکه ایشان را با شبان گله خود از دریا برآورد و کجا است آنکه روح قدوس خود را در میان ایشان نهاد؟ | ۱۱ 11 |
ויזכר ימי עולם משה עמו איה המעלם מים את רעי צאנו--איה השם בקרבו את רוח קדשו |
که بازوی جلیل خود را بهدست راست موسی خرامان ساخت و آبها را پیش روی ایشان منشق گردانیدتا اسم جاودانی برای خویش پیدا کند؟ | ۱۲ 12 |
מוליך לימין משה זרוע תפארתו בוקע מים מפניהם לעשות לו שם עולם |
آنکه ایشان را در لجهها مثل اسب در بیابان رهبری نمود که لغزش نخورند. | ۱۳ 13 |
מוליכם בתהמות כסוס במדבר לא יכשלו |
مثل بهایمی که به وادی فرود میروند روح خداوند ایشان را آرامی بخشید. هم چنان قوم خود را رهبری نمودی تابرای خود اسم مجید پیدا نمایی. | ۱۴ 14 |
כבהמה בבקעה תרד רוח יהוה תניחנו--כן נהגת עמך לעשות לך שם תפארת |
از آسمان بنگر و از مسکن قدوسیت وجلال خویش نظر افکن. غیرت جبروت تو کجااست؟ جوشش دل و رحمت های تو که به من نمودی بازداشته شده است. | ۱۵ 15 |
הבט משמים וראה מזבל קדשך ותפארתך איה קנאתך וגבורתך המון מעיך ורחמיך אלי התאפקו |
به درستی که توپدر ما هستی اگرچه ابراهیم ما را نشناسد واسرائیل ما را بجا نیاورد، اما توای یهوه، پدر ما وولی ما هستی و نام تو از ازل میباشد. | ۱۶ 16 |
כי אתה אבינו--כי אברהם לא ידענו וישראל לא יכירנו אתה יהוה אבינו גאלנו מעולם שמך |
پسای خداوند ما را از طریق های خود چرا گمراه ساختی و دلهای ما را سخت گردانیدی تا از تونترسیم. بهخاطر بندگانت و اسباط میراث خودرجعت نما. | ۱۷ 17 |
למה תתענו יהוה מדרכיך תקשיח לבנו מיראתך שוב למען עבדיך שבטי נחלתך |
قوم مقدس تو اندک زمانی آن رامتصرف بودند و دشمنان ما مکان قدس تو راپایمال نمودند. | ۱۸ 18 |
למצער ירשו עם קדשך צרינו בוססו מקדשך |
و ما مثل کسانی که تو هرگز برایشان حکمرانی نکرده باشی و به نام تو نامیده نشده باشند گردیدهایم. | ۱۹ 19 |
היינו מעולם לא משלת בם--לא נקרא שמך עליהם לוא קרעת שמים ירדת מפניך הרים נזלו |