وای بر توای غارتگر که غارت نشدی وای خیانت کاری که با تو خیانت نورزیدند. هنگامی که غارت را به اتمام رسانیدی غارت خواهی شد و زمانی که از خیانت نمودن دست برداشتی به تو خیانت خواهند ورزید. | ۱ 1 |
הוי שודד ואתה לא שדוד ובוגד ולא בגדו בו כהתמך שודד תושד כנלתך לבגד יבגדו בך |
ای خداوند بر ما ترحم فرما زیرا که منتظر تومی باشیم و هر بامداد بازوی ایشان باش و در زمان تنگی نیز نجات ما بشو. | ۲ 2 |
יהוה חננו לך קוינו היה זרעם לבקרים אף ישועתנו בעת צרה |
از آواز غوغا، قوم هاگریختند و چون خویشتن را برافرازی امت هاپراکنده خواهند شد. | ۳ 3 |
מקול המון נדדו עמים מרוממתך נפצו גוים |
و غارت شما را جمع خواهند کرد بطوری که موران جمع مینمایند وبر آن خواهند جهید بطوری که ملخها میجهند. | ۴ 4 |
ואסף שללכם אסף החסיל--כמשק גבים שקק בו |
خداوند متعال میباشد زانرو که دراعلی علیین ساکن است و صهیون را از انصاف وعدالت مملو خواهد ساخت. | ۵ 5 |
נשגב יהוה כי שכן מרום מלא ציון משפט וצדקה |
و فراوانی نجات وحکمت و معرفت استقامت اوقات تو خواهد شد. و ترس خداوند خزینه او خواهد بود. | ۶ 6 |
והיה אמונת עתיך חסן ישועת חכמת ודעת יראת יהוה היא אוצרו |
اینک شجاعان ایشان در بیرون فریاد میکنند و رسولان سلامتی زارزار گریه مینمایند. | ۷ 7 |
הן אראלם צעקו חצה מלאכי שלום מר יבכיון |
شاهراههاویران میشود و راه گذریان تلف میگردند. عهدرا شکسته است و شهرها را خوار نموده، به مردمان اعتنا نکرده است. | ۸ 8 |
נשמו מסלות שבת עבר ארח הפר ברית מאס ערים לא חשב אנוש |
زمین ماتمکنان کاهیده شده است و لبنان خجل گشته، تلف گردیده است و شارون مثل بیابان شده و باشان و کرمل برگهای خود را ریختهاند. | ۹ 9 |
אבל אמללה ארץ החפיר לבנון קמל היה השרון כערבה ונער בשן וכרמל |
خداوند میگوید که الان برمی خیزم و حال خود را برمی افرازم و اکنون متعال خواهم گردید. | ۱۰ 10 |
עתה אקום יאמר יהוה עתה ארומם--עתה אנשא |
و شما از کاه حامله شده، خس خواهید زایید. و نفس شما آتشی است که شما را خواهدسوزانید. | ۱۱ 11 |
תהרו חשש תלדו קש רוחכם אש תאכלכם |
و قومها مثل آهک سوخته و مانندخارهای قطع شده که از آتش مشتعل گرددخواهند شد. | ۱۲ 12 |
והיו עמים משרפות שיד קוצים כסוחים באש יצתו |
ای شما که دور هستید آنچه را که کردهام بشنوید وای شما که نزدیک میباشید جبروت مرا بدانید. | ۱۳ 13 |
שמעו רחוקים אשר עשיתי ודעו קרובים גברתי |
گناه کارانی که در صهیون اندمی ترسند و لرزه منافقان را فرو گرفته است، (ومی گویند): کیست از ما که در آتش سوزنده ساکن خواهد شد و کیست از ما که در نارهای جاودانی ساکن خواهد گردید؟ | ۱۴ 14 |
פחדו בציון חטאים אחזה רעדה חנפים מי יגור לנו אש אוכלה--מי יגור לנו מוקדי עולם |
اما آنکه به صداقت سالک باشد و به استقامت تکلم نماید و سود ظلم را خوار شمارد و دست خویش را از گرفتن رشوه بیفشاند و گوش خود را از اصغای خون ریزی ببندد و چشمان خود را از دیدن بدیها بر هم کند، | ۱۵ 15 |
הלך צדקות ודבר מישרים מאס בבצע מעשקות נער כפיו מתמך בשחד אטם אזנו משמע דמים ועצם עיניו מראות ברע |
او در مکان های بلند ساکن خواهد شد وملجای او ملاذ صخرهها خواهد بود. نان او داده خواهد شد و آب او ایمن خواهد بود. | ۱۶ 16 |
הוא מרומים ישכן מצדות סלעים משגבו לחמו נתן מימיו נאמנים |
چشمانت پادشاه را در زیباییش خواهددید و زمین بیپایان را خواهد نگریست. | ۱۷ 17 |
מלך ביפיו תחזינה עיניך תראינה ארץ מרחקים |
دل تومتذکر آن خوف خواهد شد (وخواهی گفت ): کجا است نویسنده و کجا است وزن کننده (خراج ) و کجا است شمارنده برجها. | ۱۸ 18 |
לבך יהגה אימה איה ספר איה שקל איה ספר את המגדלים |
قوم ستم پیشه و قوم دشوار لغت را که نمی توانی شنید والکن زبان را که نمی توانی فهمید بار دیگرنخواهی دید. | ۱۹ 19 |
את עם נועז לא תראה עם עמקי שפה משמוע נלעג לשון אין בינה |
صهیون شهر جشن مقدس ما راملاحظه نما. و چشمانت اورشلیم مسکن سلامتی را خواهد دید یعنی خیمهای را که منتقل نشود ومیخهایش کنده نگردد و هیچکدام از طنابهایش گسیخته نشود. | ۲۰ 20 |
חזה ציון קרית מועדנו עיניך תראינה ירושלם נוה שאנן אהל בל יצען בל יסע יתדתיו לנצח וכל חבליו בל ינתקו |
بلکه در آنجا خداوندذوالجلال برای ما مکان جویهای آب و نهرهای وسیع خواهد بود که در آن هیچ کشتی با پاروهاداخل نخواهد شد و سفینه بزرگ از آن عبورنخواهد کرد. | ۲۱ 21 |
כי אם שם אדיר יהוה לנו מקום נהרים יארים רחבי ידים בל תלך בו אני שיט וצי אדיר לא יעברנו |
زیرا خداوند داور ما است. خداوند شریعت دهنده ما است. خداوند پادشاه ما است پس ما را نجات خواهد داد. | ۲۲ 22 |
כי יהוה שפטנו יהוה מחקקנו יהוה מלכנו הוא יושיענו |
ریسمانهای تو سست بود که پایه دکل خود رانتوانست محکم نگاه دارد و بادبان را نتوانست بگشاید، آنگاه غارت بسیار تقسیم شد و لنگان غنیمت را بردند. | ۲۳ 23 |
נטשו חבליך בל יחזקו כן תרנם בל פרשו נס אז חלק עד שלל מרבה פסחים בזזו בז |
لیکن ساکن آن نخواهد گفت که بیمار هستم و گناه قومی که در آن ساکن باشندآمرزیده خواهد شد. | ۲۴ 24 |
ובל יאמר שכן חליתי העם הישב בה נשא עון |