ਅੱਯੂਬ 8
| آنگاه بلدد شوحی پاسخ داد: |
2 ੨ “ਤੂੰ ਕਦੋਂ ਤੱਕ ਇਨ੍ਹਾਂ ਗੱਲਾਂ ਨੂੰ ਕਰਦਾ ਰਹੇਂਗਾ ਅਤੇ ਤੇਰੇ ਮੂੰਹ ਦੀਆਂ ਗੱਲਾਂ ਇੱਕ ਤੂਫ਼ਾਨੀ ਹਵਾ ਵਰਗੀਆਂ ਹੋਣਗੀਆਂ?
| ای ایوب، تا به کی به این حرفها ادامه می‌دهی؟ حرفهای تو باد هواست! |
| آیا خدای قادر مطلق عدالت و انصاف را زیر پا می‌گذارد؟ |
| فرزندانت به خدا گناه کردند و او به حق، ایشان را مجازات نمود. |
| ولی اکنون تو به درگاه خدای قادر مطلق دعا کن. |
| اگر آدم پاک و خوبی باشی، او دعایت را می‌شنود و تو را اجابت می‌کند و خانهٔ تو را برکت می‌دهد. |
| عاقبت تو آنچنان از خیر و برکت سرشار خواهد شد که زندگی گذشته‌ات در برابر آن ناچیز به نظر خواهد آمد. |
| از سالخوردگان بپرس تا از تجربهٔ خود به تو بیاموزند. |
| ما آنقدر زندگی نکرده‌ایم که همه چیز را بدانیم. |
| تو می‌توانی از حکمت گذشتگان درس عبرت بگیری و آنها به تو خواهند گفت که |
| آیا گیاه پاپیروس می‌تواند خارج از مرداب بروید؟ آیا علف مرداب بدون آب نمی‌میرد؟ |
| آیا در حالی که هنوز سبز است و آماده بریدن نیست پژمرده نمی‌شود؟ |
| همچنین است سرنوشت آنانی که خدا را فراموش می‌کنند. امید شخص بی‌خدا ناپایدار است. |
| شخص بی‌خدا مانند کسی است که به تار عنکبوت اعتماد کند. |
15 ੧੫ ਭਾਵੇਂ ਉਹ ਆਪਣੇ ਘਰ ਉੱਤੇ ਭਰੋਸਾ ਰੱਖੇ, ਪਰ ਉਹ ਖੜ੍ਹਾ ਨਹੀਂ ਰਹੇਗਾ, ਉਹ ਉਸ ਨੂੰ ਤਕੜਾਈ ਨਾਲ ਫੜ੍ਹ ਲਵੇਗਾ, ਪਰ ਉਹ ਕਾਇਮ ਨਹੀਂ ਰਹੇਗਾ।
| اگر به آن تکیه نماید، می‌افتد و اگر از آن آویزان شود، آن تار او را نگه نمی‌دارد. |
| او مانند گیاهی است که صبحگاهان تر و تازه می‌شود و شاخه‌هایش در باغ گسترده می‌گردند. |
| در میان سنگها ریشه می‌دواند و خود را محکم نگه می‌دارد. |
18 ੧੮ ਜੇ ਉਹ ਆਪਣੇ ਸਥਾਨ ਤੋਂ ਨਾਸ ਕੀਤਾ ਜਾਵੇ, ਤਾਂ ਉਹ ਇਹ ਆਖ ਕੇ ਉਸ ਦਾ ਇਨਕਾਰ ਕਰੇਗਾ ਕਿ ਮੈਂ ਇਸ ਨੂੰ ਵੇਖਿਆ ਹੀ ਨਹੀਂ।
| ولی وقتی آن را از ریشه می‌کنند دیگر کسی آن را به یاد نمی‌آورد، |
| و گیاهان دیگری روییده جای آن را می‌گیرند. چنین است عاقبت شخص بی‌خدا. |
| ولی بدان که خدا نیکان را ترک نمی‌گوید و بدکاران را کامیاب نمی‌گرداند. |
| او بار دیگر دهانت را از خنده و فریادهای شادی پر خواهد کرد، |
| و دشمنانت را رسوا و خانهٔ شریران را خراب خواهد نمود. |
