مزمور آساف. ای خدا، قومهای خدانشناس، سرزمین قوم برگزیدهٔ تو را تسخیر نمودند؛ خانهٔ مقدّس تو را بیحرمت کردند و شهر اورشلیم را خراب نمودند. |
جنازههای بندگانت را خوراک پرندگان و جانوران ساختند. |
خون آنها را مانند آب در اطراف اورشلیم جاری کردند؛ کسی باقی نماند تا آنها را دفن کند. |
ای خدا، نزد قومهای اطراف رسوا و مایهٔ ریشخند شدهایم. |
خداوندا، تا به کی بر ما خشمگین خواهی بود؟ آیا آتش خشم تو تا به ابد بر سر ما زبانه خواهد کشید؟ |
خدایا، خشم خود را بر سرزمینها و قومهایی که تو را نمیشناسند و عبادت نمیکنند، بریز. |
همین قومها بودند که دست به کشتار قوم تو زدند و خانههایشان را خراب نمودند. |
ای خدا، ما را به سبب گناهانی که اجدادمان مرتکب شدهاند مجازات نکن. بر ما رحم فرما، زیرا بسیار دردمندیم. |
ای خدایی که نجاتدهندۀ ما هستی، به خاطر حرمت نام خودت ما را یاری فرما؛ ما را نجات ده و گناهان ما را بیامرز. |
چرا قومهای خدانشناس بگویند: «خدای ایشان کجاست؟» ای خدا، بگذار با چشمان خود ببینیم که تو انتقام خون بندگانت را از دشمنان میگیری. |
خداوندا، نالهٔ اسیران را بشنو و با دست توانای خود آنانی را که محکوم به مرگ هستند، برهان. |
از قومهای مجاور ما، به سبب بیحرمتیای که نسبت به تو روا داشتهاند، هفت برابر شدیدتر انتقام بگیر. |
آنگاه ما که قوم برگزیده و گوسفندان گلهٔ تو هستیم، تو را تا به ابد شکر خواهیم گفت و تمام نسلهای آیندهٔ ما تو را ستایش خواهند کرد. |