سرود زائران به هنگام بالا رفتن به اورشلیم. ای خداوند، داوود و تمام سختیهای او را به یاد آور |
که چگونه برای خداوند قسم خورد و برای قدیرِ یعقوب نذر کرده، گفت: |
«به خانۀ خود نخواهم رفت؛ و در بستر خویش آرام نخواهم گرفت، |
خواب به چشمانم راه نخواهم داد، و نه سنگینی به مژگانم، |
تا وقتی که مکانی برای ساختن خانهای برای خداوندم بیابم و مسکنی برای قدیرِ یعقوب.» |
در بیتلحم راجع به صندوق عهد تو شنیدیم، و در صحرای یعاریم آن را یافتیم. |
گفتیم: «بیایید به مسکن خداوند وارد شویم، و در پیشگاه او پرستش کنیم.» |
ای خداوند، برخیز و همراه صندوق عهد خود که نشانهٔ قدرت توست به عبادتگاه خود بیا! |
باشد که کاهنان تو جامهٔ پاکی و راستی را در بر کنند و قوم تو با شادی سرود خوانند! |
ای خداوند، به خاطر بندهات داوود، پادشاه برگزیدهات را ترک نکن. |
تو به داوود وعده فرمودی که از نسل او برتخت سلطنت خواهد نشست، و تو به وعدهات عمل خواهی کرد. |
و نیز به داوود گفتی که اگر فرزندانش از احکام تو اطاعت کنند، نسل اندر نسل سلطنت خواهند کرد. |
ای خداوند، تو اورشلیم را برگزیدهای تا در آن ساکن شوی. |
تو فرمودی: «تا ابد در اینجا ساکن خواهم بود، زیرا اینچنین اراده نمودهام. |
آذوقهٔ این شهر را برکت خواهم داد و فقیرانش را با نان سیر خواهم نمود. |
کاهنانش را در خدمتی که میکنند برکت خواهم داد، و مردمش با شادی سرود خواهند خواند. |
«در اینجا قدرت داوود را خواهم افزود و چراغ مسیح خود را روشن نگه خواهم داشت. |
دشمنان او را با رسوایی خواهم پوشاند، اما سلطنت او شکوهمند خواهد بود.» |