برای سالار مغنیان. مزمور داود ای خداوند تا به کی همیشه مرافراموش میکنی؟ تا به کی روی خود رااز من خواهی پوشید؟ | ۱ |
تا به کی در نفس خودمشورت بکنم و در دلم هرروزه غم خواهد بود؟ تا به کی دشمنم بر من سرافراشته شود؟ | ۲ |
ای یهوه خدای من نظر کرده، مرا مستجاب فرما! چشمانم را روشن کن مبادا به خواب موت بخسبم. | ۳ |
مبادا دشمنم گوید بر او غالب آمدم ومخالفانم از پریشانیام شادی نمایند. | ۴ |
و اما من به رحمت تو توکل میدارم؛ دل من در نجات تو شادی خواهد کرد. | ۵ |
برای خداوندسرود خواهم خواند زیرا که به من احسان نموده است. | ۶ |