مزمور آساف. براستی، خدا برای اسرائیل نیکوست یعنی برای آنانی که پاکدل هستند. |
اما من نزدیک بود ایمانم را از دست بدهم و از راه راست گمراه شوم. |
زیرا بر کامیابی بدکاران و شریران حسد بردم. |
دیدم که در زندگی درد نمیکشند و بدنی قوی و سالم دارند. |
مانند سایرین در زحمت نمیافتند و هیچ گرفتاری ندارند؛ |
در نتیجه با تکبر راه میروند و به مردم ظلم میکنند. |
قلبشان مملو از خباثت است و از فکرشان شرارت تراوش میکند. |
مردم را مسخره میکنند و حرفهای کثیف بر زبان میرانند. با غرور سخن میگویند و نقشههای شوم میکشند. |
به خدایی که در آسمان است کفر میگویند و به انسانی که بر زمین است فحاشی میکنند. |
پس مردم گول زندگی پرناز و نعمت آنها را میخورند |
و میگویند: «خدای چگونه بداند؟ آیا آن متعال میداند بر این زمین چه میگذرد؟» |
به این مردم شرور نگاه کنید! ببینید چه زندگی راحتی دارند و چگونه به ثروت خود میافزایند. |
پس آیا من بیهوده خود را پاک نگه داشتهام و نگذاشتهام دستهایم به گناه آلوده شوند؟ |
نتیجهای که هر روز از این کار عایدم میشود رنج و زحمت است. |
ولی اگر این فکرهایم را بر زبان میآوردم، جزو مردم خداشناس محسوب نمیشدم. |
هر چه فکر کردم نتوانستم بفهمم که چرا بدکاران در زندگی کامیاب هستند؛ |
تا اینکه به خانهٔ خدا رفتم و در آنجا به عاقبت کار آنها پی بردم. |
ای خدا، تو بدکاران را بر پرتگاههای لغزنده گذاشتهای تا بیفتند و نابود شوند. |
آری، آنها ناگهان غافلگیر شده، از ترس قالب تهی خواهند کرد. |
آنها مانند خوابی هستند که وقتی انسان بیدار میشود از ذهنش محو شده است؛ همچنین وقتی تو ای خداوند، برخیزی آنها محو و نابود خواهند شد! |
وقتی من به این حقیقت پی بردم، از خود شرمنده شدم! |
من احمق و نادان بودم و نزد تو ای خدا، مانند حیوان بیشعور رفتار کردم! |
با این حال، تو هنوز هم مرا دوست داری و دست مرا در دست خود گرفتهای! |
تو با رهنمودهایت مرا در زندگی هدایت خواهی کرد و در آخر مرا به حضور پرجلالت خواهی پذیرفت. |
ای خدا، من تو را در آسمان دارم؛ این برای من کافی است و هیچ چیز دیگر بر زمین نمیخواهم. |
اگرچه فکر و بدنم ناتوان شوند، اما تو ای خدا، قوت و تکیهگاه همیشگی من هستی! |
خدا کسانی را که از او دور شوند و به او خیانت کنند، نابود خواهد کرد. |
اما من از اینکه نزدیک تو هستم لذت میبرم! ای خداوند، من به تو توکل نمودهام و تمام کارهایت را میستایم! |