משא מואב כי בליל שדד ער מואב נדמה כי בליל שדד קיר מואב נדמה׃ | 1 |
این است پیغام خدا برای سرزمین موآب: شهرهای عار و قیرِ موآب در یک شب ویران میشوند. |
עלה הבית ודיבן הבמות לבכי על נבו ועל מידבא מואב ייליל בכל ראשיו קרחה כל זקן גרועה׃ | 2 |
در دیبون قوم عزادار موآب به بتخانهها پناه میبرند تا برای شهرهای نبو و میدبا گریه کنند. همهٔ مردم موی سر و ریش خود را تراشیده، |
בחוצתיו חגרו שק על גגותיה וברחבתיה כלה ייליל ירד בבכי׃ | 3 |
لباس عزا پوشیدهاند و در کوچهها راه میروند. از هر خانهای صدای شیون و زاری بلند است. |
ותזעק חשבון ואלעלה עד יהץ נשמע קולם על כן חלצי מואב יריעו נפשו ירעה לו׃ | 4 |
صدای گریهٔ شهرهای حشبون و العاله تا یاهص نیز شنیده میشود. حتی جنگاوران موآب نیز ناله میکنند و از شدت ترس میلرزند. |
לבי למואב יזעק בריחה עד צער עגלת שלשיה כי מעלה הלוחית בבכי יעלה בו כי דרך חורנים זעקת שבר יעערו׃ | 5 |
دلم برای موآب نالان است. مردم موآب به صوغر و عجلت شلشیا فرار میکنند؛ با گریه از گردنهٔ لوحیت بالا میروند؛ صدای نالهٔ ایشان در طول راه حورونایم به گوش میرسد. |
כי מי נמרים משמות יהיו כי יבש חציר כלה דשא ירק לא היה׃ | 6 |
رودخانهٔ نمریم خشک شده است! علف سرسبز کنار رودخانهها پلاسیده و نهالها از بین رفتهاند. |
על כן יתרה עשה ופקדתם על נחל הערבים ישאום׃ | 7 |
مردم اندوختهٔ خود را برمیدارند تا از راه درهٔ بیدها فرار کنند. |
כי הקיפה הזעקה את גבול מואב עד אגלים יללתה ובאר אילים יללתה׃ | 8 |
شیون موآب در مرزهای آن طنین افکنده است و صدای زاری آن تا به اجلایم و بئرایلیم رسیده است. |
כי מי דימון מלאו דם כי אשית על דימון נוספות לפליטת מואב אריה ולשארית אדמה׃ | 9 |
رودخانهٔ دیمون از خون سرخ شده است، ولی خدا باز هم اهالی دیمون را مجازات خواهد کرد. بازماندگان و فراریان موآب نیز جان به در نخواهند برد و طعمهٔ شیر خواهند شد. |