לַמְנַצֵּ֥חַ בִּנְגִינֹ֗ת מַשְׂכִּ֥יל לְדָוִֽד׃ בְּב֣וֹא הַ֭זִּיפִים וַיֹּאמְר֣וּ לְשָׁא֑וּל הֲלֹ֥א דָ֝וִ֗ד מִסְתַּתֵּ֥ר עִמָּֽנוּ׃ אֱ֭לֹהִים בְּשִׁמְךָ֣ הוֹשִׁיעֵ֑נִי וּבִגְבוּרָתְךָ֥ תְדִינֵֽנִי׃ | 1 |
برای رهبر سرایندگان: با همراهی سازهای زهی. قصیدۀ داوود دربارۀ زمانی که اهالی زیف نزد شائول رفته، گفتند: «ما میدانیم داوود کجا پنهان شده است.» ای خدا، با قدرت خود مرا نجات ده و به قوت خویش از من دفاع کن. |
אֱ֭לֹהִים שְׁמַ֣ע תְּפִלָּתִ֑י הַ֝אֲזִ֗ינָה לְאִמְרֵי־פִֽי׃ | 2 |
خدایا، دعای مرا بشنو و به سخنانم توجه فرما، |
כִּ֤י זָרִ֨ים ׀ קָ֤מוּ עָלַ֗י וְֽ֭עָרִיצִים בִּקְשׁ֣וּ נַפְשִׁ֑י לֹ֤א שָׂ֨מוּ אֱלֹהִ֖ים לְנֶגְדָּ֣ם סֶֽלָה׃ | 3 |
زیرا بدکاران بر ضد من برخاستهاند و ظالمان قصد جان مرا دارند. آنان کسانیاند که تو را نمیشناسند. |
הִנֵּ֣ה אֱ֭לֹהִים עֹזֵ֣ר לִ֑י אֲ֝דֹנָ֗י בְּֽסֹמְכֵ֥י נַפְשִֽׁי׃ | 4 |
اما خدا مددکار من است و جان مرا حفظ میکند. |
ישוב הָ֭רַע לְשֹׁרְרָ֑י בַּ֝אֲמִתְּךָ֗ הַצְמִיתֵֽם׃ | 5 |
تو دشمنان مرا به سزای اعمالشان خواهی رساند. تو امین هستی و آنها را ریشهکن خواهی کرد. |
בִּנְדָבָ֥ה אֶזְבְּחָה־לָּ֑ךְ א֤וֹדֶה שִּׁמְךָ֖ יְהוָ֣ה כִּי־טֽוֹב׃ | 6 |
ای خداوند، با میل و رغبت قربانی به تو تقدیم خواهم کرد و تو را سپاس خواهم گفت زیرا تو نیکو هستی. |
כִּ֣י מִכָּל־צָ֭רָה הִצִּילָ֑נִי וּ֝בְאֹיְבַ֗י רָאֲתָ֥ה עֵינִֽי׃ | 7 |
تو مرا از همهٔ مشکلاتم رهانیدهای و من با چشمان خود شکست دشمنانم را دیدهام. |