וַיַּעַן בִּלְדַּד הַשֻּׁחִי וַיֹּאמַֽר׃ | 1 |
پس بلدد شوحی در جواب گفت: | ۱ |
הַמְשֵׁל וָפַחַד עִמּוֹ עֹשֶׂה שָׁלוֹם בִּמְרוֹמָֽיו׃ | 2 |
«سلطنت و هیبت از آن اوست وسلامتی را در مکان های بلند خود ایجاد میکند. | ۲ |
הֲיֵשׁ מִסְפָּר לִגְדוּדָיו וְעַל־מִי לֹא־יָקוּם אוֹרֵֽהוּ׃ | 3 |
آیا افواج او شمرده میشود و کیست که نور اوبر وی طلوع نمی کند؟ | ۳ |
וּמַה־יִּצְדַּק אֱנוֹשׁ עִם־אֵל וּמַה־יִּזְכֶּה יְלוּד אִשָּֽׁה׃ | 4 |
پس انسان چگونه نزد خدا عادل شمرده شود؟ و کسیکه از زن زاییده شود، چگونه پاک باشد؟ | ۴ |
הֵן עַד־יָרֵחַ וְלֹא יַאֲהִיל וְכוֹכָבִים לֹא־זַכּוּ בְעֵינָֽיו׃ | 5 |
اینک ماه نیز روشنایی ندارد و ستارگان در نظر او پاک نیستند. | ۵ |
אַף כִּֽי־אֱנוֹשׁ רִמָּה וּבֶן־אָדָם תּוֹלֵעָֽה׃ | 6 |
پس چندمرتبه زیاده انسان که مثل خزنده زمین و بنی آدم که مثل کرم میباشد.» | ۶ |