התקוששו וקושו--הגוי לא נכסף | 1 |
ای قومی که حیا ندارید، به خود آیید، |
בטרם לדת חק כמץ עבר יום בטרם לא יבוא עליכם חרון אף יהוה--בטרם לא יבוא עליכם יום אף יהוה | 2 |
پیش از آنکه داوری آغاز گردد و فرصت شما چون کاه بر باد رود، قبل از آنکه خشم خداوند فرو ریزد و روز هولناک غضب او فرا رسد. |
בקשו את יהוה כל ענוי הארץ אשר משפטו פעלו בקשו צדק בקשו ענוה--אולי תסתרו ביום אף יהוה | 3 |
ای تمامی فروتنانی که احکام او را بجا میآورید، به راستی عمل کنید و در حضور خداوند فروتن شوید تا شاید شما را از خشم خود در آن روز هلاکت مصون بدارد. |
כי עזה עזובה תהיה ואשקלון לשממה אשדוד בצהרים יגרשוה ועקרון תעקר | 4 |
شهرهای غزه، اشقلون، اشدود و عقرون، ریشهکن و ویران خواهند شد. |
הוי ישבי חבל הים--גוי כרתים דבר יהוה עליכם כנען ארץ פלשתים והאבדתיך מאין יושב | 5 |
وای بر شما ای فلسطینیهایی که در ساحل دریا و در سرزمین کنعان زندگی میکنید، زیرا شما هم داوری خواهید شد. خداوند شما را به هلاکت خواهد رساند و حتی یک نفر از شما هم باقی نخواهد ماند. |
והיתה חבל הים נות כרת רעים--וגדרות צאן | 6 |
زمینهای ساحلی شما مکانی برای شبانان و آغل گوسفندان خواهد شد. |
והיה חבל לשארית בית יהודה--עליהם ירעון בבתי אשקלון בערב ירבצון--כי יפקדם יהוה אלהיהם ושב שבותם (שביתם) | 7 |
بازماندگان قبیلهٔ یهودا، سرزمین شما را اشغال کرده گلههای خود را در آنجا خواهند چرانید و خود در خانههای اشقلون خواهند خوابید؛ زیرا خداوند با مهربانی از قوم خود یاد نموده، خوشبختی آنها را باز خواهد گردانید. |
שמעתי חרפת מואב וגדפי בני עמון--אשר חרפו את עמי ויגדילו על גבולם | 8 |
اهانتهای مردم موآب و عَمّون را شنیدهام که قوم مرا مسخره نموده، تهدید به اشغال سرزمینشان میکنند. |
לכן חי אני נאם יהוה צבאות אלהי ישראל כי מואב כסדם תהיה ובני עמון כעמרה ממשק חרול ומכרה מלח ושממה עד עולם שארית עמי יבזום ויתר גוי ינחלום | 9 |
بنابراین، خداوند لشکرهای آسمان، خدای اسرائیل میفرماید: «به حیات خود قسم، موآب و عمون مثل سدوم و عموره از بین خواهند رفت و به محلی از خارها، گودالهای نمک و ویرانی ابدی تبدیل خواهند شد و بازماندگان قوم من آنها را غارت نموده، سرزمینهایشان را تصرف خواهند کرد.» |
זאת להם תחת גאונם כי חרפו ויגדלו על עם יהוה צבאות | 10 |
آنها سزای غرور خود را دریافت خواهند کرد، زیرا به قوم خداوند لشکرهای آسمان اهانت نموده، ایشان را مسخره کردند. |
נורא יהוה עליהם כי רזה את כל אלהי הארץ וישתחוו לו איש ממקומו כל איי הגוים | 11 |
خداوند بلاهای هولناکی بر سرشان خواهد آورد. او تمامی خدایان جهان را به تباهی خواهد کشانید و آنگاه همهٔ اقوام در سرزمینهای خود او را عبادت خواهند نمود. |
גם אתם כושים חללי חרבי המה | 12 |
خداوند میفرماید: «ای حبشیها، شما هم به دم شمشیر من کشته خواهید شد.» |
ויט ידו על צפון ויאבד את אשור וישם את נינוה לשממה ציה כמדבר | 13 |
خداوند قدرت خود را بر ضد آشور به کار خواهد برد و پایتخت بزرگ آن، نینوا را ویران نموده، به بیابانی خشک مبدل خواهد کرد. |
ורבצו בתוכה עדרים כל חיתו גוי--גם קאת גם קפד בכפתריה ילינו קול ישורר בחלון חרב בסף כי ארזה ערה | 14 |
آن شهر، چراگاه گوسفندان خواهد شد و انواع حیوانات وحشی در آن جای خواهند گرفت. خفاشها و جغدها در میان ویرانههایش لانه میکنند و صدایشان از پنجرههای خانههای متروک شنیده میشود. در آستانهٔ خانهها زباله جمع میشود و روکش زیبای ستونهای شهر که از چوب سرو بود، از بین میرود. |
זאת העיר העליזה היושבת לבטח האמרה בלבבה אני ואפסי עוד איך היתה לשמה מרבץ לחיה--כל עובר עליה ישרק יניע ידו | 15 |
این شهر مستحکم که چنان در امنیت بود که با خود میگفت: «در تمام دنیا شهری مانند من وجود ندارد!» اکنون ویران شده، لانهٔ حیوانات خواهد گردید! هر که از آنجا بگذرد سر خود را از بهت و حیرت تکان خواهد داد. |