למנצח על-מות לבן מזמור לדוד ב אודה יהוה בכל-לבי אספרה כל-נפלאותיך | 1 |
برای سالار مغنیان برموت لبین. مزمور داود خداوند را به تمامی دل حمد خواهم گفت؛ جمیع عجایب تو را بیان خواهم کرد. | ۱ |
אשמחה ואעלצה בך אזמרה שמך עליון | 2 |
در تو شادی و وجد خواهم نمود؛ نام تو راای متعال خواهم سرایید. | ۲ |
בשוב-אויבי אחור יכשלו ויאבדו מפניך | 3 |
چون دشمنانم به عقب بازگردند، آنگاه لغزیده، از حضور تو هلاک خواهند شد. | ۳ |
כי-עשית משפטי ודיני ישבת לכסא שופט צדק | 4 |
زیرا انصاف و داوری من کردی. داور عادل بر مسند نشستهای. | ۴ |
גערת גוים אבדת רשע שמם מחית לעולם ועד | 5 |
امتها را توبیخ نمودهای و شریران را هلاک ساخته، نام ایشان رامحو کردهای تا ابدالاباد. | ۵ |
האויב תמו חרבות--לנצח וערים נתשת--אבד זכרם המה | 6 |
و اما دشمنان نیست شده خرابه های ابدی گردیدهاند. و شهرها را ویران ساختهای، حتی ذکر آنها نابود گردید. | ۶ |
ויהוה לעולם ישב כונן למשפט כסאו | 7 |
لیکن خداوند نشسته است تا ابدالاباد، و تخت خویش را برای داوری برپاداشته است. | ۷ |
והוא ישפט-תבל בצדק ידין לאמים במישרים | 8 |
و او ربع مسکون را به عدالت داوری خواهد کرد، و امتها را به راستی دادخواهد داد. | ۸ |
ויהי יהוה משגב לדך משגב לעתות בצרה | 9 |
و خداوند قلعه بلند برای کوفته شدگان خواهد بود، قلعه بلند در زمانهای تنگی. | ۹ |
ויבטחו בך יודעי שמך כי לא-עזבת דרשיך יהוה | 10 |
و آنانی که نام تو را میشناسند بر توتوکل خواهند داشت، زیراای خداوند تو طالبان خود را هرگز ترک نکردهای. | ۱۰ |
זמרו--ליהוה ישב ציון הגידו בעמים עלילותיו | 11 |
خداوند را که بر صهیون نشسته است بسرایید؛ کارهای او را در میان قومها اعلان نمایید، | ۱۱ |
כי-דרש דמים אותם זכר לא-שכח צעקת עניים (ענוים) | 12 |
زیرا او که انتقام گیرنده خون است، ایشان را به یاد آورده، و فریاد مساکین را فراموش نکرده است. | ۱۲ |
חננני יהוה--ראה עניי משנאי מרוממי משערי מות | 13 |
ای خداوند بر من کرم فرموده، به ظلمی که از خصمان خود میکشم نظر افکن! ای که برافرازنده من از درهای موت هستی! | ۱۳ |
למען אספרה כל-תהלתיך בשערי בת-ציון--אגילה בישועתך | 14 |
تا همه تسبیحات تو را بیان کنم در دروازه های دخترصهیون. در نجات تو شادی خواهم نمود. | ۱۴ |
טבעו גוים בשחת עשו ברשת-זו טמנו נלכדה רגלם | 15 |
امتها به چاهی که کنده بودند خودافتادند؛ در دامی که نهفته بودند پای ایشان گرفتار شد. | ۱۵ |
נודע יהוה--משפט עשה בפעל כפיו נוקש רשע הגיון סלה | 16 |
خداوند خود را شناسانیده است و داوری کرده، و شریر از کار دست خود به دام گرفتارگردیده است. هجایون سلاه. | ۱۶ |
ישובו רשעים לשאולה כל-גוים שכחי אלהים (Sheol h7585) | 17 |
شریران به هاویه خواهند برگشت و جمیع امت هایی که خدا رافراموش میکنند، (Sheol h7585) | ۱۷ |
כי לא לנצח ישכח אביון תקות ענוים (עניים) תאבד לעד | 18 |
زیرا مسکین همیشه فراموش نخواهد شد؛ امید حلیمان تا به ابد ضایع نخواهد بود. | ۱۸ |
קומה יהוה אל-יעז אנוש ישפטו גוים על-פניך | 19 |
برخیزای خداوند تا انسان غالب نیاید. برامتها به حضور تو داوری خواهد شد. | ۱۹ |
שיתה יהוה מורה--להם ידעו גוים--אנוש המה סלה | 20 |
ای خداوند ترس را بر ایشان مستولی گردان، تاامتها بدانند که انسانند. سلاه. | ۲۰ |