משכיל לאיתן האזרחי ב חסדי יהוה עולם אשירה לדר ודר אודיע אמונתך בפי | 1 |
قصیدۀ ایتانِ اِزراحی. ای خداوند، محبت تو را همواره خواهم ستود و با زبان خود پیوسته از وفاداری تو سخن خواهم گفت، |
כי-אמרתי--עולם חסד יבנה שמים תכן אמונתך בהם | 2 |
زیرا محبت تو همیشگی است و وفاداری تو چون آسمانها پایدار است. |
כרתי ברית לבחירי נשבעתי לדוד עבדי | 3 |
تو با خادم برگزیدهات داوود عهد بستهای و وعده کردهای که |
עד-עולם אכין זרעך ובניתי לדר-ודור כסאך סלה | 4 |
تخت سلطنت او را تا ابد، نسل اندر نسل، پایدار خواهی داشت. |
ויודו שמים פלאך יהוה אף-אמונתך בקהל קדשים | 5 |
خداوندا، آسمانها از کارهای شگفتانگیز تو تعریف میکنند و امانت و وفاداری تو را میستایند. |
כי מי בשחק יערך ליהוה ידמה ליהוה בבני אלים | 6 |
در آسمانها کیست که با تو، ای خداوند، برابری کند؟ در میان موجودات آسمانی چه کسی را میتوان به تو تشبیه کرد؟ |
אל נערץ בסוד-קדשים רבה ונורא על-כל-סביביו | 7 |
تو در میان مقدّسین مورد ستایش هستی؛ آنان با ترس و احترام گرداگرد تو ایستادهاند. |
יהוה אלהי צבאות--מי-כמוך חסין יה ואמונתך סביבותיך | 8 |
ای یهوه، خدای لشکرهای آسمان، کیست مانند تو؟ تو در قدرت و امانت بینظیری! |
אתה מושל בגאות הים בשוא גליו אתה תשבחם | 9 |
بر امواج دریاها مسلط هستی و طغیان آنها را آرام میگردانی. |
אתה דכאת כחלל רהב בזרוע עזך פזרת אויביך | 10 |
تو مصر را در هم کوبیدی و با دست توانای خود دشمنانت را تار و مار ساختی. |
לך שמים אף-לך ארץ תבל ומלאה אתה יסדתם | 11 |
آسمانها و زمین و هر آنچه در جهان است از آن تو میباشند؛ زیرا تو آنها را آفریدهای. |
צפון וימין אתה בראתם תבור וחרמון בשמך ירננו | 12 |
شمال و جنوب را تو به وجود آوردهای. کوه تابور و حرمون، مظهر قدرت تو میباشند. |
לך זרוע עם-גבורה תעז ידך תרום ימינך | 13 |
دست تو بسیار تواناست. تو خدای متعال هستی. |
צדק ומשפט מכון כסאך חסד ואמת יקדמו פניך | 14 |
فرمانروایی تو بر اساس عدل و انصاف است. در تمام کارهایت محبت و وفاداری مشاهده میشود. |
אשרי העם ידעי תרועה יהוה באור-פניך יהלכון | 15 |
خوشا به حال مردمی که میدانند چگونه تو را تحسین و تمجید کنند، زیرا آنها در نور حضورت راه خواهند رفت. |
בשמך יגילון כל-היום ובצדקתך ירומו | 16 |
آنها تمام روز به نام تو شادی میکنند و به سبب عدالت تو سربلند میباشند. |
כי-תפארת עזמו אתה וברצונך תרים (תרום) קרנינו | 17 |
تو به ما قدرت میبخشی و به لطف خویش ما را پیروز و سرافراز میگردانی. |
כי ליהוה מגננו ולקדוש ישראל מלכנו | 18 |
ای خداوند، تو از ما حمایت کردی؛ ای خدای مقدّس اسرائیل، تو به ما پادشاه بخشیدی. |
אז דברת בחזון לחסידיך-- ותאמר שויתי עזר על-גבור הרימותי בחור מעם | 19 |
در عالم رویا با نبی خود سخن گفتی و فرمودی: «در میان اسرائیل جوانی را برگزیدهام و او را سرافراز نمودهام تا پادشاه شود؛ |
מצאתי דוד עבדי בשמן קדשי משחתיו | 20 |
او خدمتگزار من داوود است. من او را با روغن مقدّس مسح کردهام |
אשר ידי תכון עמו אף-זרועי תאמצנו | 21 |
و او را پایدار و توانا خواهم ساخت. |
לא-ישיא אויב בו ובן-עולה לא יעננו | 22 |
دشمنانش بر او پیروز نخواهند شد و آسیبی از مخالفانش به او نخواهد رسید. |
וכתותי מפניו צריו ומשנאיו אגוף | 23 |
در برابر چشمان وی بدخواهانش را از بین خواهم برد و آنانی را که از او نفرت داشته باشند هلاک خواهم نمود. |
ואמונתי וחסדי עמו ובשמי תרום קרנו | 24 |
از وفاداری و محبت من برخوردار خواهد بود و من او را پیروز و سرافراز خواهم ساخت. |
ושמתי בים ידו ובנהרות ימינו | 25 |
قلمرو فرمانروایی او را از دریای بزرگ تا رود فرات وسعت خواهم بخشید. |
הוא יקראני אבי אתה אלי וצור ישועתי | 26 |
او مرا پدر خود و خدا و صخرهٔ نجات خویش خواهد خواند. |
אף-אני בכור אתנהו עליון למלכי-ארץ | 27 |
من نیز با او چون پسر ارشد خویش رفتار خواهم کرد و او را برتر از تمام پادشاهان جهان خواهم ساخت. |
לעולם אשמור- (אשמר-) לו חסדי ובריתי נאמנת לו | 28 |
محبت خود را هرگز از او دریغ نخواهم داشت، زیرا عهد من با او عهدی ابدی میباشد. |
ושמתי לעד זרעו וכסאו כימי שמים | 29 |
نسل او را تا ابد باقی خواهم گذاشت و سلطنت او جاودانی خواهد بود. |
אם-יעזבו בניו תורתי ובמשפטי לא ילכון | 30 |
«اما اگر فرزندانش از دستورهای من سرپیچی کنند و احکام مرا بشکنند، |
אם-חקתי יחללו ומצותי לא ישמרו | 31 |
اگر فرایض مرا زیر پا بگذارند، و احکام مرا نگاه ندارند، |
ופקדתי בשבט פשעם ובנגעים עונם | 32 |
آنگاه ایشان را تنبیه خواهم نمود. |
וחסדי לא-אפיר מעמו ולא-אשקר באמונתי | 33 |
با این حال او را از محبت خود محروم نخواهم کرد و نسبت به قولی که دادهام، وفادار خواهم ماند. |
לא-אחלל בריתי ומוצא שפתי לא אשנה | 34 |
آری، عهد خود را نخواهم شکست و آنچه را که گفتهام تغییر نخواهم داد. |
אחת נשבעתי בקדשי אם-לדוד אכזב | 35 |
یک بار به داوود به نام مقدّس خود وعده دادم و هرگز آن را باطل نخواهم کرد |
זרעו לעולם יהיה וכסאו כשמש נגדי | 36 |
که نسل او تا ابد باقی خواهد ماند و سلطنت وی تا زمانی که خورشید بدرخشد دوام خواهد داشت |
כירח יכון עולם ועד בשחק נאמן סלה | 37 |
و مانند ماه که شاهد باوفایی در آسمان است، پایدار خواهد بود.» |
ואתה זנחת ותמאס התעברת עם-משיחך | 38 |
اما ای خداوند، تو بر پادشاه برگزیدهٔ خود غضبناکی و او را ترک کردهای. |
נארתה ברית עבדך חללת לארץ נזרו | 39 |
آیا عهد خود را با خدمتگزار خویش باطل نمودهای؟ تو تاج او را بر زمین انداختهای و آن را بیحرمت ساختهای! |
פרצת כל-גדרתיו שמת מבצריו מחתה | 40 |
حصار شهر او را شکستهای و قلعههایش را خراب کردهای. |
שסהו כל-עברי דרך היה חרפה לשכניו | 41 |
هر که از راه میرسد اموال او را غارت میکند. او نزد همسایگان خود رسوا شده است. |
הרימות ימין צריו השמחת כל-אויביו | 42 |
دشمنانش را بر او پیروز ساختهای. |
אף-תשיב צור חרבו ולא הקימתו במלחמה | 43 |
شمشیر او را کند کردهای. در جنگ به او کمک نکردهای. |
השבת מטהרו וכסאו לארץ מגרתה | 44 |
تخت سلطنتش را واژگون ساخته، به شکوه و عظمتش خاتمه دادهای. |
הקצרת ימי עלומיו העטית עליו בושה סלה | 45 |
پیری زودرس به سراغش فرستادهای و نزد همه رسوایش کردهای. |
עד-מה יהוה תסתר לנצח תבער כמו-אש חמתך | 46 |
ای خداوند، تا به کی روی خود را پنهان میکنی؟ آیا تا ابد خشم تو چون آتش افروخته خواهد بود؟ |
זכר-אני מה-חלד על-מה-שוא בראת כל-בני-אדם | 47 |
به یاد آور که عمر انسان چقدر کوتاه است. تو همهٔ انسانها را فناپذیر آفریدهای. |
מי גבר יחיה ולא יראה-מות ימלט נפשו מיד-שאול סלה (Sheol h7585) | 48 |
کیست که بتواند نمیرد و تا ابد زنده بماند؟ (Sheol h7585) |
איה חסדיך הראשנים אדני נשבעת לדוד באמונתך | 49 |
ای خداوند، کجاست محبت نخستین تو؟ کجاست وعدهٔ محبت تو که در نهایتِ وفاداری به داوود دادی؟ |
זכר אדני חרפת עבדיך שאתי בחיקי כל-רבים עמים | 50 |
ببین مردم چگونه مرا ملامت میکنند. بار ملامتهای آنها را بر دوش میکشم. |
אשר חרפו אויביך יהוה אשר חרפו עקבות משיחך | 51 |
دشمنانت پادشاه برگزیدهات را ریشخند میکنند و هر جا پای مینهد به او توهین میکنند. |
ברוך יהוה לעולם אמן ואמן | 52 |
شکر و سپاس بر نام خداوند تا ابد! آمین! آمین! |