הללו-יה הודו ליהוה כי-טוב-- כי לעולם חסדו | 1 |
سپاس بر خداوند! خداوند را سپاس گویید، زیرا او نیکوست و محبتش ابدی. |
מי--ימלל גבורות יהוה ישמיע כל-תהלתו | 2 |
کیست که بتواند تمام کارهای بزرگی را که خداوند انجام داده است بیان کند و شکر و سپاس او را آنچنان که باید و شاید، بجا آورد؟ |
אשרי שמרי משפט עשה צדקה בכל-עת | 3 |
خوشا به حال آنانی که با انصاف هستند و همیشه آنچه را راست است انجام میدهند. |
זכרני יהוה ברצון עמך פקדני בישועתך | 4 |
ای خداوند، هنگامی که بر قوم خود رحمت میفرمایی و آنها را نجات میدهی مرا نیز به یاد آور و نجات بده تا سعادت برگزیدگان تو را ببینم و با قوم تو شادی کنم و در فخر آنها شریک باشم. |
לראות בטובת בחיריך-- לשמח בשמחת גויך להתהלל עם-נחלתך | 5 |
חטאנו עם-אבותינו העוינו הרשענו | 6 |
ما نیز مانند اجداد خود گناه کردهایم؛ شرور و بدکار بودهایم. |
אבותינו במצרים לא-השכילו נפלאותיך-- לא זכרו את-רב חסדיך וימרו על-ים בים-סוף | 7 |
اجدادمان معجزات تو را در مصر درک ننمودند. آنها محبتهای تو را فراموش کردند و در کنار دریای سرخ از اطاعت تو سر باز زدند. |
ויושיעם למען שמו-- להודיע את-גבורתו | 8 |
اما تو، به خاطر نام خود، آنها را نجات دادی و بدین وسیله قدرت خود را آشکار ساختی. |
ויגער בים-סוף ויחרב ויוליכם בתהמות כמדבר | 9 |
دریای سرخ را امر فرمودی و خشک گردید و بنیاسرائیل را هدایت کردی تا از میان دریا که همچون بیابان، خشک شده بود گذر کنند. |
ויושיעם מיד שונא ויגאלם מיד אויב | 10 |
آنها را از دست دشمنانشان رهانیدی و آزاد ساختی. |
ויכסו-מים צריהם אחד מהם לא נותר | 11 |
همه دشمنان آنها در دریا غرق شدند و حتی یکی از آنها نیز زنده نماند. |
ויאמינו בדבריו ישירו תהלתו | 12 |
آنگاه قوم خداوند، به وعدههای او ایمان آوردند و او را با سرود ستایش کردند. |
מהרו שכחו מעשיו לא-חכו לעצתו | 13 |
ولی طولی نکشید که معجزاتش را فراموش کردند و بدون مشورت با او به راه خود ادامه دادند. |
ויתאוו תאוה במדבר וינסו-אל בישימון | 14 |
آنها با خواستههای نفسانی خود، خدا را در صحرا امتحان کردند. |
ויתן להם שאלתם וישלח רזון בנפשם | 15 |
خدا هم آنچه را که خواستند به ایشان داد، ولی آنها را به بیماری سختی مبتلا ساخت. |
ויקנאו למשה במחנה לאהרן קדוש יהוה | 16 |
بنیاسرائیل در صحرا به موسی و هارون، پیشوایان برگزیده خداوند، حسد بردند. |
תפתח-ארץ ותבלע דתן ותכס על-עדת אבירם | 17 |
آنگاه زمین دهان گشود و «داتان» و «ابیرام» را با خاندانشان فرو برد، |
ותבער-אש בעדתם להבה תלהט רשעים | 18 |
و آتش از آسمان بر طرفداران ایشان افروخته شد و آن مردم شرور را سوزانید. |
יעשו-עגל בחרב וישתחוו למסכה | 19 |
بنیاسرائیل در دامنه کوه سینا بُتی گوساله شکل از طلا ساختند و آن را پرستش کردند. |
וימירו את-כבודם בתבנית שור אכל עשב | 20 |
آنها به جای عبادت خدای پرجلال، مجسمه گاو را پرستش نمودند. |
שכחו אל מושיעם-- עשה גדלות במצרים | 21 |
آنها خدای نجات دهنده خود را خوار شمردند و کارهای شگفتانگیز او را در مصر سرزمین حام و دریای سرخ فراموش کردند. |
נפלאות בארץ חם נוראות על-ים-סוף | 22 |
ויאמר להשמידם לולי משה בחירו-- עמד בפרץ לפניו להשיב חמתו מהשחית | 23 |
آنگاه خداوند خواست ایشان را هلاک کند، ولی خادم برگزیده او موسی به شفاعت برخاست و التماس نمود که از نابود کردن آنها بگذرد. |
וימאסו בארץ חמדה לא-האמינו לדברו | 24 |
بنیاسرائیل نمیخواستند وارد سرزمین موعود شوند، چون به وعده خدا که گفته بود آن زمین را به ایشان میدهد، ایمان نداشتند. |
וירגנו באהליהם לא שמעו בקול יהוה | 25 |
آنها در خیمههای خود پیوسته غرغر میکردند و به دستورهای خداوند گوش نمیدادند. |
וישא ידו להם-- להפיל אותם במדבר | 26 |
از این رو، خداوند خواست ایشان را در صحرا نابود کند، |
ולהפיל זרעם בגוים ולזרותם בארצות | 27 |
و فرزندانشان را در سرزمینهای بیگانه پراکنده و آواره سازد. |
ויצמדו לבעל פעור ויאכלו זבחי מתים | 28 |
بنیاسرائیل در «فغور» به پرستش بت بعل پرداختند و از گوشت قربانیهایی که به بتهای بیجان تقدیم میشد، خوردند. |
ויכעיסו במעלליהם ותפרץ-בם מגפה | 29 |
با این رفتار خود، خشم خداوند را برانگیختند که به سبب آن بیماری وبا دامنگیر آنها شد. |
ויעמד פינחס ויפלל ותעצר המגפה | 30 |
آنگاه «فینحاس» برخاسته، افراد مقصر را مجازات نمود و وبا قطع گردید. |
ותחשב לו לצדקה לדר ודר עד-עולם | 31 |
این کار نیک فینحاس در نزد خدا هرگز فراموش نخواهد شد و تمام نسلها او را به نیکی یاد خواهند کرد. |
ויקציפו על-מי מריבה וירע למשה בעבורם | 32 |
بنیاسرائیل در کنار چشمهٔ «مریبه»، خداوند را خشمگین ساختند، چنانکه حتی موسی به خاطر آنها از ورود به سرزمین کنعان محروم شد. |
כי-המרו את-רוחו ויבטא בשפתיו | 33 |
زیرا چنان موسی را به ستوه آوردند که او غضبناک شده، سخن ناشایست به زبان راند. |
לא-השמידו את-העמים-- אשר אמר יהוה להם | 34 |
آنها، قومهایی را که خداوند گفته بود از بین ببرند، نکشتند، |
ויתערבו בגוים וילמדו מעשיהם | 35 |
بلکه با آنها وصلت نمودند و از کارهای بد ایشان پیروی کردند. |
ויעבדו את-עצביהם ויהיו להם למוקש | 36 |
بتهای آنها را پرستش نمودند و با این کار، خود را محکوم به مرگ کردند. |
ויזבחו את-בניהם ואת-בנותיהם-- לשדים | 37 |
اسرائیلیها، پسران و دختران خود را برای بتها قربانی کردند. |
וישפכו דם נקי דם-בניהם ובנותיהם-- אשר זבחו לעצבי כנען ותחנף הארץ בדמים | 38 |
خون فرزندان بیگناه خود را برای بتهای کنعان ریختند و زمین موعود را با خون آنها ناپاک ساختند. |
ויטמאו במעשיהם ויזנו במעלליהם | 39 |
با این کارها، خود را آلوده کردند و به خدا خیانت ورزیدند. |
ויחר-אף יהוה בעמו ויתעב את-נחלתו | 40 |
بنابراین، خشم خداوند بر بنیاسرائیل افروخته شد و او از آنها بیزار گردید. |
ויתנם ביד-גוים וימשלו בהם שנאיהם | 41 |
آنها را به دست قومهایی که از ایشان نفرت داشتند، سپرد تا بر آنها حکمرانی کنند. |
וילחצום אויביהם ויכנעו תחת ידם | 42 |
دشمنانشان بر آنها ظلم کردند و ایشان را خوار و ذلیل ساختند. |
פעמים רבות יצילם והמה ימרו בעצתם וימכו בעונם | 43 |
خداوند بارها بنیاسرائیل را از دست دشمنانشان نجات بخشید، ولی آنها هر بار بر ضد او شوریدند و در گناهان خود بیشتر غرق شدند. |
וירא בצר להם-- בשמעו את-רנתם | 44 |
با وجود این، هنگامی که فریاد برآوردند، خداوند به داد ایشان رسید و به درماندگی آنها توجه نمود. |
ויזכר להם בריתו וינחם כרב חסדו | 45 |
او وعدهای را که به ایشان داده بود، به یاد آورد و به سبب محبت فراوانش، آنها را مجازات نکرد. |
ויתן אותם לרחמים-- לפני כל-שוביהם | 46 |
او دل اسیرکنندگان آنها را به رقت آورد تا به آنها رحم کنند. |
הושיענו יהוה אלהינו וקבצנו מן-הגוים להדות לשם קדשך להשתבח בתהלתך | 47 |
ای یهوه، خدای ما، ما را نجات ده. ما را از میان قومها جمع کن، تا نام مقدّس تو را سپاس گوییم و در ستایش تو فخر کنیم. |
ברוך יהוה אלהי ישראל מן-העולם ועד העולם-- ואמר כל-העם אמן הללו-יה | 48 |
متبارک باد یهوه، خدای اسرائیل، از ازل تا ابد. و همه مردم بگویند «آمین!» سپاس بر خداوند! |