אללי לי כי הייתי כאספי קיץ כעללת בציר אין אשכול לאכול בכורה אותה נפשי | 1 |
وای بر من زیرا که مثل جمع کردن میوهها ومانند چیدن انگورهایی شدهام که نه خوشهای برای خوراک دارد و نه نوبر انجیری که جان من آن را میخواهد. | ۱ |
אבד חסיד מן הארץ וישר באדם אין כלם לדמים יארבו איש את אחיהו יצודו חרם | 2 |
مرد متقی از جهان نابود شده، و راست کردار از میان آدمیان معدوم گردیده است. جمع ایشان برای خون کمین میگذارند و یکدیگر را به دام صید مینمایند. | ۲ |
על הרע כפים להיטיב השר שאל והשפט בשלום והגדול דבר הות נפשו הוא--ויעבתוה | 3 |
دستهای ایشان برای شرارت چالاک است، رئیس طلب میکند و داور رشوه میخواهد و مرد بزرگ به هوای نفس خود تکلم مینماید؛ پس ایشان آن را به هم میبافند. | ۳ |
טובם כחדק ישר ממסוכה יום מצפיך פקדתך באה עתה תהיה מבוכתם | 4 |
نیکوترین ایشان مثل خار میباشد و راست کردار ایشان از خاربست بدتر. روز پاسبانانت و (روز) عقوبت تو رسیده است، الان اضطراب ایشان خواهد بود. | ۴ |
אל תאמינו ברע אל תבטחו באלוף משכבת חיקך שמר פתחי פיך | 5 |
بر یارخود اعتماد مدار و بر دوست خالص خویش توکل منما و در دهان خود را از هم آغوش خودنگاه دار. | ۵ |
כי בן מנבל אב בת קמה באמה כלה בחמתה איבי איש אנשי ביתו | 6 |
زیرا که پسر، پدر را افتضاح میکند ودختر با مادر خود و عروس با خارسوی خویش مقاومت مینمایند و دشمنان شخص اهل خانه اومی باشند. | ۶ |
ואני ביהוה אצפה אוחילה לאלהי ישעי ישמעני אלהי | 7 |
اما من بسوی خداوند نگرانم و برای خدای نجات خود انتظار میکشم و خدای من مرااجابت خواهد نمود. | ۷ |
אל תשמחי איבתי לי כי נפלתי קמתי כי אשב בחשך יהוה אור לי | 8 |
ای دشمن من بر من شادی منما زیرا اگرچه بیفتم خواهم برخاست و اگرچه در تاریکی بنشینم خداوند نور من خواهد بود. | ۸ |
זעף יהוה אשא כי חטאתי לו עד אשר יריב ריבי ועשה משפטי--יוציאני לאור אראה בצדקתו | 9 |
غضب خداوند را متحمل خواهم شد زیرا به او گناه ورزیدهام تا او دعوی مرا فیصل کند و داوری مرابجا آورد. پس مرا به روشنایی بیرون خواهدآورد و عدالت او را مشاهده خواهم نمود. | ۹ |
ותרא איבתי ותכסה בושה--האמרה אלי איו יהוה אלהיך עיני תראינה בה עתה תהיה למרמס כטיט חוצות | 10 |
دشمنم این را خواهد دید و خجالت او راخواهد پوشانید زیرا به من میگوید: یهوه خدای تو کجا است؟ چشمانم بر او خواهد نگریست واو الان مثل گل کوچهها پایمال خواهد شد. | ۱۰ |
יום לבנות גדריך יום ההוא ירחק חק | 11 |
درروز بنا نمودن دیوارهایت در آن روز شریعت دور خواهد شد. | ۱۱ |
יום הוא ועדיך יבוא למני אשור וערי מצור ולמני מצור ועד נהר וים מים והר ההר | 12 |
در آن روز از آشور و ازشهرهای مصر و از مصر تا نهر (فرات ) و از دریا تادریا و از کوه تا کوه نزد تو خواهند آمد. | ۱۲ |
והיתה הארץ לשממה על ישביה מפרי מעלליהם | 13 |
و زمین بهسبب ساکنانش، به جهت نتیجه اعمالشان ویران خواهد شد. | ۱۳ |
רעה עמך בשבטך צאן נחלתך--שכני לבדד יער בתוך כרמל ירעו בשן וגלעד כימי עולם | 14 |
قوم خود را به عصای خویش شبانی کن وگوسفندان میراث خود را که در جنگل و در میان کرمل به تنهایی ساکن میباشند. ایشان مثل ایام سابق در باشان و جلعاد بچرند. | ۱۴ |
כימי צאתך מארץ מצרים אראנו נפלאות | 15 |
مثل ایامی که ازمصر بیرون آمدی کارهای عجیب به او نشان خواهم داد. | ۱۵ |
יראו גוים ויבשו מכל גבורתם ישימו יד על פה אזניהם תחרשנה | 16 |
امتها چون این را بینند، از تمامی توانایی خویش خجل خواهند شد و دست بردهان خواهند گذاشت و گوشهای ایشان کرخواهد شد. | ۱۶ |
ילחכו עפר כנחש--כזחלי ארץ ירגזו ממסגרתיהם אל יהוה אלהינו יפחדו ויראו ממך | 17 |
مثل مار خاک را خواهند لیسید ومانند حشرات زمین از سوراخهای خود با لرزه بیرون خواهند آمد و بسوی یهوه خدای ما باخوف خواهند آمد و از تو خواهند ترسید. | ۱۷ |
מי אל כמוך נשא עון ועבר על פשע לשארית נחלתו לא החזיק לעד אפו כי חפץ חסד הוא | 18 |
کیست خدایی مثل تو که عصیان را میآمرزدو از تقصیر بقیه میراث خویش درمی گذرد. اوخشم خود را تا به ابد نگاه نمی دارد زیرا رحمت را دوست میدارد. | ۱۸ |
ישוב ירחמנו יכבש עונתינו ותשליך במצלות ים כל חטאותם | 19 |
او باز رجوع کرده، بر مارحمت خواهد نمود و عصیان ما را پایمال خواهد کرد و تو جمیع گناهان ایشان را به عمق های دریا خواهی انداخت. | ۱۹ |
תתן אמת ליעקב חסד לאברהם אשר נשבעת לאבתינו מימי קדם | 20 |
امانت را برای یعقوب و رافت را برای ابراهیم بجا خواهی آوردچنانکه در ایام سلف برای پدران ما قسم خوردی. | ۲۰ |