כדבר אפרים רתת נשא הוא בישראל ויאשם בבעל וימת | 1 |
زمانی چنین بود که هرگاه افرایم سخن میگفت، مردم از ترس میلرزیدند، چون او در اسرائیل قبیلهای مهم بود. ولی اکنون مردم افرایم با پرستش بعل محکوم به فنا شده است. |
ועתה יוספו לחטא ויעשו להם מסכה מכספם כתבונם עצבים מעשה חרשים כלה להם הם אמרים זבחי אדם עגלים ישקון | 2 |
قوم بیش از پیش نافرمانی میکنند. نقرههای خود را آب میکنند تا آن را در قالب ریخته برای خود بتهایی بسازند بتهایی که حاصل فکر و دست انسان است. میگویند: «برای این بتها قربانی کنید! بتهای گوساله شکل را ببوسید!» |
לכן יהיו כענן בקר וכטל משכים הלך כמץ יסער מגרן וכעשן מארבה | 3 |
این قوم مثل مه و شبنم صبحگاهی بهزودی از بین خواهند رفت و مثل کاه در برابر باد و مثل دودی که از دودکش خارج میشود زایل خواهند شد. |
ואנכי יהוה אלהיך מארץ מצרים ואלהים זולתי לא תדע ומושיע אין בלתי | 4 |
خداوند میفرماید: «تنها من خدا هستم و از زمانی که شما را از مصر بیرون آوردهام خداوند شما بودهام. غیر از من خدای دیگری نیست و نجاتدهندۀ دیگری وجود ندارد. |
אני ידעתיך במדבר--בארץ תלאבות | 5 |
در بیابان، در آن سرزمین خشک و سوزان، از شما مواظبت نمودم؛ |
כמרעיתם וישבעו--שבעו וירם לבם על כן שכחוני | 6 |
ولی پس از اینکه خوردید و سیر شدید، مغرور شده، مرا فراموش کردید. |
ואהי להם כמו שחל--כנמר על דרך אשור | 7 |
بنابراین، مثل شیر به شما حمله میکنم و مانند پلنگی، در کنار راه در کمین شما خواهم نشست. |
אפגשם כדב שכול ואקרע סגור לבם ואכלם שם כלביא חית השדה תבקעם | 8 |
مثل ماده خرسی که بچههایش را از او گرفته باشند، شما را تکهتکه خواهم کرد؛ و مانند شیری شما را خواهم بلعید، و چون حیوانی وحشی شما را خواهم درید. |
שחתך ישראל כי בי בעזרך | 9 |
«ای اسرائیل، هلاک خواهی شد، آن هم توسط من که تنها یاور تو هستم. |
אהי מלכך אפוא ויושיעך בכל עריך ושפטיך--אשר אמרת תנה לי מלך ושרים | 10 |
کجا هستند پادشاه و رهبرانی که برای خود خواستی؟ آیا آنها میتوانند تو را نجات دهند؟ |
אתן לך מלך באפי ואקח בעברתי | 11 |
در خشم خود پادشاهی به تو دادم و در غضبم او را گرفتم. |
צרור עון אפרים צפונה חטאתו | 12 |
«گناهان اسرائیل ثبت شده و آمادهٔ مجازات است. |
חבלי יולדה יבאו לו הוא בן לא חכם כי עת לא יעמד במשבר בנים | 13 |
با وجود این، فرصتی برای زنده ماندن او هست. اما او مانند بچه لجوجی است که نمیخواهد از رحم مادرش بیرون بیاید! |
מיד שאול אפדם ממות אגאלם אהי דבריך מות אהי קטבך שאול--נחם יסתר מעיני (Sheol h7585) | 14 |
آیا او را از چنگال گور برهانم؟ آیا از مرگ نجاتش بدهم؟ ای مرگ، بلاهای تو کجاست؟ و ای گور هلاکت تو کجاست؟ من دیگر بر این قوم رحم نخواهم کرد. (Sheol h7585) |
כי הוא בין אחים יפריא יבוא קדים רוח יהוה ממדבר עלה ויבוש מקורו ויחרב מעינו--הוא ישסה אוצר כל כלי חמדה | 15 |
هر چند افرایم در میان برادرانش ثمربخش بود، ولی من باد شرقی را از بیابان به شدت بر او میوزانم تا تمام چشمهها و چاههای او خشک شود و ثروتش به تاراج رود. |
תאשם שמרון כי מרתה באלהיה בחרב יפלו--עלליהם ירטשו והריותיו יבקעו | 16 |
سامره باید سزای گناهانش را ببیند، چون بر ضد خدای خود برخاسته است. مردمش به دست سپاهیان مهاجم کشته خواهند شد، بچههایش به زمین کوبیده شده، از بین خواهند رفت و شکم زنان حاملهاش با شمشیر پاره خواهد شد.» |