כי את כל זה נתתי אל לבי ולבור את כל זה אשר הצדיקים והחכמים ועבדיהם ביד האלהים גם אהבה גם שנאה אין יודע האדם--הכל לפניהם | 1 |
پس از بررسی تمام این چیزها فهمیدم که هر چند زندگی اشخاص درستکار و خردمند در دست خداست، ولی رویدادهای خوشایند و ناخوشایند برای آنان رخ میدهد و انسان نمیفهمد چرا؟ |
הכל כאשר לכל מקרה אחד לצדיק ולרשע לטוב ולטהור ולטמא ולזבח ולאשר איננו זבח כטוב כחטא--הנשבע כאשר שבועה ירא | 2 |
این رویدادها برای همهٔ انسانها رخ میدهد، چه درستکار باشند چه بدکار، چه خوب باشند چه بد، چه پاک باشند چه ناپاک، چه دیندار باشند چه بیدین. فرقی نمیکند که انسان خوب باشد یا گناهکار، قسم دروغ بخورد یا از قسم خوردن بترسد. |
זה רע בכל אשר נעשה תחת השמש--כי מקרה אחד לכל וגם לב בני האדם מלא רע והוללות בלבבם בחייהם ואחריו אל המתים | 3 |
یکی از بدترین چیزهایی که در زیر این آسمان اتفاق میافتد این است که همه نوع واقعه برای همه رخ میدهد. به همین دلیل است که انسان مادامی که زنده است دیوانهوار به شرارت روی میآورد. |
כי מי אשר יבחר (יחבר) אל כל החיים יש בטחון כי לכלב חי הוא טוב מן האריה המת | 4 |
فقط برای زندهها امید هست. سگ زنده از شیر مرده بهتر است! |
כי החיים יודעים שימתו והמתים אינם יודעים מאומה ואין עוד להם שכר--כי נשכח זכרם | 5 |
زیرا زندهها اقلاً میدانند که خواهند مرد! ولی مردهها چیزی نمیدانند. برای مردهها پاداشی نیست و حتی یاد آنها نیز از خاطرهها محو میشود. |
גם אהבתם גם שנאתם גם קנאתם כבר אבדה וחלק אין להם עוד לעולם בכל אשר נעשה תחת השמש | 6 |
محبتشان، نفرتشان و احساساتشان، همه از بین میرود و آنها دیگر تا ابد در زیر این آسمان نقشی نخواهند داشت. |
לך אכל בשמחה לחמך ושתה בלב טוב יינך כי כבר רצה האלהים את מעשיך | 7 |
پس برو و نان خود را با لذت بخور و شراب خود را با شادی بنوش و بدان که این کار تو مورد قبول خداوند است. |
בכל עת יהיו בגדיך לבנים ושמן על ראשך אל יחסר | 8 |
همیشه شاد و خرم باش! |
ראה חיים עם אשה אשר אהבת כל ימי חיי הבלך אשר נתן לך תחת השמש כל ימי הבלך כי הוא חלקך בחיים ובעמלך אשר אתה עמל תחת השמש | 9 |
در این روزهای بیهودهٔ زندگی که خداوند در زیر این آسمان به تو داده است با زنی که دوستش داری خوش بگذران، چون این است پاداش همهٔ زحماتی که در زندگی خود، زیر این آسمان میکشی. |
כל אשר תמצא ידך לעשות בכחך--עשה כי אין מעשה וחשבון ודעת וחכמה בשאול אשר אתה הלך שמה (Sheol h7585) | 10 |
هر کاری که میکنی آن را خوب انجام بده، چون در عالم مردگان، که بعد از مرگ به آنجا خواهی رفت، نه کار کردن هست، نه نقشه کشیدن، نه دانستن و نه فهمیدن. (Sheol h7585) |
שבתי וראה תחת השמש כי לא לקלים המרוץ ולא לגבורים המלחמה וגם לא לחכמים לחם וגם לא לנבנים עשר וגם לא לידעים חן כי עת ופגע יקרה את כלם | 11 |
من متوجه چیز دیگری نیز شدم و آن این بود که در دنیا همیشه سریعترین دونده، برندهٔ مسابقه نمیشود و همیشه قویترین سرباز در میدان جنگ پیروز نمیگردد. اشخاص دانا همیشه شکمشان سیر نیست و افراد عاقل و ماهر همیشه به ثروت و نعمت نمیرسند، بلکه در همگی دست زمان و حادثه در کار است. |
כי גם לא ידע האדם את עתו כדגים שנאחזים במצודה רעה וכצפרים האחזות בפח כהם יוקשים בני האדם לעת רעה כשתפול עליהם פתאם | 12 |
انسان هرگز نمیداند چه بر سرش خواهد آمد. همانطور که ماهی در تور گرفتار میشود و پرنده به دام میافتد، انسان نیز وقتی که انتظارش را ندارد در دام بلا گرفتار میگردد. |
גם זה ראיתי חכמה תחת השמש וגדולה היא אלי | 13 |
در زیر این آسمان با نمونهای از حکمت روبرو شدم که بر من تأثیر عمیقی گذاشت: |
עיר קטנה ואנשים בה מעט ובא אליה מלך גדול וסבב אתה ובנה עליה מצודים גדלים | 14 |
شهر کوچکی بود که عده کمی در آن زندگی میکردند. پادشاه بزرگی با سپاه خود آمده، آن را محاصره نمود و تدارک حمله به شهر را دید. |
ומצא בה איש מסכן חכם ומלט הוא את העיר בחכמתו ואדם לא זכר את האיש המסכן ההוא | 15 |
در آن شهر مرد فقیری زندگی میکرد که بسیار خردمند بود. او با حکمتی که داشت توانست شهر را نجات دهد. اما هیچکس او را به یاد نیاورد. |
ואמרתי אני טובה חכמה מגבורה וחכמת המסכן בזויה ודבריו אינם נשמעים | 16 |
آنگاه فهمیدم که اگرچه حکمت از قوت بهتر است، با وجود این اگر شخص خردمند، فقیر باشد خوار شمرده میشود و کسی به سخنانش اعتنا نمیکند. |
דברי חכמים בנחת נשמעים--מזעקת מושל בכסילים | 17 |
ولی با این حال، سخنان آرام شخص خردمند از فریاد پادشاه نادانان بهتر است. |
טובה חכמה מכלי קרב וחוטא אחד יאבד טובה הרבה | 18 |
حکمت از اسلحهٔ جنگ مفیدتر است، اما اشتباه یک نادان میتواند خرابی زیادی به بار آورد. |