ושבתי אני ואראה את כל העשקים אשר נעשים תחת השמש והנה דמעת העשקים ואין להם מנחם ומיד עשקיהם כח ואין להם מנחם | 1 |
سپس ظلمهایی را که در زیر این آسمان میشد مشاهده کردم. اشکهای مظلومانی را دیدم که فریادرسی نداشتند. قدرت در دست ظالمان بود و کسی نبود که به داد مظلومان برسد. |
ושבח אני את המתים שכבר מתו--מן החיים אשר המה חיים עדנה | 2 |
پس گفتم کسانی که قبل از ما مردهاند از آنانی که هنوز زندهاند خوشبختترند؛ |
וטוב משניהם--את אשר עדן לא היה אשר לא ראה את המעשה הרע אשר נעשה תחת השמש | 3 |
و خوشبختتر از همه کسانی هستند که هنوز به دنیا نیامدهاند، زیرا ظلمهایی را که زیر این آسمان میشود ندیدهاند. |
וראיתי אני את כל עמל ואת כל כשרון המעשה--כי היא קנאת איש מרעהו גם זה הבל ורעות רוח | 4 |
همچنین متوجه شدم که به سبب حسادت است که مردم تلاش میکنند موفقیت کسب کنند. این نیز مانند دویدن به دنبال باد، بیهوده است. |
הכסיל חבק את ידיו ואכל את בשרו | 5 |
کسی که دست روی دست میگذارد و گرسنگی میکشد، نادان است. |
טוב מלא כף נחת--ממלא חפנים עמל ורעות רוח | 6 |
یک مشت پُر با آرامش بهتر است از دو مشت پُر با مشقت و به دنبال باد دویدن. |
ושבתי אני ואראה הבל תחת השמש | 7 |
و نیز در زیر آسمان بیهودگی دیگری دیدم: |
יש אחד ואין שני גם בן ואח אין לו ואין קץ לכל עמלו--גם עיניו (עינו) לא תשבע עשר ולמי אני עמל ומחסר את נפשי מטובה--גם זה הבל וענין רע הוא | 8 |
مردی بود که تنها زندگی میکرد؛ نه پسری داشت و نه برادری. با این حال سخت تلاش میکرد و از اندوختن مال و ثروت سیر نمیشد. او برای چه کسی زحمت میکشید و خود را از لذتهای زندگی محروم میکرد؟ این نیز رنج و زحمت بیهودهای است. |
טובים השנים מן האחד אשר יש להם שכר טוב בעמלם | 9 |
دو نفر از یک نفر بهترند، زیرا نفع بیشتری از کارشان عایدشان میشود. |
כי אם יפלו האחד יקים את חברו ואילו האחד שיפול ואין שני להקימו | 10 |
اگر یکی از آنها بیفتد، دیگری او را بلند میکند؛ اما چه بیچاره است شخصی که میافتد ولی کسی را ندارد که به او کمک کند. |
גם אם ישכבו שנים וחם להם ולאחד איך יחם | 11 |
وقتی دو نفر کنار هم میخوابند، گرم میشوند؛ اما کسی که تنهاست چطور میتواند خود را گرم کند؟ |
ואם יתקפו האחד--השנים יעמדו נגדו והחוט המשלש לא במהרה ינתק | 12 |
اگر شخص، تنها باشد و کسی بر او حمله کند، از پای درمیآید، اما اگر دو نفر باشند میتوانند از خود دفاع کنند. ریسمان سه لا به آسانی پاره نمیشود. |
טוב ילד מסכן וחכם--ממלך זקן וכסיל אשר לא ידע להזהר עוד | 13 |
یک جوان فقیر و حکیم بهتر از پادشاه پیر و نادانی است که نصیحت نمیپذیرد. |
כי מבית הסורים יצא למלך כי גם במלכותו נולד רש | 14 |
چنین جوان فقیری حتی ممکن است از کنج زندان به تخت پادشاهی برسد. |
ראיתי את כל החיים המהלכים תחת השמש--עם הילד השני אשר יעמד תחתיו | 15 |
مردمی که زیر این آسمان زندگی میکنند از چنین جوانی که جانشین پادشاه شده است حمایت مینمایند. |
אין קץ לכל העם לכל אשר היה לפניהם--גם האחרונים לא ישמחו בו כי גם זה הבל ורעיון רוח | 16 |
او میتواند بر عدهٔ زیادی حکومت کند؛ اما نسل بعدی، او را نیز برکنار میکند! این نیز مانند دویدن به دنبال باد، بیهوده است. |