و صوفر نعماتی در جواب گفت: | ۱ |
«آیابه کثرت سخنان جواب نباید داد و مردپرگو عادل شمرده شود؟ | ۲ |
آیا بیهودهگویی تومردمان را ساکت کند و یا سخریه کنی و کسی تورا خجل نسازد؟ | ۳ |
و میگویی تعلیم من پاک است، و من در نظر تو بیگناه هستم. | ۴ |
و لیکن کاش که خدا سخن بگوید و لبهای خود را بر تو بگشاید، | ۵ |
و اسرار حکمت را برای تو بیان کند. زیرا که درماهیت خود دو طرف دارد. پس بدان که خدا کمتراز گناهانت تو را سزا داده است. | ۶ |
آیا عمق های خدا را میتوانی دریافت نمود؟ یا به کنه قادرمطلق توانی رسید؟ | ۷ |
مثل بلندیهای آسمان است؛ چه خواهی کرد؟ گودتر از هاویه است؛ چه توانی دانست؟ (Sheol h7585) | ۸ |
پیمایش آن از جهان طویل تر واز دریا پهن تر است. | ۹ |
اگر سخت بگیرد و حبس نماید و به محاکمه دعوت کند کیست که او راممانعت نماید؟ | ۱۰ |
زیرا که بطالت مردم را میداندو شرارت را میبیند اگرچه در آن تامل نکند. | ۱۱ |
ومرد جاهل آنوقت فهیم میشود که بچه خروحشی، انسان متولد شود. | ۱۲ |
اگر تو دل خود راراست سازی و دستهای خود را بسوی او درازکنی، | ۱۳ |
اگر در دست تو شرارت باشد، آن را ازخود دور کن، و بیانصافی در خیمه های تو ساکن نشود. | ۱۴ |
پس یقین روی خود را بیعیب برخواهی افراشت، و مستحکم شده، نخواهی ترسید. | ۱۵ |
زیرا که مشقت خود را فراموش خواهی کرد، و آن را مثل آب رفته به یاد خواهی آورد، | ۱۶ |
و روزگار تو از وقت ظهر روشن ترخواهد شد، و اگرچه تاریکی باشد، مثل صبح خواهد گشت. | ۱۷ |
و مطمئن خواهی بود چونکه امید داری، و اطراف خود را تجسس نموده، ایمن خواهی خوابید. | ۱۸ |
و خواهی خوابید وترسانندهای نخواهد بود، و بسیاری تو راتملق خواهند نمود. | ۱۹ |
لیکن چشمان شریران کاهیده میشود و ملجای ایشان از ایشان نابود میگردد و امید ایشان جان کندن ایشان است.» | ۲۰ |