سخنان آگور پسر یاکه، شامل این پیام است: خدایا، خستهام؛ ای خدا، خسته و درماندهام. |
من نادانترینِ آدمیان هستم و عاری از شعور بشری. |
حکمتی در من نیست و شناختی از خدا ندارم. |
آن کیست که آسمان و زمین را زیر پا میگذارد؟ آن کیست که باد را در دست خود نگه میدارد و آبها را در ردای خود میپیچد؟ آن کیست که حدود زمین را برقرار کرده است؟ نامش چیست و پسرش چه نام دارد؟ اگر میدانی بگو! |
سخنان خدا تمام پاک و مبراست. او مانند یک سپر از تمام کسانی که به او پناه میبرند محافظت میکند. |
به سخنان او چیزی اضافه نکن، مبادا تو را توبیخ نماید و تو دروغگو قلمداد شوی. |
ای خدا، قبل از آنکه بمیرم دو چیز از تو میطلبم: |
مرا از دروغ گفتن حفظ کن و مرا نه تهیدست بگردان و نه ثروتمند، بلکه روزی مرا به من بده؛ |
چون اگر ثروتمند شوم ممکن است تو را انکار کنم و بگویم: «خداوند کیست؟» و اگر تهیدست گردم امکان دارد دزدی کنم و نام تو را بیحرمت نمایم. |
هرگز از کسی نزد کارفرمایش بدگویی نکن، مبادا به نفرین او گرفتار شوی. |
هستند کسانی که پدر و مادر خود را نفرین میکنند. |
هستند کسانی که خود را پاک میدانند در حالی که به گناه آلودهاند. |
هستند کسانی که از نگاهشان کبر و غرور میبارد، |
هستند کسانی که دندانهای خود را تیز میکنند تا به جان مردم فقیر بیفتند و آنها را ببلعند. |
زالو را دو دختر است که فریاد میکشند: «بده! بده!» سه چیز هست که هرگز سیر نمیشوند، بلکه چهار چیز، که نمیگویند: «بس است!»: |
دنیای مردگان، رحم نازا، زمین بیآب، آتش مشتعل. (Sheol h7585) |
کسی که پدر خود را مسخره کند و مادرش را تحقیر نماید، کلاغها چشمانش را از کاسه در میآورند و لاشخورها بدنش را میخورند. |
سه چیز برای من بسیار عجیبند، بلکه چهار چیز که من آنها را نمیفهمم: |
پرواز عقاب در آسمان، خزیدن مار روی صخره، عبور کشتی از دریا، و راهِ مرد با دختر جوان. |
همچنین است راه زن بدکاره که میخورَد و دهانش را پاک میکند و میگوید: «کار بدی نکردم.» |
سه چیز است که زمین را میلرزاند، بلکه چهار چیز که زمین تاب تحملش را ندارد: |
بردهای که پادشاه شود، احمقی که سیر و توانگر گردد، |
زن بداخلاقی که شوهر کرده باشد، و کنیزی که جای بانوی خود را بگیرد. |
چهار چیز است بر زمین که بسیار کوچک اما بیاندازه دانا هستند: |
مورچهها که ضعیف هستند ولی برای زمستان خوراک ذخیره میکنند، |
گورکنها که ناتوانند اما در میان صخرهها برای خود لانه میسازند، |
ملخها که رهبری ندارند ولی در دستههای منظم حرکت میکنند، |
و مارمولکها که میتوان آنها را در دست گرفت، اما حتی به کاخ پادشاهان نیز راه مییابند. |
سه چیز است که راه رفتنشان باوقار است، بلکه چهار چیز که با متانت میخرامند: |
شیر که سلطان حیوانات است و از هیچ چیز نمیترسد، |
طاووس، بز نر، و پادشاهی که سپاهیانش همراه او هستند. |
اگر از روی حماقت مغرور شدهای و اگر نقشههای پلید در سر پروراندهای، به خود بیا و از این کارت دست بکش. |
از زدن شیر، کره به دست میآید؛ از ضربه زدن به دماغ خون جاری میشود؛ و از برانگیختن خشم، نزاع درمیگیرد. |