Aionian Verses
Genesis 37:35 (پیدایش ۳۷:۳۵)
(parallel missing)
وهمه پسران و همه دخترانش به تسلی اوبرخاستند. اما تسلی نپذیرفت، و گفت: «سوگوارنزد پسر خود به گور فرود میروم.» پس پدرش برای وی همی گریست. (Sheol ) |
Genesis 42:38 (پیدایش ۴۲:۳۸)
(parallel missing)
گفت: «پسرم با شما نخواهد آمد زیرا که برادرش مرده است، و او تنها باقی است. و هر گاه در راهی که میروید زیانی بدو رسد، همانامویهای سفید مرا با حزن به گور فرود خواهیدبرد.» (Sheol ) |
Genesis 44:29 (پیدایش ۴۴:۲۹)
(parallel missing)
اگر این را نیز ازنزد من ببرید، و زیانی بدو رسد، همانا موی سفیدمرا به حزن به گور فرود خواهید برد.” (Sheol ) |
Genesis 44:31 (پیدایش ۴۴:۳۱)
(parallel missing)
واقع خواهد شد که چون ببیند پسر نیست، او خواهد مرد. و غلامانت موی سفید غلامت، پدرخود را به حزن به گور فرود خواهند برد. (Sheol ) |
Numbers 16:30 (اعداد ۱۶:۳۰)
(parallel missing)
و اما اگر خداوند چیزتازهای بنماید و زمین دهان خود را گشاده، ایشان را با جمیع مایملک ایشان ببلعد که به گور زنده فرود روند، آنگاه بدانید که این مردمان خداوند رااهانت نمودهاند.» (Sheol ) |
Numbers 16:33 (اعداد ۱۶:۳۳)
(parallel missing)
و ایشان با هرچه به ایشان تعلق داشت، زنده به گور فرورفتند، و زمین برایشان به هم آمد که از میان جماعت هلاک شدند. (Sheol ) |
Deuteronomy 32:22 (تثنیه ۳۲:۲۲)
(parallel missing)
زیرا آتشی در غضب من افروخته شده. و تاهاویه پایینترین شعلهور شده است. و زمین را باحاصلش میسوزاند. و اساس کوهها را آتش خواهد زد. (Sheol ) |
1 Samuel 2:6 (اول سموئیل ۲:۶)
(parallel missing)
خداوند میمیراند و زنده میکند؛ به قبر فرودمی آورد و برمی خیزاند. (Sheol ) |
2 Samuel 22:6 (دوم سموئیل ۲۲:۶)
(parallel missing)
رسنهای گور مرا احاطه نمودند. دامهای موت مرا دریافتند. (Sheol ) |
1 Kings 2:6 (اول پادشاهان ۲:۶)
(parallel missing)
پس موافق حکمت خود عمل نما و مباد که موی سفید او به سلامتی به قبر فرو رود. (Sheol ) |
1 Kings 2:9 (اول پادشاهان ۲:۹)
(parallel missing)
پس الان او را بیگناه مشمارزیرا که مرد حکیم هستی و آنچه را که با او بایدکرد، میدانی. پس مویهای سفید او را به قبر باخون فرود آور.» (Sheol ) |
Job 7:9 (ایّوب ۷:۹)
(parallel missing)
مثل ابر که پراکنده شده، نابود میشود. همچنین کسیکه به گور فرو میرود، برنمی آید. (Sheol ) |
Job 11:8 (ایّوب ۱۱:۸)
(parallel missing)
مثل بلندیهای آسمان است؛ چه خواهی کرد؟ گودتر از هاویه است؛ چه توانی دانست؟ (Sheol ) |
Job 14:13 (ایّوب ۱۴:۱۳)
(parallel missing)
کاش که مرا در هاویه پنهان کنی؛ و تا غضبت فرو نشیند، مرا مستور سازی؛ و برایم زمانی تعیین نمایی تا مرا به یاد آوری. (Sheol ) |
Job 17:13 (ایّوب ۱۷:۱۳)
(parallel missing)
وقتی که امید دارم هاویه خانه من میباشد، وبستر خود را در تاریکی میگسترانم، (Sheol ) |
Job 17:16 (ایّوب ۱۷:۱۶)
(parallel missing)
تابندهای هاویه فرو میرود، هنگامی که با هم درخاک نزول (نماییم ).» (Sheol ) |
Job 21:13 (ایّوب ۲۱:۱۳)
(parallel missing)
روزهای خود را در سعادتمندی صرف میکنند، و به لحظهای به هاویه فرودمی روند. (Sheol ) |
Job 24:19 (ایّوب ۲۴:۱۹)
(parallel missing)
چنانکه خشکی و گرمی آب برف را نابود میسازد، همچنین هاویه خطاکاران را. (Sheol ) |
Job 26:6 (ایّوب ۲۶:۶)
(parallel missing)
هاویه به حضور او عریان است، وابدون را ستری نیست. (Sheol ) |
Psalms 6:5 (مزامیر ۶:۵)
(parallel missing)
زیرا که در موت ذکرتو نمی باشد! در هاویه کیست که تو را حمدگوید؟ (Sheol ) |
Psalms 9:17 (مزامیر ۹:۱۷)
(parallel missing)
شریران به هاویه خواهند برگشت و جمیع امت هایی که خدا رافراموش میکنند، (Sheol ) |
Psalms 16:10 (مزامیر ۱۶:۱۰)
(parallel missing)
زیرا جانم را در عالم اموات ترک نخواهی کرد، و قدوس خود را نخواهی گذاشت که فسادرا بیند. (Sheol ) |
Psalms 18:5 (مزامیر ۱۸:۵)
(parallel missing)
رسنهای گور دور مراگرفته بود و دامهای موت پیش روی من درآمده. (Sheol ) |
Psalms 30:3 (مزامیر ۳۰:۳)
(parallel missing)
ای خداوندجانم را از حفره برآوردی. مرا زنده ساختی تا به هاویه فرونروم. (Sheol ) |
Psalms 31:17 (مزامیر ۳۱:۱۷)
(parallel missing)
ای خداوند خجل نشوم چونکه تو را خواندهام. شریران خجل شوندو در حفره خاموش باشند. (Sheol ) |
Psalms 49:14 (مزامیر ۴۹:۱۴)
(parallel missing)
مثل گوسفندان درهاویه رانده میشوند و موت ایشان را شبانی میکند و صبحگاهان راستان بر ایشان حکومت خواهند کرد و جمال ایشان در هاویه پوسیده خواهد شد تا مسکنی برای آن نباشد. (Sheol ) |
Psalms 49:15 (مزامیر ۴۹:۱۵)
(parallel missing)
لیکن خدا جان مرا از دست هاویه نجات خواهد دادزیرا که مرا خواهد گرفت، سلاه. (Sheol ) |
Psalms 55:15 (مزامیر ۵۵:۱۵)
(parallel missing)
موت بر ایشان ناگهان آید وزنده بگور فرو روند. زیرا شرارت در مسکن های ایشان و در میان ایشان است. (Sheol ) |
Psalms 86:13 (مزامیر ۸۶:۱۳)
(parallel missing)
زیرا که رحمت تو به من عظیم است و جان مرا از هاویه اسفل رهانیدهای. (Sheol ) |
Psalms 88:3 (مزامیر ۸۸:۳)
(parallel missing)
زیرا که جان من از بلایا پر شده است وزندگانیام به قبر نزدیک گردیده. (Sheol ) |
Psalms 89:48 (مزامیر ۸۹:۴۸)
(parallel missing)
کدام آدمی زنده است که موت رانخواهد دید؟ و جان خویش را از دست قبرخلاص خواهد ساخت؟ سلاه. (Sheol ) |
Psalms 116:3 (مزامیر ۱۱۶:۳)
(parallel missing)
ریسمان های موت مرا احاطه کرد و تنگیهای هاویه مرا دریافت، تنگی و غم پیدا کردم. (Sheol ) |
Psalms 139:8 (مزامیر ۱۳۹:۸)
(parallel missing)
اگر به آسمان صعود کنم، تو آنجاهستی! و اگر در هاویه بستر بگسترانم اینک توآنجا هستی! (Sheol ) |
Psalms 141:7 (مزامیر ۱۴۱:۷)
(parallel missing)
مثل کسیکه زمین را فلاحت و شیار بکند، استخوانهای مابر سر قبرها پراکنده میشود. (Sheol ) |
Proverbs 1:12 (امثال ۱:۱۲)
(parallel missing)
مثل هاویه ایشان را زنده خواهیم بلعید، و تندرست مانندآنانی که به گور فرو میروند. (Sheol ) |
Proverbs 5:5 (امثال ۵:۵)
(parallel missing)
پایهایش به موت فرو میرود، وقدمهایش به هاویه متمسک میباشد. (Sheol ) |
Proverbs 7:27 (امثال ۷:۲۷)
(parallel missing)
خانه او طریق هاویه است و به حجره های موت مودی میباشد. (Sheol ) |
Proverbs 9:18 (امثال ۹:۱۸)
(parallel missing)
و اونمی داند که مردگان در آنجا هستند، ودعوتشدگانش در عمقهای هاویه میباشند. (Sheol ) |
Proverbs 15:11 (امثال ۱۵:۱۱)
(parallel missing)
هاویه و ابدون در حضور خداوند است، پس چند مرتبه زیاده دلهای بنی آدم. (Sheol ) |
Proverbs 15:24 (امثال ۱۵:۲۴)
(parallel missing)
طریق حیات برای عاقلان به سوی بالااست، تا از هاویه اسفل دور شود. (Sheol ) |
Proverbs 23:14 (امثال ۲۳:۱۴)
(parallel missing)
پس او را با چوب بزن، و جان او را از هاویه نجات خواهی داد. (Sheol ) |
Proverbs 27:20 (امثال ۲۷:۲۰)
(parallel missing)
هاویه و ابدون سیر نمی شوند، همچنان چشمان انسان سیر نخواهند شد. (Sheol ) |
Proverbs 30:16 (امثال ۳۰:۱۶)
(parallel missing)
هاویه و رحم نازاد، و زمینی که از آب سیرنمی شود، و آتش که نمی گوید که کافی است. (Sheol ) |
Ecclesiastes 9:10 (جامعه ۹:۱۰)
(parallel missing)
هرچه دستت به جهت عمل نمودن بیابد، همان را با توانایی خود به عمل آور چونکه در عالم اموات که به آن میروی نه کار و نه تدبیر و نه علم و نه حکمت است. (Sheol ) |
Song of Solomon 8:6 (غزل غزلها ۸:۶)
(parallel missing)
مرا مثل خاتم بر دلت و مثل نگین بر بازویت بگذار، زیرا که محبت مثل موت زورآور است و غیرت مثل هاویه ستم کیش میباشد. شعله هایش شعله های آتش و لهیب یهوه است. (Sheol ) |
Isaiah 5:14 (اشعیا ۵:۱۴)
(parallel missing)
از این سبب هاویه حرص خود را زیاد کرده و دهان خویش را بیحد باز نموده است و جلال وجمهور و شوکت ایشان و هرکه در ایشان شادمان باشد در آن فرو میرود. (Sheol ) |
Isaiah 7:11 (اشعیا ۷:۱۱)
(parallel missing)
«آیتی به جهت خود از یهوه خدایت بطلب. آن را یا از عمقها بطلب یا از اعلی علیین بالا.» (Sheol ) |
Isaiah 14:9 (اشعیا ۱۴:۹)
(parallel missing)
هاویه از زیر برای تو متحرک است تا چون بیایی تو را استقبال نماید، و مردگان یعنی جمیع بزرگان زمین را برای تو بیدار میسازد. و جمیع پادشاهان امتها را از کرسیهای ایشان برمی دارد. (Sheol ) |
Isaiah 14:11 (اشعیا ۱۴:۱۱)
(parallel missing)
جلال تو و صدای بربطهای تو به هاویه فرود شده است. کرمها زیر تو گسترانیده شده و مورها تو را میپوشانند. (Sheol ) |
Isaiah 14:15 (اشعیا ۱۴:۱۵)
(parallel missing)
لکن به هاویه به اسفلهای حفره فرود خواهی شد. (Sheol ) |
Isaiah 28:15 (اشعیا ۲۸:۱۵)
(parallel missing)
از آنجاکه گفتهاید با موت عهد بستهایم و با هاویه همداستان شدهایم، پس چون تازیانه مهلک بگذرد به ما نخواهد رسید زیرا که دروغها راملجای خود نمودیم و خویشتن را زیر مکرمستور ساختیم. (Sheol ) |
Isaiah 28:18 (اشعیا ۲۸:۱۸)
(parallel missing)
و عهد شما با موت باطل خواهدشد و میثاق شما با هاویه ثابت نخواهد ماند وچون تازیانه شدید بگذرد شما از آن پایمال خواهید شد. (Sheol ) |
Isaiah 38:10 (اشعیا ۳۸:۱۰)
(parallel missing)
من گفتم: «اینک در فیروزی ایام خود به درهای هاویه میروم و ازبقیه سالهای خود محروم میشوم. (Sheol ) |
Isaiah 38:18 (اشعیا ۳۸:۱۸)
(parallel missing)
زیرا که هاویه تو راحمد نمی گوید و موت تو را تسبیح نمی خواند. وآنانی که به حفره فرو میروند به امانت تو امیدوارنمی باشند. (Sheol ) |
Isaiah 57:9 (اشعیا ۵۷:۹)
(parallel missing)
و با روغن در حضور پادشاه رفته، عطریات خود را بسیار کردی و رسولان خود رابجای دور فرستاده، خویشتن را تا به هاویه پست گردانیدی. (Sheol ) |
Ezekiel 31:15 (حزقیال ۳۱:۱۵)
(parallel missing)
و خداوند یهوه چنین میگوید: «در روزی که او به عالم اموات فرود میرود، من ماتمی برپامی نمایم و لجه را برای وی پوشانیده، نهرهایش را باز خواهم داشت. و آبهای عظیم باز داشته خواهد شد و لبنان را برای وی سوگوار خواهم کرد. و جمیع درختان صحرا برایش ماتم خواهندگرفت. (Sheol ) |
Ezekiel 31:16 (حزقیال ۳۱:۱۶)
(parallel missing)
و چون او را با آنانی که به هاویه فرودمی روند به عالم اموات فرود آورم، آنگاه امت هارا از صدای انهدامش متزلزل خواهم ساخت. وجمیع درختان عدن یعنی برگزیده و نیکوترین لبنان از همگانی که سیراب میشوند، در اسفلهای زمین تسلی خواهند یافت. (Sheol ) |
Ezekiel 31:17 (حزقیال ۳۱:۱۷)
(parallel missing)
و ایشان نیز بامقتولان شمشیر و انصارش که در میان امتها زیرسایه او ساکن میبودند، همراه وی به عالم اموات فرود خواهند رفت. (Sheol ) |
Ezekiel 32:21 (حزقیال ۳۲:۲۱)
(parallel missing)
اقویای جباران از میان عالم اموات اورا و انصار او را خطاب خواهند کرد. ایشان نامختون به شمشیر کشته شده، فرود آمده، خواهند خوابید. (Sheol ) |
Ezekiel 32:27 (حزقیال ۳۲:۲۷)
(parallel missing)
پس ایشان با جباران و نامختونانی که افتادهاند که با اسلحه جنگ خویش به هاویه فرود رفتهاند، نخواهندخوابید. و ایشان شمشیرهای خود را زیر سرهای خود نهادند. و گناه ایشان بر استخوانهای ایشان خواهد بود. زیرا که در زمین زندگان باعث هیبت جباران بودند. (Sheol ) |
Hosea 13:14 (هوشع ۱۳:۱۴)
(parallel missing)
من ایشان را از دست هاویه فدیه خواهم داد و ایشان را از موت نجات خواهم بخشید. ای موت ضربات تو کجاست وای هاویه هلاکت تو کجا است؟ پشیمانی از چشمان من مستور شده است. (Sheol ) |
Amos 9:2 (عاموس ۹:۲)
(parallel missing)
اگر به هاویه فرو روند، دست من ایشان را از آنجاخواهد گرفت و اگر به آسمان صعود نمایند، ایشان را از آنجا فرود خواهم آورد. (Sheol ) |
Jonah 2:2 (یونس ۲:۲)
(parallel missing)
و گفت: «در تنگی خودخداوند را خواندم و مرا مستجاب فرمود. ازشکم هاویه تضرع نمودم و آواز مرا شنیدی. (Sheol ) |
Habakkuk 2:5 (حبقوق ۲:۵)
(parallel missing)
به درستی که شراب فریبنده است و مرد مغرور آرامی نمی پذیرد، که شهوت خود را مثل عالم اموات میافزاید وخودش مثل موت، سیر نمی شود. بلکه جمیع امتها را نزد خود جمع میکند و تمامی قومها رابرای خویشتن فراهم میآورد. (Sheol ) |
εγω δε λεγω υμιν οτι πας ο οργιζομενος τω αδελφω αυτου ενοχος εσται τη κρισει ος δ αν ειπη τω αδελφω αυτου ρακα ενοχος εσται τω συνεδριω ος δ αν ειπη μωρε ενοχος εσται εις την γεενναν του πυρος (Geenna )
لیکن من به شما میگویم، هرکه به برادر خود بیسبب خشم گیرد، مستوجب حکم باشد و هرکه برادرخود را راقا گوید، مستوجب قصاص باشد و هرکه احمق گوید، مستحق آتش جهنم بود. (Geenna ) |
ει δε ο οφθαλμος σου ο δεξιος σκανδαλιζει σε εξελε αυτον και βαλε απο σου συμφερει γαρ σοι ινα αποληται εν των μελων σου και μη ολον το σωμα σου βληθη εις γεενναν (Geenna )
پس اگر چشم راستت تو رابلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز زیرا تو رابهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، ازآنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود. (Geenna ) |
και ει η δεξια σου χειρ σκανδαλιζει σε εκκοψον αυτην και βαλε απο σου συμφερει γαρ σοι ινα αποληται εν των μελων σου και μη ολον το σωμα σου εις γεενναν απελθη (Geenna )
و اگردست راستت تو را بلغزاند، قطعش کن و از خوددور انداز، زیرا تو را مفیدتر آن است که عضوی ازاعضای تو نابود شود، از آنکه کل جسدت دردوزخ افکنده شود. (Geenna ) |
και μη {VAR1: φοβηθητε } {VAR2: φοβεισθε } απο των {VAR1: αποκτεινοντων } {VAR2: αποκτεννοντων } το σωμα την δε ψυχην μη δυναμενων αποκτειναι φοβεισθε δε μαλλον τον δυναμενον και ψυχην και σωμα απολεσαι εν γεεννη (Geenna )
واز قاتلان جسم که قادر بر کشتن روح نیاند، بیم مکنید بلکه از او بترسید که قادر است بر هلاک کردن روح و جسم را نیز در جهنم. (Geenna ) |
και συ καφαρναουμ μη εως ουρανου υψωθηση εως αδου καταβηση οτι ει εν σοδομοις εγενηθησαν αι δυναμεις αι γενομεναι εν σοι εμεινεν αν μεχρι της σημερον (Hadēs )
و توای کفرناحوم که تا به فلک سرافراشتهای، به جهنم سرنگون خواهی شد زیرا هرگاه معجزاتی که در تو پدید آمد درسدوم ظاهر میشد، هرآینه تا امروز باقی میماند. (Hadēs ) |
και ος εαν ειπη λογον κατα του υιου του ανθρωπου αφεθησεται αυτω ος δ αν ειπη κατα του πνευματος του αγιου ουκ αφεθησεται αυτω ουτε εν τουτω τω αιωνι ουτε εν τω μελλοντι (aiōn )
وهرکه برخلاف پسر انسان سخنی گوید، آمرزیده شود اما کسیکه برخلاف روحالقدس گوید، دراین عالم و در عالم آینده، هرگز آمرزیده نخواهدشد. (aiōn ) |
ο δε εις τας ακανθας σπαρεις ουτος εστιν ο τον λογον ακουων και η μεριμνα του αιωνος και η απατη του πλουτου συμπνιγει τον λογον και ακαρπος γινεται (aiōn )
و آنکه در میان خارها ریخته شد، آن است که کلام را بشنود واندیشه این جهان و غرور دولت، کلام را خفه کند و بیثمر گردد. (aiōn ) |
ο δε εχθρος ο σπειρας αυτα εστιν ο διαβολος ο δε θερισμος συντελεια αιωνος εστιν οι δε θερισται αγγελοι εισιν (aiōn )
و دشمنی که آنها را کاشت، ابلیس است و موسم حصاد، عاقبت این عالم ودروندگان، فرشتگانند. (aiōn ) |
ωσπερ ουν συλλεγεται τα ζιζανια και πυρι {VAR1: κατακαιεται } {VAR2: (κατακαιεται) } ουτως εσται εν τη συντελεια του αιωνος (aiōn )
پس همچنانکه کرکاسها را جمع کرده، در آتش میسوزانند، همانطور در عاقبت این عالم خواهد شد، (aiōn ) |
ουτως εσται εν τη συντελεια του αιωνος εξελευσονται οι αγγελοι και αφοριουσιν τους πονηρους εκ μεσου των δικαιων (aiōn )
بدینطور در آخر این عالم خواهد شد. فرشتگان بیرون آمده، طالحین را از میان صالحین جدا کرده، (aiōn ) |
καγω δε σοι λεγω οτι συ ει πετρος και επι ταυτη τη πετρα οικοδομησω μου την εκκλησιαν και πυλαι αδου ου κατισχυσουσιν αυτης (Hadēs )
و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت. (Hadēs ) |
ει δε η χειρ σου η ο πους σου σκανδαλιζει σε εκκοψον αυτον και βαλε απο σου καλον σοι εστιν εισελθειν εις την ζωην κυλλον η χωλον η δυο χειρας η δυο ποδας εχοντα βληθηναι εις το πυρ το αιωνιον (aiōnios )
پس اگر دستت یا پایت تو رابلغزاند، آن را قطع کرده، از خود دور انداز زیرا تورا بهتر است که لنگ یا شل داخل حیات شوی ازآنکه با دو دست یا دو پا در نار جاودانی افکنده شوی. (aiōnios ) |
και ει ο οφθαλμος σου σκανδαλιζει σε εξελε αυτον και βαλε απο σου καλον σοι εστιν μονοφθαλμον εις την ζωην εισελθειν η δυο οφθαλμους εχοντα βληθηναι εις την γεενναν του πυρος (Geenna )
و اگر چشمت تو را لغزش دهد، آن را قلع کرده، از خود دور انداز زیرا تو را بهتر است بایک چشم وارد حیات شوی، از اینکه با دو چشم در آتش جهنم افکنده شوی. (Geenna ) |
και ιδου εις προσελθων αυτω ειπεν διδασκαλε τι αγαθον ποιησω ινα σχω ζωην αιωνιον (aiōnios )
ناگاه شخصی آمده، وی را گفت: «ای استادنیکو، چه عمل نیکو کنم تا حیات جاودانی یابم؟» (aiōnios ) |
και πας οστις αφηκεν οικιας η αδελφους η αδελφας η πατερα η μητερα η τεκνα η αγρους ενεκεν του {VAR1: εμου ονοματος πολλαπλασιονα } {VAR2: ονοματος μου εκατονταπλασιονα } λημψεται και ζωην αιωνιον κληρονομησει (aiōnios )
و هرکه بخاطر اسم من، خانه هایا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یافرزندان یا زمینها را ترک کرد، صد چندان خواهدیافت و وارث حیات جاودانی خواهد گشت. (aiōnios ) |
και ιδων συκην μιαν επι της οδου ηλθεν επ αυτην και ουδεν ευρεν εν αυτη ει μη φυλλα μονον και λεγει αυτη {VAR1: ου } μηκετι εκ σου καρπος γενηται εις τον αιωνα και εξηρανθη παραχρημα η συκη (aiōn )
و در کناره راه یک درخت انجیر دیده، نزد آن آمد و جز برگ بر آن هیچ نیافت. پس آن را گفت: «از این به بعد میوه تا به ابد بر تونشود!» که در ساعت درخت انجیر خشکید! (aiōn ) |
ουαι υμιν γραμματεις και φαρισαιοι υποκριται οτι περιαγετε την θαλασσαν και την ξηραν ποιησαι ενα προσηλυτον και οταν γενηται ποιειτε αυτον υιον γεεννης διπλοτερον υμων (Geenna )
وای برشماای کاتبان و فریسیان ریاکار، زیرا که بر و بحررا میگردید تا مریدی پیدا کنید و چون پیدا شداو را دو مرتبه پستتر از خود، پسر جهنم میسازید! (Geenna ) |
οφεις γεννηματα εχιδνων πως φυγητε απο της κρισεως της γεεννης (Geenna )
ای ماران و افعیزادگان! چگونه از عذاب جهنم فرارخواهید کرد؟ (Geenna ) |
καθημενου δε αυτου επι του ορους των ελαιων προσηλθον αυτω οι μαθηται κατ ιδιαν λεγοντες {VAR1: ειπον } {VAR2: ειπε } ημιν ποτε ταυτα εσται και τι το σημειον της σης παρουσιας και συντελειας του αιωνος (aiōn )
و چون به کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزدوی آمده، گفتند: «به ما بگو که این امور کی واقع میشود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست.» (aiōn ) |
τοτε ερει και τοις εξ ευωνυμων πορευεσθε απ εμου {VAR2: [οι] } κατηραμενοι εις το πυρ το αιωνιον το ητοιμασμενον τω διαβολω και τοις αγγελοις αυτου (aiōnios )
«پس اصحاب طرف چپ را گوید: ای ملعونان، از من دور شوید در آتش جاودانی که برای ابلیس و فرشتگان او مهیا شده است. (aiōnios ) |
και απελευσονται ουτοι εις κολασιν αιωνιον οι δε δικαιοι εις ζωην αιωνιον (aiōnios )
و ایشان درعذاب جاودانی خواهند رفت، اما عادلان درحیات جاودانی.» (aiōnios ) |
διδασκοντες αυτους τηρειν παντα οσα ενετειλαμην υμιν και ιδου εγω μεθ υμων ειμι πασας τας ημερας εως της συντελειας του αιωνος (aiōn )
وایشان را تعلیم دهید که همه اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند. و اینک من هرروزه تا انقضای عالم همراه شما میباشم.» آمین. (aiōn ) |
ος δ αν βλασφημηση εις το πνευμα το αγιον ουκ εχει αφεσιν εις τον αιωνα αλλα ενοχος εστιν αιωνιου αμαρτηματος (aiōn , aiōnios )
لیکن هرکه به روحالقدس کفر گوید، تا به ابد آمرزیده نشود بلکه مستحق عذاب جاودانی بود.» (aiōn , aiōnios ) |
και αι μεριμναι του αιωνος και η απατη του πλουτου και αι περι τα λοιπα επιθυμιαι εισπορευομεναι συμπνιγουσιν τον λογον και ακαρπος γινεται (aiōn )
اندیشه های دنیوی و غرور دولت وهوس چیزهای دیگر داخل شده، کلام را خفه میکند و بیثمر میگردد. (aiōn ) |
και εαν {VAR1: σκανδαλιση } {VAR2: σκανδαλιζη } σε η χειρ σου αποκοψον αυτην καλον εστιν σε κυλλον εισελθειν εις την ζωην η τας δυο χειρας εχοντα απελθειν εις την γεενναν εις το πυρ το ασβεστον (Geenna )
پس هرگاه دستت تو را بلغزاند، آن را ببرزیرا تو را بهتر است که شل داخل حیات شوی، ازاینکه با دو دست وارد جهنم گردی، در آتشی که خاموشی نپذیرد؛ (Geenna ) |
και εαν ο πους σου σκανδαλιζη σε αποκοψον αυτον καλον εστιν σε εισελθειν εις την ζωην χωλον η τους δυο ποδας εχοντα βληθηναι εις την γεενναν (Geenna )
و هرگاه پایت تو رابلغزاند، قطعش کن زیرا تو را مفیدتر است که لنگ داخل حیات شوی از آنکه با دو پا به جهنم افکنده شوی، در آتشی که خاموشی نپذیرد؛ (Geenna ) |
και εαν ο οφθαλμος σου σκανδαλιζη σε εκβαλε αυτον καλον σε εστιν μονοφθαλμον εισελθειν εις την βασιλειαν του θεου η δυο οφθαλμους εχοντα βληθηναι εις {VAR2: την } γεενναν (Geenna )
و هر گاه چشم تو تو را لغزش دهد، قلعش کن زیرا تو را بهتر است که با یک چشم داخل ملکوت خدا شوی، از آنکه با دو چشم درآتش جهنم انداخته شوی، (Geenna ) |
και εκπορευομενου αυτου εις οδον προσδραμων εις και γονυπετησας αυτον επηρωτα αυτον διδασκαλε αγαθε τι ποιησω ινα ζωην αιωνιον κληρονομησω (aiōnios )
چون به راه میرفت، شخصی دوان دوان آمده، پیش او زانو زده، سوال نمود که «ای استادنیکو چه کنم تا وارث حیات جاودانی شوم؟ (aiōnios ) |
εαν μη λαβη εκατονταπλασιονα νυν εν τω καιρω τουτω οικιας και αδελφους και αδελφας και μητερας και τεκνα και αγρους μετα διωγμων και εν τω αιωνι τω ερχομενω ζωην αιωνιον (aiōn , aiōnios )
جزاینکه الحال در این زمان صد چندان یابد ازخانهها و برادران و خواهران و مادران و فرزندان و املاک با زحمات، و در عالم آینده حیات جاودانی را. (aiōn , aiōnios ) |
και αποκριθεις ειπεν αυτη μηκετι εις τον αιωνα εκ σου μηδεις καρπον φαγοι και ηκουον οι μαθηται αυτου (aiōn )
پس عیسی توجه نموده، بدان فرمود: «از این پس تا به ابد، هیچکس از تو میوه نخواهد خورد.» وشاگردانش شنیدند. (aiōn ) |
και βασιλευσει επι τον οικον ιακωβ εις τους αιωνας και της βασιλειας αυτου ουκ εσται τελος (aiōn )
واو بر خاندان یعقوب تا به ابد پادشاهی خواهد کردو سلطنت او را نهایت نخواهد بود.» (aiōn ) |
καθως ελαλησεν προς τους πατερας ημων τω αβρααμ και τω σπερματι αυτου εις τον αιωνα (aiōn )
چنانکه به اجداد ما گفته بود، به ابراهیم و به ذریت او تاابدالاباد.» (aiōn ) |
καθως ελαλησεν δια στοματος των αγιων απ αιωνος προφητων αυτου (aiōn )
چنانچه به زبان مقدسین گفت که از بدو عالم انبیای اومی بودند، (aiōn ) |
και παρεκαλουν αυτον ινα μη επιταξη αυτοις εις την αβυσσον απελθειν (Abyssos )
واز او استدعا کردند که ایشان را نفرماید که به هاویه روند. (Abyssos ) |
και συ καφαρναουμ μη εως ουρανου υψωθηση εως του αδου καταβηση (Hadēs )
و توای کفرناحوم که سر به آسمان افراشتهای، تا به حهنم سرنگون خواهی شد. (Hadēs ) |
και ιδου νομικος τις ανεστη εκπειραζων αυτον λεγων διδασκαλε τι ποιησας ζωην αιωνιον κληρονομησω (aiōnios )
ناگاه یکی از فقها برخاسته از روی امتحان به وی گفت: «ای استاد چه کنم تا وارث حیات جاودانی گردم؟» (aiōnios ) |
υποδειξω δε υμιν τινα φοβηθητε φοβηθητε τον μετα το αποκτειναι εχοντα εξουσιαν εμβαλειν εις την γεενναν ναι λεγω υμιν τουτον φοβηθητε (Geenna )
بلکه به شما نشان میدهم که از که باید ترسید، از او بترسید که بعد از کشتن، قدرت دارد که به جهنم بیفکند. بلی به شما میگویم از او بترسید. (Geenna ) |
και επηνεσεν ο κυριος τον οικονομον της αδικιας οτι φρονιμως εποιησεν οτι οι υιοι του αιωνος τουτου φρονιμωτεροι υπερ τους υιους του φωτος εις την γενεαν την εαυτων εισιν (aiōn )
«پس آقایش، ناظر خائن را آفرین گفت، زیراعاقلانه کار کرد. زیرا ابنای این جهان در طبقه خویش از ابنای نور عاقل تر هستند. (aiōn ) |
και εγω υμιν λεγω εαυτοις ποιησατε φιλους εκ του μαμωνα της αδικιας ινα οταν εκλιπη δεξωνται υμας εις τας αιωνιους σκηνας (aiōnios )
و من شمارا میگویم دوستان از مال بیانصافی برای خودپیدا کنید تا چون فانی گردید شما را به خیمه های جاودانی بپذیرند. (aiōnios ) |
και εν τω αδη επαρας τους οφθαλμους αυτου υπαρχων εν βασανοις ορα αβρααμ απο μακροθεν και λαζαρον εν τοις κολποις αυτου (Hadēs )
پس چشمان خود را در عالم اموات گشوده، خود رادر عذاب یافت. و ابراهیم را از دور و ایلعازر را درآغوشش دید. (Hadēs ) |
και επηρωτησεν τις αυτον αρχων λεγων διδασκαλε αγαθε τι ποιησας ζωην αιωνιον κληρονομησω (aiōnios )
و یکی از روسا از وی سوال نموده، گفت: «ای استاد نیکو چه کنم تا حیات جاودانی راوارث گردم؟» (aiōnios ) |
ος ουχι μη {VAR1: λαβη } {VAR2: (απολαβη) } πολλαπλασιονα εν τω καιρω τουτω και εν τω αιωνι τω ερχομενω ζωην αιωνιον (aiōn , aiōnios )
جز اینکه در این عالم چند برابربیابد و در عالم آینده حیات جاودانی را.» (aiōn , aiōnios ) |
και ειπεν αυτοις ο ιησους οι υιοι του αιωνος τουτου γαμουσιν και γαμισκονται (aiōn )
عیسی در جواب ایشان گفت: «ابنای این عالم نکاح میکنند و نکاح کرده میشوند. (aiōn ) |
οι δε καταξιωθεντες του αιωνος εκεινου τυχειν και της αναστασεως της εκ νεκρων ουτε γαμουσιν ουτε γαμιζονται (aiōn )
لیکن آنانی که مستحق رسیدن به آن عالم و به قیامت از مردگان شوند، نه نکاح میکنند و نه نکاح کرده میشوند. (aiōn ) |
ινα πας ο πιστευων εν αυτω εχη ζωην αιωνιον (aiōnios )
تاهرکه به او ایمان آرد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد. (aiōnios ) |
ουτως γαρ ηγαπησεν ο θεος τον κοσμον ωστε τον υιον τον μονογενη εδωκεν ινα πας ο πιστευων εις αυτον μη αποληται αλλ εχη ζωην αιωνιον (aiōnios )
زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هرکه بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد. (aiōnios ) |
ο πιστευων εις τον υιον εχει ζωην αιωνιον ο δε απειθων τω υιω ουκ οψεται ζωην αλλ η οργη του θεου μενει επ αυτον (aiōnios )
آنکه به پسر ایمان آورده باشد، حیات جاودانی دارد و آنکه به پسر ایمان نیاوردحیات را نخواهد دید، بلکه غضب خدا بر اومی ماند.» (aiōnios ) |
ος δ αν πιη εκ του υδατος ου εγω δωσω αυτω ου μη διψησει εις τον αιωνα αλλα το υδωρ ο δωσω αυτω γενησεται εν αυτω πηγη υδατος αλλομενου εις ζωην αιωνιον (aiōn , aiōnios )
لیکن کسیکه از آبی که من به او میدهم بنوشد، ابد تشنه نخواهد شد، بلکه آن آبی که به او میدهم در او چشمه آبی گردد که تا حیات جاودانی میجوشد.» (aiōn , aiōnios ) |
ο θεριζων μισθον λαμβανει και συναγει καρπον εις ζωην αιωνιον ινα ο σπειρων ομου χαιρη και ο θεριζων (aiōnios )
و دروگر اجرت میگیردو ثمری بجهت حیات جاودانی جمع میکند تاکارنده و دروکننده هر دو با هم خشنود گردند. (aiōnios ) |
αμην αμην λεγω υμιν οτι ο τον λογον μου ακουων και πιστευων τω πεμψαντι με εχει ζωην αιωνιον και εις κρισιν ουκ ερχεται αλλα μεταβεβηκεν εκ του θανατου εις την ζωην (aiōnios )
آمین آمین به شمامی گویم هرکه کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمی آید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است. (aiōnios ) |
εραυνατε τας γραφας οτι υμεις δοκειτε εν αυταις ζωην αιωνιον εχειν και εκειναι εισιν αι μαρτυρουσαι περι εμου (aiōnios )
کتب را تفتیش کنید زیرا شما گمان میبریدکه در آنها حیات جاودانی دارید و آنها است که به من شهادت میدهد. (aiōnios ) |
εργαζεσθε μη την βρωσιν την απολλυμενην αλλα την βρωσιν την μενουσαν εις ζωην αιωνιον ην ο υιος του ανθρωπου υμιν δωσει τουτον γαρ ο πατηρ εσφραγισεν ο θεος (aiōnios )
کار بکنید نه برای خوراک فانی بلکه برای خوراکی که تا حیات جاودانی باقی است که پسر انسان آن را به شما عطا خواهد کرد، زیراخدای پدر بر او مهر زده است.» (aiōnios ) |
τουτο γαρ εστιν το θελημα του πατρος μου ινα πας ο θεωρων τον υιον και πιστευων εις αυτον εχη ζωην αιωνιον και αναστησω αυτον εγω {VAR2: [εν] } τη εσχατη ημερα (aiōnios )
و اراده فرستنده من این است که هرکه پسر را دید و بدو ایمان آورد، حیات جاودانی داشته باشد و من در روز بازپسین او راخواهم برخیزانید.» (aiōnios ) |
αμην αμην λεγω υμιν ο πιστευων εχει ζωην αιωνιον (aiōnios )
آمین آمین به شما میگویم هرکه به من ایمان آرد، حیات جاودانی دارد. (aiōnios ) |
εγω ειμι ο αρτος ο ζων ο εκ του ουρανου καταβας εαν τις φαγη εκ τουτου του αρτου ζησει εις τον αιωνα και ο αρτος δε ον εγω δωσω η σαρξ μου εστιν υπερ της του κοσμου ζωης (aiōn )
من هستم آن نان زنده که از آسمان نازل شد. اگر کسی از این نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند و نانی که من عطامی کنم جسم من است که آن را بجهت حیات جهان میبخشم.» (aiōn ) |
ο τρωγων μου την σαρκα και πινων μου το αιμα εχει ζωην αιωνιον καγω αναστησω αυτον τη εσχατη ημερα (aiōnios )
و هرکه جسد مرا خورد و خون مرا نوشید، حیات جاودانی دارد و من در روزآخر او را خواهم برخیزانید. (aiōnios ) |
ουτος εστιν ο αρτος ο εξ ουρανου καταβας ου καθως εφαγον οι πατερες και απεθανον ο τρωγων τουτον τον αρτον ζησει εις τον αιωνα (aiōn )
این است نانی که از آسمان نازل شد، نه همچنانکه پدران شما من را خوردند و مردند؛ بلکه هرکه این نان را بخورد تا به ابد زنده ماند.» (aiōn ) |
απεκριθη αυτω σιμων πετρος κυριε προς τινα απελευσομεθα ρηματα ζωης αιωνιου εχεις (aiōnios )
شمعون پطرس به اوجواب داد: «خداوندا نزد که برویم؟ کلمات حیات جاودانی نزد تو است. (aiōnios ) |
ο δε δουλος ου μενει εν τη οικια εις τον αιωνα ο υιος μενει εις τον αιωνα (aiōn )
و غلام همیشه در خانه نمی ماند، اما پسر همیشه میماند. (aiōn ) |
αμην αμην λεγω υμιν εαν τις τον εμον λογον τηρηση θανατον ου μη θεωρηση εις τον αιωνα (aiōn )
آمین آمین به شما میگویم، اگر کسی کلام مرا حفظکند، موت را تا به ابد نخواهد دید.» (aiōn ) |
ειπον {VAR2: [ουν] } αυτω οι ιουδαιοι νυν εγνωκαμεν οτι δαιμονιον εχεις αβρααμ απεθανεν και οι προφηται και συ λεγεις εαν τις τον λογον μου τηρηση ου μη γευσηται θανατου εις τον αιωνα (aiōn )
پس یهودیان بدو گفتند: «الان دانستیم که دیو داری! ابراهیم و انبیا مردند و تو میگویی اگر کسی کلام مرا حفظ کند، موت را تا به ابد نخواهد چشید (aiōn ) |
εκ του αιωνος ουκ ηκουσθη οτι ηνεωξεν τις οφθαλμους τυφλου γεγεννημενου (aiōn )
از ابتدای عالم شنیده نشده است که کسی چشمان کور مادرزاد را باز کرده باشد. (aiōn ) |
καγω διδωμι αυτοις ζωην αιωνιον και ου μη απολωνται εις τον αιωνα και ουχ αρπασει τις αυτα εκ της χειρος μου (aiōn , aiōnios )
ومن به آنها حیات جاودانی میدهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. (aiōn , aiōnios ) |
και πας ο ζων και πιστευων εις εμε ου μη αποθανη εις τον αιωνα πιστευεις τουτο (aiōn )
و هرکه زنده بود و به من ایمان آورد، تا به ابد نخواهد مرد. آیااین را باور میکنی؟» (aiōn ) |
ο φιλων την ψυχην αυτου απολλυει αυτην και ο μισων την ψυχην αυτου εν τω κοσμω τουτω εις ζωην αιωνιον φυλαξει αυτην (aiōnios )
کسیکه جان خود رادوست دارد آن را هلاک کند و هرکه در این جهان جان خود را دشمن دارد تا حیات جاودانی آن رانگاه خواهد داشت. (aiōnios ) |
απεκριθη ουν αυτω ο οχλος ημεις ηκουσαμεν εκ του νομου οτι ο χριστος μενει εις τον αιωνα και πως λεγεις συ οτι δει υψωθηναι τον υιον του ανθρωπου τις εστιν ουτος ο υιος του ανθρωπου (aiōn )
پس همه به او جواب دادند: «ما از تورات شنیدهایم که مسیح تا به ابد باقی میماند. پس چگونه تو میگویی که پسر انسان باید بالا کشیده شود؟ کیست این پسر انسان؟» (aiōn ) |
και οιδα οτι η εντολη αυτου ζωη αιωνιος εστιν α ουν εγω λαλω καθως ειρηκεν μοι ο πατηρ ουτως λαλω (aiōnios )
و میدانم که فرمان او حیات جاودانی است. پس آنچه من میگویم چنانکه پدربمن گفته است، تکلم میکنم.» (aiōnios ) |
λεγει αυτω πετρος ου μη νιψης μου τους ποδας εις τον αιωνα απεκριθη ιησους αυτω εαν μη νιψω σε ουκ εχεις μερος μετ εμου (aiōn )
پطرس به اوگفت: «پایهای مرا هرگز نخواهی شست.» عیسی او را جواب داد: «اگر تو را نشویم تو را با من نصیبی نیست.» (aiōn ) |
καγω ερωτησω τον πατερα και αλλον παρακλητον δωσει υμιν ινα {VAR1: η μεθ υμων εις τον αιωνα } {VAR2: μεθ υμων εις τον αιωνα η } (aiōn )
و من از پدر سوال میکنم و تسلی دهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه باشما بماند، (aiōn ) |
καθως εδωκας αυτω εξουσιαν πασης σαρκος ινα παν ο δεδωκας αυτω {VAR1: δωσει } {VAR2: δωση } αυτοις ζωην αιωνιον (aiōnios )
همچنانکه او را برهر بشری قدرت دادهای تا هرچه بدو دادهای به آنها حیات جاودانی بخشد. (aiōnios ) |
αυτη δε εστιν η αιωνιος ζωη ινα γινωσκωσιν σε τον μονον αληθινον θεον και ον απεστειλας ιησουν χριστον (aiōnios )
و حیات جاودانیاین است که تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند. (aiōnios ) |
οτι ουκ εγκαταλειψεις την ψυχην μου εις αδην ουδε δωσεις τον οσιον σου ιδειν διαφθοραν (Hadēs )
زیرا که نفس مرا در عالم اموات نخواهی گذاشت و اجازت نخواهی داد که قدوس تو فساد را ببیند. (Hadēs ) |
προιδων ελαλησεν περι της αναστασεως του χριστου οτι ουτε εγκατελειφθη εις αδην ουτε η σαρξ αυτου ειδεν διαφθοραν (Hadēs )
درباره قیامت مسیح پیش دیده، گفت که نفس او در عالم اموات گذاشته نشود و جسد او فساد را نبیند. (Hadēs ) |
ον δει ουρανον μεν δεξασθαι αχρι χρονων αποκαταστασεως παντων ων ελαλησεν ο θεος δια στοματος των αγιων απ αιωνος αυτου προφητων (aiōn )
که میباید آسمان او را پذیرد تا زمان معاد همهچیز که خدا از بدوعالم به زبان جمیع انبیای مقدس خود، از آن اخبار نمود. (aiōn ) |
παρρησιασαμενοι τε ο παυλος και ο βαρναβας ειπαν υμιν ην αναγκαιον πρωτον λαληθηναι τον λογον του θεου επειδη απωθεισθε αυτον και ουκ αξιους κρινετε εαυτους της αιωνιου ζωης ιδου στρεφομεθα εις τα εθνη (aiōnios )
آنگاه پولس و برنابا دلیر شده، گفتند: «واجب بود کلام خدا نخست به شما القا شود. لیکن چون آن را رد کردید و خود را ناشایسته حیات جاودانی شمردید، همانا به سوی امت هاتوجه نماییم. (aiōnios ) |
ακουοντα δε τα εθνη εχαιρον και εδοξαζον τον λογον του {VAR1: θεου } {VAR2: κυριου } και επιστευσαν οσοι ησαν τεταγμενοι εις ζωην αιωνιον (aiōnios )
چون امتها این راشنیدند، شادخاطر شده، کلام خداوند را تمجیدنمودند و آنانی که برای حیات جاودانی مقرربودند، ایمان آوردند. (aiōnios ) |
γνωστα απ αιωνος (aiōn )
این را میگوید خداوندی که این چیزها را از بدو عالم معلوم کرده است. (aiōn ) |
τα γαρ αορατα αυτου απο κτισεως κοσμου τοις ποιημασιν νοουμενα καθοραται η τε αιδιος αυτου δυναμις και θειοτης εις το ειναι αυτους αναπολογητους (aïdios )
زیرا که چیزهای نادیده او یعنی قوت سرمدی و الوهیتش از حین آفرینش عالم بوسیله کارهای او فهمیده و دیده میشود تا ایشان را عذری نباشد. (aïdios ) |
οιτινες μετηλλαξαν την αληθειαν του θεου εν τω ψευδει και εσεβασθησαν και ελατρευσαν τη κτισει παρα τον κτισαντα ος εστιν ευλογητος εις τους αιωνας αμην (aiōn )
که ایشان حق خدا را به دروغ مبدل کردند وعبادت و خدمت نمودند مخلوق را به عوض خالقی که تا ابدالاباد متبارک است. آمین. (aiōn ) |
τοις μεν καθ υπομονην εργου αγαθου δοξαν και τιμην και αφθαρσιαν ζητουσιν ζωην αιωνιον (aiōnios )
اما به آنانی که با صبر در اعمال نیکوطالب جلال و اکرام و بقایند، حیات جاودانی را؛ (aiōnios ) |
ινα ωσπερ εβασιλευσεν η αμαρτια εν τω θανατω ουτως και η χαρις βασιλευση δια δικαιοσυνης εις ζωην αιωνιον δια ιησου χριστου του κυριου ημων (aiōnios )
تا آنکه چنانکه گناه در موت سلطنت کرد، همچنین فیض نیزسلطنت نماید به عدالت برای حیات جاودانی بوساطت خداوند ما عیسی مسیح. (aiōnios ) |
νυνι δε ελευθερωθεντες απο της αμαρτιας δουλωθεντες δε τω θεω εχετε τον καρπον υμων εις αγιασμον το δε τελος ζωην αιωνιον (aiōnios )
اما الحال چونکه از گناه آزاد شده و غلامان خدا گشتهاید، ثمر خود را برای قدوسیت میآورید که عاقبت آن، حیات جاودانی است. (aiōnios ) |
τα γαρ οψωνια της αμαρτιας θανατος το δε χαρισμα του θεου ζωη αιωνιος εν χριστω ιησου τω κυριω ημων (aiōnios )
زیرا که مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ماعیسی مسیح. (aiōnios ) |
ων οι πατερες και εξ ων ο χριστος το κατα σαρκα ο ων επι παντων θεος ευλογητος εις τους αιωνας αμην (aiōn )
که پدران از آن ایشانند و از ایشان مسیح بحسب جسم شد که فوق از همه است، خدای متبارک تا ابدالاباد، آمین. (aiōn ) |
η τις καταβησεται εις την αβυσσον τουτ εστιν χριστον εκ νεκρων αναγαγειν (Abyssos )
یا کیست که به هاویه نزول کند یعنی تا مسیح رااز مردگان برآورد.» (Abyssos ) |
συνεκλεισεν γαρ ο θεος τους παντας εις απειθειαν ινα τους παντας ελεηση (eleēsē )
زیرا خدا همه رادر نافرمانی بسته است تا بر همه رحم فرماید. (eleēsē ) |
οτι εξ αυτου και δι αυτου και εις αυτον τα παντα αυτω η δοξα εις τους αιωνας αμην (aiōn )
زیرا که از او و به او و تا او همهچیز است؛ و او را تا ابدالاباد جلال باد، آمین. (aiōn ) |
και μη συσχηματιζεσθε τω αιωνι τουτω αλλα μεταμορφουσθε τη ανακαινωσει του νοος εις το δοκιμαζειν υμας τι το θελημα του θεου το αγαθον και ευαρεστον και τελειον (aiōn )
و همشکل این جهان مشوید بلکه به تازگی ذهن خود صورت خود راتبدیل دهید تا شما دریافت کنید که اراده نیکوی پسندیده کامل خدا چیست. (aiōn ) |
{VAR1: τω } {VAR2: [τω } δε δυναμενω υμας στηριξαι κατα το ευαγγελιον μου και το κηρυγμα ιησου χριστου κατα αποκαλυψιν μυστηριου χρονοις αιωνιοις σεσιγημενου (aiōnios )
الان او را که قادر است که شما را استوار سازد، برحسب بشارت من و موعظه عیسی مسیح، مطابق کشف آن سری که از زمانهای ازلی مخفی بود، (aiōnios ) |
φανερωθεντος δε νυν δια τε γραφων προφητικων κατ επιταγην του αιωνιου θεου εις υπακοην πιστεως εις παντα τα εθνη γνωρισθεντος (aiōnios )
لکن درحال مکشوف شد و بوسیله کتب انبیا برحسب فرموده خدای سرمدی به جمیع امتها بجهت اطاعت ایمان آشکارا گردید، (aiōnios ) |
μονω σοφω θεω δια ιησου χριστου {VAR1: [ω] } {VAR2: ω } η δοξα εις τους αιωνας {VAR1: αμην } {VAR2: αμην] } (aiōn )
خدای حکیم وحید را بوسیله عیسی مسیح تا ابدالاباد جلال باد، آمین. (aiōn ) |
που σοφος που γραμματευς που συζητητης του αιωνος τουτου ουχι εμωρανεν ο θεος την σοφιαν του κοσμου (aiōn )
کجا است حکیم؟ کجا کاتب؟ کجا مباحث این دنیا؟ مگرخدا حکمت جهان را جهالت نگردانیده است؟ (aiōn ) |
σοφιαν δε λαλουμεν εν τοις τελειοις σοφιαν δε ου του αιωνος τουτου ουδε των αρχοντων του αιωνος τουτου των καταργουμενων (aiōn )
لکن حکمتی بیان میکنیم نزد کاملین، اماحکمتی که از این عالم نیست و نه از روسای این عالم که زایل میگردند. (aiōn ) |
αλλα λαλουμεν θεου σοφιαν εν μυστηριω την αποκεκρυμμενην ην προωρισεν ο θεος προ των αιωνων εις δοξαν ημων (aiōn )
بلکه حکمت خدا را درسری بیان میکنیم، یعنی آن حکمت مخفی را که خدا پیش از دهرها برای جلال ما مقدر فرمود، (aiōn ) |
ην ουδεις των αρχοντων του αιωνος τουτου εγνωκεν ει γαρ εγνωσαν ουκ αν τον κυριον της δοξης εσταυρωσαν (aiōn )
که احدی از روسای این عالم آن را ندانست زیرا اگر میدانستند خداوند جلال را مصلوب نمی کردند. (aiōn ) |
μηδεις εαυτον εξαπατατω ει τις δοκει σοφος ειναι εν υμιν εν τω αιωνι τουτω μωρος γενεσθω ινα γενηται σοφος (aiōn )
زنهارکسی خود را فریب ندهد! اگر کسی از شما خودرا در این جهان حکیم پندارد، جاهل بشود تاحکیم گردد. (aiōn ) |
διοπερ ει βρωμα σκανδαλιζει τον αδελφον μου ου μη φαγω κρεα εις τον αιωνα ινα μη τον αδελφον μου σκανδαλισω (aiōn )
بنابراین، اگرخوراک باعث لغزش برادر من باشد، تا به ابدگوشت نخواهم خورد تا برادر خود را لغزش ندهم. (aiōn ) |
ταυτα δε τυπικως συνεβαινεν εκεινοις εγραφη δε προς νουθεσιαν ημων εις ους τα τελη των αιωνων κατηντηκεν (aiōn )
و این همه بطور مثل بدیشان واقع شد وبرای تنبیه ما مکتوب گردید که اواخر عالم به ما رسیده است. (aiōn ) |
που σου θανατε το νικος που σου θανατε το κεντρον (Hadēs )
ای موت نیش تو کجا است وای گور ظفر تو کجا؟» (Hadēs ) |
εν οις ο θεος του αιωνος τουτου ετυφλωσεν τα νοηματα των απιστων εις το μη αυγασαι τον φωτισμον του ευαγγελιου της δοξης του χριστου ος εστιν εικων του θεου (aiōn )
که درایشان خدای این جهان فهم های بیایمانشان راکور گردانیده است که مبادا تجلی بشارت جلال مسیح که صورت خداست، ایشان را روشن سازد. (aiōn ) |
το γαρ παραυτικα ελαφρον της θλιψεως {VAR2: ημων } καθ υπερβολην εις υπερβολην αιωνιον βαρος δοξης κατεργαζεται ημιν (aiōnios )
زیرا که این زحمت سبک ما که برای لحظهای است، بار جاودانی جلال را برای ما زیاده و زیاده پیدا میکند. (aiōnios ) |
μη σκοπουντων ημων τα βλεπομενα αλλα τα μη βλεπομενα τα γαρ βλεπομενα προσκαιρα τα δε μη βλεπομενα αιωνια (aiōnios )
در حالی که ما نظر نمی کنیم به چیزهای دیدنی، بلکه به چیزهای نادیدنی، زیرا که آنچه دیدنی است، زمانی است و نادیدنی جاودانی. (aiōnios ) |
οιδαμεν γαρ οτι εαν η επιγειος ημων οικια του σκηνους καταλυθη οικοδομην εκ θεου εχομεν οικιαν αχειροποιητον αιωνιον εν τοις ουρανοις (aiōnios )
زیرا میدانیم که هرگاه این خانه زمینی خیمه ما ریخته شود، عمارتی از خداداریم، خانهای ناساخته شده بهدستها و جاودانی در آسمانها. (aiōnios ) |
καθως γεγραπται εσκορπισεν εδωκεν τοις πενησιν η δικαιοσυνη αυτου μενει εις τον αιωνα (aiōn )
چنانکه مکتوب است که «پاشید و به فقرا داد و عدالتش تا به ابدباقی میماند». (aiōn ) |
ο θεος και πατηρ του κυριου ιησου οιδεν ο ων ευλογητος εις τους αιωνας οτι ου ψευδομαι (aiōn )
خدا و پدر عیسی مسیح خداوند که تا به ابد متبارک است، میداند که دروغ نمی گویم. (aiōn ) |
του δοντος εαυτον υπερ των αμαρτιων ημων οπως εξεληται ημας εκ του αιωνος του ενεστωτος πονηρου κατα το θελημα του θεου και πατρος ημων (aiōn )
که خود رابرای گناهان ما داد تا ما را از این عالم حاضر شریربحسب اراده خدا و پدر ما خلاصی بخشد، (aiōn ) |
ω η δοξα εις τους αιωνας των αιωνων αμην (aiōn )
که او را تا ابدالاباد جلال باد. آمین. (aiōn ) |
οτι ο σπειρων εις την σαρκα εαυτου εκ της σαρκος θερισει φθοραν ο δε σπειρων εις το πνευμα εκ του πνευματος θερισει ζωην αιωνιον (aiōnios )
زیرا هرکه برای جسم خود کارد، از جسم فساد را درو کند و هرکه برای روح کارد از روح حیات جاودانی خواهد دروید. (aiōnios ) |
υπερανω πασης αρχης και εξουσιας και δυναμεως και κυριοτητος και παντος ονοματος ονομαζομενου ου μονον εν τω αιωνι τουτω αλλα και εν τω μελλοντι (aiōn )
بالاتر از هر ریاست و قدرت و قوت و سلطنت و هر نامی که خوانده میشود، نه در این عالم فقطبلکه در عالم آینده نیز. (aiōn ) |
εν αις ποτε περιεπατησατε κατα τον αιωνα του κοσμου τουτου κατα τον αρχοντα της εξουσιας του αερος του πνευματος του νυν ενεργουντος εν τοις υιοις της απειθειας (aiōn )
که در آنها قبل، رفتارمی کردید برحسب دوره این جهان بر وفق رئیس قدرت هوا یعنی آن روحی که الحال در فرزندان معصیت عمل میکند. (aiōn ) |
ινα ενδειξηται εν τοις αιωσιν τοις επερχομενοις το υπερβαλλον πλουτος της χαριτος αυτου εν χρηστοτητι εφ ημας εν χριστω ιησου (aiōn )
تا در عالمهای آینده دولت بینهایت فیض خود را به لطفی که بر ما درمسیح عیسی دارد ظاهر سازد. (aiōn ) |
και φωτισαι {VAR2: [παντας] } τις η οικονομια του μυστηριου του αποκεκρυμμενου απο των αιωνων εν τω θεω τω τα παντα κτισαντι (aiōn )
و همه را روشن سازم که چیست انتظام آن سری که از بنای عالمهامستور بود، در خدایی که همهچیز را بوسیله عیسی مسیح آفرید. (aiōn ) |
κατα προθεσιν των αιωνων ην εποιησεν εν τω χριστω ιησου τω κυριω ημων (aiōn )
برحسب تقدیر ازلی که در خداوند ما مسیح عیسی نمود، (aiōn ) |
αυτω η δοξα εν τη εκκλησια και εν χριστω ιησου εις πασας τας γενεας του αιωνος των αιωνων αμην (aiōn )
مر او را درکلیسا و در مسیح عیسی تا جمیع قرنها تا ابدالابادجلال باد. آمین. (aiōn ) |
οτι ουκ εστιν ημιν η παλη προς αιμα και σαρκα αλλα προς τας αρχας προς τας εξουσιας προς τους κοσμοκρατορας του σκοτους τουτου προς τα πνευματικα της πονηριας εν τοις επουρανιοις (aiōn )
زیرا که ما را کشتی گرفتن با خون و جسم نیست بلکه با ریاستها و قدرتها وجهان داران این ظلمت و با فوجهای روحانی شرارت در جایهای آسمانی. (aiōn ) |
τω δε θεω και πατρι ημων η δοξα εις τους αιωνας των αιωνων αμην (aiōn )
و خدا و پدر ما را تا ابدالابادجلال باد. آمین. (aiōn ) |
το μυστηριον το αποκεκρυμμενον απο των αιωνων και απο των γενεων νυν δε εφανερωθη τοις αγιοις αυτου (aiōn )
یعنی آن سری که از دهرها وقرنها مخفی داشته شده بود، لیکن الحال به مقدسان او مکشوف گردید، (aiōn ) |
οιτινες δικην τισουσιν ολεθρον αιωνιον απο προσωπου του κυριου και απο της δοξης της ισχυος αυτου (aiōnios )
که ایشان به قصاص هلاکت جاودانی خواهند رسید از حضور خداوند و جلال قوت او (aiōnios ) |
αυτος δε ο κυριος ημων ιησους χριστος και [ο] θεος ο πατηρ ημων ο αγαπησας ημας και δους παρακλησιν αιωνιαν και ελπιδα αγαθην εν χαριτι (aiōnios )
و خود خداوند ما عیسی مسیح و خدا و پدر ماکه ما را محبت نمود و تسلی ابدی و امید نیکو رابه فیض خود به ما بخشید، (aiōnios ) |
αλλα δια τουτο ηλεηθην ινα εν εμοι πρωτω ενδειξηται χριστος ιησους την απασαν μακροθυμιαν προς υποτυπωσιν των μελλοντων πιστευειν επ αυτω εις ζωην αιωνιον (aiōnios )
بلکه از این جهت بر من رحم شد تا اول درمن، مسیح عیسی کمال حلم را ظاهر سازد تا آنانی را که بجهت حیات جاودانی به وی ایمان خواهندآورد، نمونه باشم. (aiōnios ) |
τω δε βασιλει των αιωνων αφθαρτω αορατω μονω θεω τιμη και δοξα εις τους αιωνας των αιωνων αμην (aiōn )
باری پادشاه سرمدی و باقی ونادیده را، خدای حکیم وحید را اکرام و جلال تاابدالاباد باد. آمین. (aiōn ) |
αγωνιζου τον καλον αγωνα της πιστεως επιλαβου της αιωνιου ζωης εις ην εκληθης και ωμολογησας την καλην ομολογιαν ενωπιον πολλων μαρτυρων (aiōnios )
و جنگ نیکوی ایمان رابکن و بدست آور آن حیات جاودانی را که برای آن دعوت شدی و اعتراف نیکو کردی در حضورگواهان بسیار. (aiōnios ) |
ο μονος εχων αθανασιαν φως οικων απροσιτον ον ειδεν ουδεις ανθρωπων ουδε ιδειν δυναται ω τιμη και κρατος αιωνιον αμην (aiōnios )
که تنها لایموت و ساکن در نوری است که نزدیک آن نتوان شد و احدی از انسان او را ندیده و نمی تواند دید. او را تا ابدالاباد اکرام و قدرت باد. آمین. (aiōnios ) |
τοις πλουσιοις εν τω νυν αιωνι παραγγελλε μη υψηλοφρονειν μηδε ηλπικεναι επι πλουτου αδηλοτητι αλλ επι θεω τω παρεχοντι ημιν παντα πλουσιως εις απολαυσιν (aiōn )
دولتمندان این جهان را امر فرما که بلندپروازی نکنند و به دولت ناپایدار امید ندارند، بلکه به خدای زنده که همهچیز را دولتمندانه برای تمتع به ما عطا میکند؛ (aiōn ) |
του σωσαντος ημας και καλεσαντος κλησει αγια ου κατα τα εργα ημων αλλα κατα ιδιαν προθεσιν και χαριν την δοθεισαν ημιν εν χριστω ιησου προ χρονων αιωνιων (aiōnios )
که ما را نجات داد و به دعوت مقدس خواند نه به حسب اعمال ما بلکه برحسب اراده خود و آن فیضی که قبل ازقدیم الایام در مسیح عیسی به ما عطا شد. (aiōnios ) |
δια τουτο παντα υπομενω δια τους εκλεκτους ινα και αυτοι σωτηριας τυχωσιν της εν χριστω ιησου μετα δοξης αιωνιου (aiōnios )
و ازاین جهت همه زحمات را بخاطر برگزیدگان متحمل میشوم تا ایشان نیز نجاتی را که درمسیح عیسی است با جلال جاودانی تحصیل کنند. (aiōnios ) |
δημας γαρ με {VAR1: εγκατελειπεν } {VAR2: εγκατελιπεν } αγαπησας τον νυν αιωνα και επορευθη εις θεσσαλονικην κρησκης εις γαλατιαν τιτος εις δαλματιαν (aiōn )
زیرا که دیماس برای محبت این جهان حاضر مرا ترک کرده، به تسالونیکی رفته است و کریسکیس به غلاطیه و تیطس به دلماطیه. (aiōn ) |
ρυσεται με ο κυριος απο παντος εργου πονηρου και σωσει εις την βασιλειαν αυτου την επουρανιον ω η δοξα εις τους αιωνας των αιωνων αμην (aiōn )
و خداوند مرا ازهر کار بد خواهد رهانید و تا به ملکوت آسمانی خود نجات خواهد داد. او را تا ابدالاباد جلال باد. آمین. (aiōn ) |
επ ελπιδι ζωης αιωνιου ην επηγγειλατο ο αψευδης θεος προ χρονων αιωνιων (aiōnios )
به امید حیات جاودانی که خدایی که دروغ نمی تواند گفت، اززمانهای ازلی وعده آن را داد، (aiōnios ) |
παιδευουσα ημας ινα αρνησαμενοι την ασεβειαν και τας κοσμικας επιθυμιας σωφρονως και δικαιως και ευσεβως ζησωμεν εν τω νυν αιωνι (aiōn )
ما را تادیب میکند که بیدینی و شهوات دنیوی را ترک کرده، با خرداندیشی و عدالت و دینداری در این جهان زیست کنیم. (aiōn ) |
ινα δικαιωθεντες τη εκεινου χαριτι κληρονομοι γενηθωμεν κατ ελπιδα ζωης αιωνιου (aiōnios )
تا به فیض او عادل شمرده شده، وارث گردیم بحسب امید حیات جاودانی. (aiōnios ) |
ταχα γαρ δια τουτο εχωρισθη προς ωραν ινα αιωνιον αυτον απεχης (aiōnios )
زیرا که شاید بدین جهت ساعتی از توجدا شد تا او را تا به ابد دریابی. (aiōnios ) |
ον εθηκεν κληρονομον παντων δι ου και εποιησεν τους αιωνας (aiōn )
در این ایام آخر به ما بوساطت پسر خود متکلم شد که او را وارث جمیع موجودات قرار داد و بوسیله او عالمها راآفرید؛ (aiōn ) |
προς δε τον υιον ο θρονος σου ο θεος εις τον αιωνα {VAR1: [του αιωνος] } {VAR2: του αιωνος } και η ραβδος της ευθυτητος ραβδος της βασιλειας {VAR1: αυτου } {VAR2: σου } (aiōn )
اما در حق پسر: «ای خدا تخت تو تا ابدالاباد است و عصای ملکوت تو عصای راستی است. (aiōn ) |
καθως και εν ετερω λεγει συ ιερευς εις τον αιωνα κατα την ταξιν μελχισεδεκ (aiōn )
چنانکه در مقام دیگر نیز میگوید: «تو تا به ابدکاهن هستی بر رتبه ملکیصدق.» (aiōn ) |
και τελειωθεις εγενετο πασιν τοις υπακουουσιν αυτω αιτιος σωτηριας αιωνιου (aiōnios )
و کامل شده، جمیع مطیعان خود را سبب نجات جاودانی گشت. (aiōnios ) |
βαπτισμων {VAR1: διδαχην } {VAR2: διδαχης } επιθεσεως τε χειρων αναστασεως {VAR2: τε } νεκρων και κριματος αιωνιου (aiōnios )
وتعلیم تعمیدها و نهادن دستها و قیامت مردگان وداوری جاودانی را. (aiōnios ) |
και καλον γευσαμενους θεου ρημα δυναμεις τε μελλοντος αιωνος (aiōn )
و لذت کلام نیکوی خدا و قوات عالم آینده را چشیدند، (aiōn ) |
οπου προδρομος υπερ ημων εισηλθεν ιησους κατα την ταξιν μελχισεδεκ αρχιερευς γενομενος εις τον αιωνα (aiōn )
جایی که آن پیشرو برای ما داخل شد یعنی عیسی که بر رتبه ملکیصدق، رئیس کهنه گردید تاابدالاباد. (aiōn ) |
μαρτυρειται γαρ οτι συ ιερευς εις τον αιωνα κατα την ταξιν μελχισεδεκ (aiōn )
زیرا شهادت داده شد که «تو تا به ابد کاهن هستی بر رتبه ملکیصدق.» (aiōn ) |
ο δε μετα ορκωμοσιας δια του λεγοντος προς αυτον ωμοσεν κυριος και ου μεταμεληθησεται συ ιερευς εις τον αιωνα (aiōn )
زیرا ایشان بیقسم کاهن شدهاند ولیکن این با قسم از او که به وی میگوید: «خداوند قسم خورد و تغییر اراده نخواهد داد که تو کاهن ابدی هستی بر رتبه ملکیصدق.» (aiōn ) |
ο δε δια το μενειν αυτον εις τον αιωνα απαραβατον εχει την ιερωσυνην (aiōn )
لکن وی چون تا به ابد باقی است، کهانت بیزوال دارد. (aiōn ) |
ο νομος γαρ ανθρωπους καθιστησιν αρχιερεις εχοντας ασθενειαν ο λογος δε της ορκωμοσιας της μετα τον νομον υιον εις τον αιωνα τετελειωμενον (aiōn )
از آنرو که شریعت مردمانی را که کمزوری دارند کاهن میسازد، لکن کلام قسم که بعد از شریعت است، پسر را که تاابدالاباد کامل شده است. (aiōn ) |
ουδε δι αιματος τραγων και μοσχων δια δε του ιδιου αιματος εισηλθεν εφαπαξ εις τα αγια αιωνιαν λυτρωσιν ευραμενος (aiōnios )
و نه به خون بزها و گوسالهها، بلکه به خون خود، یک مرتبه فقط به مکان اقدس داخل شد و فدیه ابدی را یافت. (aiōnios ) |
ποσω μαλλον το αιμα του χριστου ος δια πνευματος αιωνιου εαυτον προσηνεγκεν αμωμον τω θεω καθαριει την συνειδησιν ημων απο νεκρων εργων εις το λατρευειν θεω ζωντι (aiōnios )
پس آیا چند مرتبه زیاده، خون مسیح که به روح ازلی خویشتن را بیعیب به خداگذرانید، ضمیر شما را از اعمال مرده طاهرنخواهد ساخت تا خدای زنده را خدمت نمایید؟ (aiōnios ) |
και δια τουτο διαθηκης καινης μεσιτης εστιν οπως θανατου γενομενου εις απολυτρωσιν των επι τη πρωτη διαθηκη παραβασεων την επαγγελιαν λαβωσιν οι κεκλημενοι της αιωνιου κληρονομιας (aiōnios )
و از این جهت او متوسط عهد تازهای است تا چون موت برای کفاره تقصیرات عهد اول بوقوع آمد، خواندهشدگان وعده میراث ابدی رابیابند. (aiōnios ) |
επει εδει αυτον πολλακις παθειν απο καταβολης κοσμου νυνι δε απαξ επι συντελεια των αιωνων εις αθετησιν {VAR1: της } {VAR2: [της] } αμαρτιας δια της θυσιας αυτου πεφανερωται (aiōn )
زیرا در این صورت میبایست که او از بنیاد عالم بارها زحمت کشیده باشد. لکن الان یک مرتبه در اواخر عالم ظاهر شد تا به قربانی خود، گناه را محو سازد. (aiōn ) |
πιστει νοουμεν κατηρτισθαι τους αιωνας ρηματι θεου εις το μη εκ φαινομενων το βλεπομενον γεγονεναι (aiōn )
به ایمان فهمیدهایم که عالمها به کلمه خدامرتب گردید، حتی آنکه چیزهای دیدنی ازچیزهای نادیدنی ساخته شد. (aiōn ) |
ιησους χριστος εχθες και σημερον ο αυτος και εις τους αιωνας (aiōn )
عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابدالاباد همان است. (aiōn ) |
ο δε θεος της ειρηνης ο αναγαγων εκ νεκρων τον ποιμενα των προβατων τον μεγαν εν αιματι διαθηκης αιωνιου τον κυριον ημων ιησουν (aiōnios )
پس خدای سلامتی که شبان اعظم گوسفندان یعنی خداوند ما عیسی را به خون عهدابدی از مردگان برخیزانید، (aiōnios ) |
καταρτισαι υμας εν παντι αγαθω εις το ποιησαι το θελημα αυτου ποιων εν ημιν το ευαρεστον ενωπιον αυτου δια ιησου χριστου ω η δοξα εις τους αιωνας {VAR1: των αιωνων } {VAR2: [των αιωνων] } αμην (aiōn )
شما را در هر عمل نیکو کامل گرداناد تا اراده او را بهجا آورید وآنچه منظور نظر او باشد، در شما بعمل آوردبوساطت عیسی مسیح که او را تا ابدالاباد جلال باد. آمین. (aiōn ) |
και η γλωσσα πυρ ο κοσμος της αδικιας η γλωσσα καθισταται εν τοις μελεσιν ημων η σπιλουσα ολον το σωμα και φλογιζουσα τον τροχον της γενεσεως και φλογιζομενη υπο της γεεννης (Geenna )
وزبان آتشی است! آن عالم ناراستی در میان اعضای ما زبان است که تمام بدن را میآلاید ودایره کائنات را میسوزاند و از جهنم سوخته میشود! (Geenna ) |
αναγεγεννημενοι ουκ εκ σπορας φθαρτης αλλα αφθαρτου δια λογου ζωντος θεου και μενοντος (aiōn )
از آنرو که تولد تازه یافتید نه از تخم فانی بلکه از غیرفانی یعنی به کلام خدا که زنده وتا ابدالاباد باقی است. (aiōn ) |
το δε ρημα κυριου μενει εις τον αιωνα τουτο δε εστιν το ρημα το ευαγγελισθεν εις υμας (aiōn )
لکن کلمه خدا تاابدالاباد باقی است.» و این است آن کلامی که به شما بشارت داده شده است. (aiōn ) |
ει τις λαλει ως λογια θεου ει τις διακονει ως εξ ισχυος ης χορηγει ο θεος ινα εν πασιν δοξαζηται ο θεος δια ιησου χριστου ω εστιν η δοξα και το κρατος εις τους αιωνας των αιωνων αμην (aiōn )
اگر کسی سخن گوید، مانند اقوال خدا بگوید و اگر کسی خدمت کند، برحسب توانایی که خدا بدو داده باشد بکند تا در همهچیز، خدا بواسطه عیسی مسیح جلال یابد که او را جلال و توانایی تاابدالاباد هست، آمین. (aiōn ) |
ο δε θεος πασης χαριτος ο καλεσας υμας εις την αιωνιον αυτου δοξαν εν χριστω {VAR2: [ιησου] } ολιγον παθοντας αυτος καταρτισει στηριξει σθενωσει {VAR2: θεμελιωσει } (aiōnios )
و خدای همه فیضها که ما را به جلال ابدی خود در عیسی مسیح خوانده، است، شما را بعداز کشیدن زحمتی قلیل کامل و استوار و تواناخواهد ساخت. (aiōnios ) |
αυτω το κρατος εις τους αιωνας αμην (aiōn )
او را تا ابدالاباد جلال وتوانایی باد، آمین. (aiōn ) |
ουτως γαρ πλουσιως επιχορηγηθησεται υμιν η εισοδος εις την αιωνιον βασιλειαν του κυριου ημων και σωτηρος ιησου χριστου (aiōnios )
وهمچنین دخول در ملکوت جاودانی خداوند ونجاتدهنده ما عیسی مسیح به شما به دولتمندی داده خواهد شد. (aiōnios ) |
ει γαρ ο θεος αγγελων αμαρτησαντων ουκ εφεισατο αλλα {VAR1: σειροις } {VAR2: σειραις } ζοφου ταρταρωσας παρεδωκεν εις κρισιν τηρουμενους (Tartaroō )
زیرا هرگاه خدا بر فرشتگانی که گناه کردند، شفقت ننمود بلکه ایشان را به جهنم انداخته، به زنجیرهای ظلمت سپرد تا برای داوری نگاه داشته شوند؛ (Tartaroō ) |
αυξανετε δε εν χαριτι και γνωσει του κυριου ημων και σωτηρος ιησου χριστου αυτω η δοξα και νυν και εις ημεραν αιωνος {VAR2: [αμην] } (aiōn )
بلکه در فیض و معرفت خداوند و نجاتدهنده ما عیسی مسیح ترقی کنید، که او را از کنون تاابدالاباد جلال باد. آمین. (aiōn ) |
και η ζωη εφανερωθη και εωρακαμεν και μαρτυρουμεν και απαγγελλομεν υμιν την ζωην την αιωνιον ητις ην προς τον πατερα και εφανερωθη ημιν (aiōnios )
وحیات ظاهر شد و آن را دیدهایم و شهادت میدهیم و به شما خبر میدهیم از حیات جاودانی که نزد پدر بود و برما ظاهر شد. (aiōnios ) |
και ο κοσμος παραγεται και η επιθυμια {VAR1: [αυτου] } {VAR2: αυτου } ο δε ποιων το θελημα του θεου μενει εις τον αιωνα (aiōn )
و دنیا و شهوات آن در گذراست لکن کسیکه به اراده خدا عمل میکند، تا به ابد باقی میماند. (aiōn ) |
και αυτη εστιν η επαγγελια ην αυτος επηγγειλατο ημιν την ζωην την αιωνιον (aiōnios )
و این است آن وعدهای که او به ما داده است، یعنی حیات جاودانی. (aiōnios ) |
πας ο μισων τον αδελφον αυτου ανθρωποκτονος εστιν και οιδατε οτι πας ανθρωποκτονος ουκ εχει ζωην αιωνιον εν αυτω μενουσαν (aiōnios )
هرکه از برادر خود نفرت نماید، قاتل است و میدانید که هیچ قاتل حیات جاودانی در خود ثابت ندارد. (aiōnios ) |
και αυτη εστιν η μαρτυρια οτι ζωην αιωνιον εδωκεν {VAR1: ο θεος ημιν } {VAR2: ημιν ο θεος } και αυτη η ζωη εν τω υιω αυτου εστιν (aiōnios )
و آن شهادت این است که خدا حیات جاودانی به ما داده است واین حیات، در پسر اوست. (aiōnios ) |
ταυτα εγραψα υμιν ινα ειδητε οτι ζωην εχετε αιωνιον τοις πιστευουσιν εις το ονομα του υιου του θεου (aiōnios )
این را نوشتم به شما که به اسم خدا ایمان آوردهاید تا بدانید که حیات جاودانی دارید و تا به اسم پسر خدا ایمان بیاورید. (aiōnios ) |
οιδαμεν δε οτι ο υιος του θεου ηκει και δεδωκεν ημιν διανοιαν ινα {VAR1: γινωσκομεν } {VAR2: γινωσκωμεν } τον αληθινον και εσμεν εν τω αληθινω εν τω υιω αυτου ιησου χριστω ουτος εστιν ο αληθινος θεος και ζωη αιωνιος (aiōnios )
اما آگاه هستیم که پسرخدا آمده است و به ما بصیرت داده است تا حق رابشناسیم و در حق یعنی در پسر او عیسی مسیح هستیم. اوست خدای حق و حیات جاودانی. (aiōnios ) |
δια την αληθειαν την μενουσαν εν ημιν και μεθ ημων εσται εις τον αιωνα (aiōn )
بخاطر آن راستی که در ما ساکن است و با ما تا به ابد خواهدبود. (aiōn ) |
αγγελους τε τους μη τηρησαντας την εαυτων αρχην αλλα απολιποντας το ιδιον οικητηριον εις κρισιν μεγαλης ημερας δεσμοις αιδιοις υπο ζοφον τετηρηκεν (aïdios )
و فرشتگانی را که ریاست خود را حفظ نکردند بلکه مسکن حقیقی خود را ترک نمودند، در زنجیرهای ابدی درتحت ظلمت بجهت قصاص یوم عظیم نگاه داشته است. (aïdios ) |
ως σοδομα και γομορρα και αι περι αυτας πολεις τον ομοιον τροπον τουτοις εκπορνευσασαι και απελθουσαι οπισω σαρκος ετερας προκεινται δειγμα πυρος αιωνιου δικην υπεχουσαι (aiōnios )
و همچنین سدوم و غموره و سایربلدان نواحی آنها مثل ایشان چونکه زناکار شدند و درپی بشر دیگر افتادند، در عقوبت آتش ابدی گرفتار شده، بجهت عبرت مقرر شدند. (aiōnios ) |
κυματα αγρια θαλασσης επαφριζοντα τας εαυτων αισχυνας αστερες πλανηται οις ο ζοφος του σκοτους εις αιωνα τετηρηται (aiōn )
و امواج جوشیده دریا که رسوایی خود را مثل کف برمی آورند و ستارگان آواره هستند که برای ایشان تاریکی ظلمت جاودانی مقرر است. (aiōn ) |
εαυτους εν αγαπη θεου τηρησατε προσδεχομενοι το ελεος του κυριου ημων ιησου χριστου εις ζωην αιωνιον (aiōnios )
خویشتن را در محبت خدا محفوظ دارید ومنتظر رحمت خداوند ما عیسی مسیح برای حیات جاودانی بوده باشید. (aiōnios ) |
μονω θεω σωτηρι ημων δια ιησου χριστου του κυριου ημων δοξα μεγαλωσυνη κρατος και εξουσια προ παντος του αιωνος και νυν και εις παντας τους αιωνας αμην (aiōn )
یعنی خدای واحد و نجاتدهنده ما را جلال و عظمت و توانایی و قدرت باد الان و تا ابدالاباد. آمین. (aiōn ) |
και εποιησεν ημας βασιλειαν ιερεις τω θεω και πατρι αυτου αυτω η δοξα και το κρατος εις τους αιωνας {VAR2: [των αιωνων] } αμην (aiōn )
و ما را نزد خدا وپدر خود پادشاهان و کهنه ساخت، او را جلال وتوانایی باد تا ابدالاباد. آمین. (aiōn ) |
και ο ζων και εγενομην νεκρος και ιδου ζων ειμι εις τους αιωνας των αιωνων και εχω τας κλεις του θανατου και του αδου (aiōn , Hadēs )
ومرده شدم و اینک تا ابدالاباد زنده هستم وکلیدهای موت و عالم اموات نزد من است. (aiōn , Hadēs ) |
και οταν δωσουσιν τα ζωα δοξαν και τιμην και ευχαριστιαν τω καθημενω επι {VAR1: του θρονου } {VAR2: τω θρονω } τω ζωντι εις τους αιωνας των αιωνων (aiōn )
و چون آن حیوانات جلال وتکریم و سپاس به آن تختنشینی که تا ابدالابادزنده است میخوانند، (aiōn ) |
πεσουνται οι εικοσι τεσσαρες πρεσβυτεροι ενωπιον του καθημενου επι του θρονου και προσκυνησουσιν τω ζωντι εις τους αιωνας των αιωνων και βαλουσιν τους στεφανους αυτων ενωπιον του θρονου λεγοντες (aiōn )
آنگاه آن بیست و چهار پیر میافتند در حضور آن تختنشین و او را که تاابدالاباد زنده است عبادت میکنند و تاجهای خود را پیش تخت انداخته، میگویند: (aiōn ) |
και παν κτισμα ο εν τω ουρανω και επι της γης και υποκατω της γης και επι της θαλασσης {VAR1: [εστιν] } και τα εν αυτοις παντα ηκουσα λεγοντας τω καθημενω επι {VAR1: του θρονου } {VAR2: τω θρονω } και τω αρνιω η ευλογια και η τιμη και η δοξα και το κρατος εις τους αιωνας των αιωνων (aiōn )
و هر مخلوقی که در آسمان و بر زمین وزیرزمین و در دریاست و آنچه در آنها میباشد، شنیدم که میگویند: «تختنشین و بره را برکت وتکریم و جلال و توانایی باد تا ابدالاباد.» (aiōn ) |
και ειδον και ιδου ιππος χλωρος και ο καθημενος επανω {VAR1: [αυτου] } {VAR2: αυτου } ονομα αυτω [ο] θανατος και ο αδης ηκολουθει μετ αυτου και εδοθη αυτοις εξουσια επι το τεταρτον της γης αποκτειναι εν ρομφαια και εν λιμω και εν θανατω και υπο των θηριων της γης (Hadēs )
و دیدم که اینک اسبی زرد و کسی بر آن سوار شده که اسم اوموت است و عالم اموات از عقب او میآید؛ و به آن دو اختیار بر یک ربع زمین داده شد تا به شمشیر و قحط و موت و با وحوش زمین بکشند. (Hadēs ) |
λεγοντες αμην η ευλογια και η δοξα και η σοφια και η ευχαριστια και η τιμη και η δυναμις και η ισχυς τω θεω ημων εις τους αιωνας των αιωνων {VAR1: [αμην] } {VAR2: αμην } (aiōn )
و گفتند: «آمین! برکت و جلال وحکمت و سپاس و اکرام و قوت و توانایی، خدای ما را باد تا ابدالاباد. آمین.» (aiōn ) |
και ο πεμπτος αγγελος εσαλπισεν και ειδον αστερα εκ του ουρανου πεπτωκοτα εις την γην και εδοθη αυτω η κλεις του φρεατος της αβυσσου (Abyssos )
و چون فرشته پنجم نواخت، ستارهای رادیدم که بر زمین افتاده بود و کلید چاه هاویه بدو داده شد. (Abyssos ) |
και ηνοιξεν το φρεαρ της αβυσσου και ανεβη καπνος εκ του φρεατος ως καπνος καμινου μεγαλης και εσκοτωθη ο ηλιος και ο αηρ εκ του καπνου του φρεατος (Abyssos )
و چاه هاویه را گشاد ودودی چون دود تنوری عظیم از چاه بالا آمد وآفتاب و هوا از دود چاه تاریک گشت. (Abyssos ) |
εχουσιν επ αυτων βασιλεα τον αγγελον της αβυσσου ονομα αυτω εβραιστι αβαδδων και εν τη ελληνικη ονομα εχει απολλυων (Abyssos )
و بر خود، پادشاهی داشتند که ملک الهاویه است که در عبرانی به ابدون مسمی است و در یونانی او را اپلیون خوانند. (Abyssos ) |
και ωμοσεν εν τω ζωντι εις τους αιωνας των αιωνων ος εκτισεν τον ουρανον και τα εν αυτω και την γην και τα εν αυτη {VAR1: [και } {VAR2: και } την θαλασσαν και τα εν {VAR1: αυτη] } {VAR2: αυτη } οτι χρονος ουκετι εσται (aiōn )
قسم خورد به او که تا ابدالاباد زنده است که آسمان و آنچه را که در آن است و زمین و آنچه را که در آن است و دریا و آنچه را که در آن است آفرید که «بعد از این زمانی نخواهد بود، (aiōn ) |
και οταν τελεσωσιν την μαρτυριαν αυτων το θηριον το αναβαινον εκ της αβυσσου ποιησει μετ αυτων πολεμον και νικησει αυτους και αποκτενει αυτους (Abyssos )
و چون شهادت خود را به اتمام رسانند، آن وحش که از هاویه برمی آید، با ایشان جنگ کرده، غلبه خواهد یافت و ایشان را خواهد کشت (Abyssos ) |
και ο εβδομος αγγελος εσαλπισεν και εγενοντο φωναι μεγαλαι εν τω ουρανω λεγοντες εγενετο η βασιλεια του κοσμου του κυριου ημων και του χριστου αυτου και βασιλευσει εις τους αιωνας των αιωνων (aiōn )
و فرشتهای بنواخت که ناگاه صداهای بلنددر آسمان واقع شد که میگفتند: «سلطنت جهان از آن خداوند ما و مسیح او شد و تا ابدالابادحکمرانی خواهد کرد.» (aiōn ) |
και ειδον αλλον αγγελον πετομενον εν μεσουρανηματι εχοντα ευαγγελιον αιωνιον ευαγγελισαι επι τους καθημενους επι της γης και επι παν εθνος και φυλην και γλωσσαν και λαον (aiōnios )
و فرشتهای دیگر را دیدم که در وسط آسمان پرواز میکند و انجیل جاودانی را دارد تا ساکنان زمین را از هر امت و قبیله و زبان و قوم بشارت دهد، (aiōnios ) |
και ο καπνος του βασανισμου αυτων εις αιωνας αιωνων αναβαινει και ουκ εχουσιν αναπαυσιν ημερας και νυκτος οι προσκυνουντες το θηριον και την εικονα αυτου και ει τις λαμβανει το χαραγμα του ονοματος αυτου (aiōn )
ودود عذاب ایشان تا ابدالاباد بالا میرود. پس آنانی که وحش و صورت او را پرستش میکنند وهرکه نشان اسم او را پذیرد، شبانهروز آرامی ندارند.» (aiōn ) |
και εν εκ των τεσσαρων ζωων εδωκεν τοις επτα αγγελοις επτα φιαλας χρυσας γεμουσας του θυμου του θεου του ζωντος εις τους αιωνας των αιωνων (aiōn )
ویکی از آن چهار حیوان، به آن هفت فرشته، هفت پیاله زرین داد، پر از غضب خدا که تا ابدالاباد زنده است. (aiōn ) |
το θηριον ο ειδες ην και ουκ εστιν και μελλει αναβαινειν εκ της αβυσσου και εις απωλειαν υπαγει και θαυμασθησονται οι κατοικουντες επι της γης ων ου γεγραπται το ονομα επι το βιβλιον της ζωης απο καταβολης κοσμου βλεποντων το θηριον οτι ην και ουκ εστιν και παρεσται (Abyssos )
آن وحش که دیدی، بود و نیست و از هاویه خواهدبرآمد و به هلاکت خواهد رفت؛ و ساکنان زمین، جز آنانی که نامهای ایشان از بنای عالم در دفترحیات مرقوم است، در حیرت خواهند افتاد ازدیدن آن وحش که بود و نیست و ظاهر خواهدشد. (Abyssos ) |
και δευτερον ειρηκαν αλληλουια και ο καπνος αυτης αναβαινει εις τους αιωνας των αιωνων (aiōn )
و بار دیگر گفتند: «هللویاه، و دودش تاابدالاباد بالا میرود!» (aiōn ) |
και επιασθη το θηριον και μετ αυτου ο ψευδοπροφητης ο ποιησας τα σημεια ενωπιον αυτου εν οις επλανησεν τους λαβοντας το χαραγμα του θηριου και τους προσκυνουντας τη εικονι αυτου ζωντες εβληθησαν οι δυο εις την λιμνην του πυρος της καιομενης εν θειω (Limnē Pyr )
و وحش گرفتار شد و نبی کاذب با وی که پیش او معجزات ظاهر میکرد تا به آنها آنانی را که نشان وحش رادارند و صورت او را میپرستند، گمراه کند. این هر دو، زنده به دریاچه آتش افروخته شده به کبریت انداخته شدند. (Limnē Pyr ) |
και ειδον αγγελον καταβαινοντα εκ του ουρανου εχοντα την κλειν της αβυσσου και αλυσιν μεγαλην επι την χειρα αυτου (Abyssos )
و دیدم فرشتهای را که از آسمان نازل می شود و کلید هاویه را دارد و زنجیری بزرگ بر دست وی است. (Abyssos ) |
και εβαλεν αυτον εις την αβυσσον και εκλεισεν και εσφραγισεν επανω αυτου ινα μη πλανηση ετι τα εθνη αχρι τελεσθη τα χιλια ετη μετα ταυτα δει λυθηναι αυτον μικρον χρονον (Abyssos )
و او را به هاویه انداخت و در را بر او بسته، مهر کرد تا امتها رادیگر گمراه نکند تا مدت هزار سال به انجام رسد؛ و بعد از آن میباید اندکی خلاصی یابد. (Abyssos ) |
και ο διαβολος ο πλανων αυτους εβληθη εις την λιμνην του πυρος και θειου οπου και το θηριον και ο ψευδοπροφητης και βασανισθησονται ημερας και νυκτος εις τους αιωνας των αιωνων (aiōn , Limnē Pyr )
و ابلیس که ایشان را گمراه میکند، به دریاچه آتش و کبریت انداخته شد، جایی که وحش و نبی کاذب هستند؛ و ایشان تا ابدالابادشبانهروز عذاب خواهند کشید. (aiōn , Limnē Pyr ) |
και εδωκεν η θαλασσα τους νεκρους τους εν αυτη και ο θανατος και ο αδης εδωκαν τους νεκρους τους εν αυτοις και εκριθησαν εκαστος κατα τα εργα αυτων (Hadēs )
و دریا مردگانی را که در آن بودند باز داد؛ و موت و عالم اموات مردگانی را که در آنها بودندباز دادند؛ و هر یکی بحسب اعمالش حکم یافت. (Hadēs ) |
και ο θανατος και ο αδης εβληθησαν εις την λιμνην του πυρος ουτος ο θανατος ο δευτερος εστιν η λιμνη του πυρος (Hadēs , Limnē Pyr )
و موت و عالم اموات به دریاچه آتش انداخته شد. این است موت ثانی، یعنی دریاچه آتش. (Hadēs , Limnē Pyr ) |
και ει τις ουχ ευρεθη εν τη βιβλω της ζωης γεγραμμενος εβληθη εις την λιμνην του πυρος (Limnē Pyr )
و هرکه در دفتر حیات مکتوب یافت نشد، به دریاچه آتش افکنده گردید. (Limnē Pyr ) |
τοις δε δειλοις και απιστοις και εβδελυγμενοις και φονευσιν και πορνοις και φαρμακοις και ειδωλολατραις και πασιν τοις ψευδεσιν το μερος αυτων εν τη λιμνη τη καιομενη πυρι και θειω ο εστιν ο θανατος ο δευτερος (Limnē Pyr )
لکن ترسندگان و بی ایمانان و خبیثان و قاتلان و زانیان و جادوگران و بتپرستان و جمیع دروغگویان، نصیب ایشان در دریاچه افروخته شده به آتش و کبریت خواهدبود. این است موت ثانی.» (Limnē Pyr ) |
και νυξ ουκ εσται ετι και ουκ εχουσιν χρειαν φωτος λυχνου και {VAR1: φως } {VAR2: φωτος } ηλιου οτι κυριος ο θεος φωτισει {VAR1: [επ] } {VAR2: επ } αυτους και βασιλευσουσιν εις τους αιωνας των αιωνων (aiōn )
ودیگر شب نخواهد بود و احتیاج به چراغ و نورآفتاب ندارند، زیرا خداوند خدا بر ایشان روشنایی میبخشد و تا ابدالاباد سلطنت خواهندکرد. (aiōn ) |