حال، با تواضع و مهربانی مسیح از شما درخواستی دارم. بله، این درخواست را همان پولس دارد که برخی از شما دربارهاش میگویید: «وقتی از ما دور است، نامههای تهدیدآمیز مینویسد، اما وقتی نزد ما میآید، جرأت نمیکند حتی سخنی بگوید!» |
درخواست من این است که کاری نکنید که وقتی نزد شما میرسم، با جسارت با شما رفتار کنم. نمیخواهم کار به جایی بکشد که مجبور شوم بعضی از شما را تنبیه کنم، یعنی آنانی را که تصور میکنند کارها و سخنان من، غیرروحانی و انسانی است. |
گرچه من یک انسان عادی و ضعیف هستم، اما برای پیروزی در مبارزات روحانی خود، از نقشهها و روشهای انسانی استفاده نمیکنم. |
اسلحهای که ما برای جنگ بهکار میبریم، اسلحۀ دنیوی نیست، بلکه دارای قدرتی الهی است برای انهدام دژها! |
ما هر استدلال و ادعای تکبّرآمیز را که در برابر شناخت خدا قد علم کند، در هم میشکنیم و هر اندیشۀ طغیانگرانهای را اسیر ساخته، مطیع مسیح میگردانیم. |
ما در حال آمادهباش هستیم تا وقتی اطاعت خودِ شما کامل شد، هر نااطاعتی در دیگران را مجازات کنیم! |
اِشکال شما این است که به ظاهر من نگاه میکنید، در نتیجه فقط ضعف و ناتوانی میبینید، اما به مسائل باطنی توجهی ندارید. با این همه، اگر کسی از شما ادعا میکند که از جانب مسیح، صاحب قدرت و اختیاری است، به یقین من نیز میتوانم چنین ادعایی بکنم. |
اما من این قدرت و اختیار را برای کمک به شما به کار بردهام، نه برای آزارتان. شاید تصور کنید که به اختیارات خود بیش از حد افتخار میکنم؛ اما چنین نیست. |
این را مینویسم تا گمان نکنید که وقتی در نامههایم سرزنشتان میکنم، قصدم فقط ترساندن شماست و بس. |
زیرا بعضی میگویند: «نامههایش سنگین و پرقدرت است، اما حضورش ضعیف و موعظههایش بیارزش است!» |
چنین افرادی باید بدانند که همانگونه که در نامههایمان و در غیاب خود سختگیر هستیم، در عمل و در حضور نیز سختگیر خواهیم بود. |
ما جرأت نداریم خود را در ردیف کسانی قرار دهیم که خودستایی میکنند. خود را نیز با آنها مقایسه نمیکنیم. کار ایشان عاقلانه نیست که خود را با یکدیگر مقایسه میکنند، و خود را با معیارهایی میسنجند که خودشان تعیین کردهاند! |
ولی ما به اختیارات و به آنچه متعلق به ما نیست، افتخار نمیکنیم؛ بلکه در محدودهٔ کارهایی افتخار میکنیم که خدا به ما سپرده است، محدودهای که شامل خدمت در میان شما نیز میگردد. |
پس وقتی ادعا میکنیم که اختیاراتی در مورد شما داشته، و حقی به گردن شما داریم، پا را از حد خود فراتر نمیگذاریم، چون طبق نقشهٔ خدا، ما نخستین کسانی بودیم که پیام انجیل مسیح را به شما رساندیم. |
در ضمن هرگز نخواستهایم زحماتی را که دیگران برای شما کشیدهاند، به خود نسبت دهیم و به آنها افتخار کنیم، بلکه آرزوی ما این است که ایمانتان رشد کند و در چارچوب همان نقشه خدا، خدمت ما در میان شما گسترش یابد. |
پس از آن میتوانیم پیام انجیل را به شهرهای دورتر از شما هم برسانیم، به شهرهایی که تا به حال کسی این پیام را به آنجا نرسانیده است؛ به این ترتیب مانند برخی وارد قلمرو کار دیگران نمیشویم و به کار دیگران افتخار نمیکنیم. |
چنانکه در کتب مقدّس نوشته شده: «اگر کسی میخواهد به چیزی افتخار کند، به کاری که خداوند انجام داده است افتخار کند.» |
زیرا مهم آن نیست که شخص از خود و از کارهایی که انجام داده است تعریف و تمجید کند، بلکه مهم آنست که خداوند او را تحسین نماید. |