پس، بیایید از تعالیم ابتدایی دربارۀ مسیح بگذریم و به سوی بلوغ در درک و فهم امور روحانی پیش برویم. بیتردید لازم نیست بار دیگر، به اهمیت بنیادین توبه از اعمالی که منتهی به مرگ میشوند، و به ایمان داشتن به خدا بپردازیم. |
دیگر نیازی نیست بیش از این، دربارهٔ غُسلها، دستگذاریها، قیامت مردگان، و مجازات ابدی، شما را تعلیم دهیم. (aiōnios g166) |
و به خواست خدا، چنین خواهیم کرد تا به درک امور عمیقتر برسیم. |
زیرا آنانی که یک بار در اثر تابیدن نور الهی درخشان شدند، و طعم عطای آسمانی را چشیدند، و در روحالقدس نصیبی یافتند، |
و نیکویی کلام خدا را چشیدند و قدرتهای عالَم آینده را نیز تجربه کردند، (aiōn g165) |
اگر بعد از تمام اینها از خدا روی برتابند، غیرممکن است بتوان ایشان را به توبه بازگرداند. اینان پسر خدا را بار دیگر برای خود مصلوب میکنند و در ملأ عام رسوایش میسازند. |
زمینی که پس از بارش بارانهای فراوان، محصولی نیکو برای کشاورزان به وجود میآورد، از خدا برکت خواهد یافت. |
اما اگر خار و خس تولید کند، نشان میدهد که زمینی است بیارزش. کشاورز بهزودی آن زمین را لعنت کرده با آتش خواهد سوزاند. |
اما ای عزیزان، هرچند با این لحن سخن میگوییم، اما گمان نمیکنیم گفتههایمان در مورد شما صدق کند؛ یقین داریم که چیزهای بهتر که با نجات همراه است، نصیبتان خواهد شد. |
زیرا خدا بیانصاف نیست. چگونه امکان دارد زحماتی را که در راه او متحمل شدهاید فراموش کند، و یا محبتی را که نسبت به او داشتهاید از یاد ببرد، محبتی که از طریق کمک به فرزندان خدا نشان داده و میدهید؟ |
پس آرزوی ما این است که همین روحیه و محبت را با نهایت اشتیاق در تمام طول زندگی حفظ کنید، تا مطمئن شوید آنچه را که بدان امید بستهاید به انجام خواهد رسید. |
و در زندگی روحانی دچار سستی و تنبلی نگردید، بلکه با شور و شوق فراوان، از مردان خدا سرمشق بگیرید، مردانی که با صبر زیاد و ایمان قوی، به تمام وعدههای خدا دست یافتند. |
برای نمونه، وعدهٔ خدا به ابراهیم را در نظر بگیرید. هنگامی که خدا این وعده را به ابراهیم میداد، به نام خود قسم خورد، زیرا کسی بزرگتر از او نبود تا به نام او قسم بخورد. وعدهٔ خدا به ابراهیم این بود که |
«بهیقین تو را برکت خواهم داد و تو را کثیر خواهم ساخت.» |
ابراهیم نیز با شکیبایی منتظر ماند تا سرانجام خدا مطابق وعدهٔ خود پسری به او داد، که همان اسحاق باشد. |
وقتی شخصی برای کسی قسم میخورد، معمولاً به نام کسی سوگند یاد میکند که از او بزرگتر است. این سوگند، تضمین کنندهٔ گفته اوست و به هر نوع بحث و کشمکش میان آن دو خاتمه میدهد. |
خدا نیز قسم خورد تا از این راه، به آنانی که از او وعدهٔ کمک دریافت کرده بودند، اطمینان بخشد و ایشان را خاطرجمع سازد که هرگز در وعده و ارادهاش تغییری نخواهد داد. |
به این ترتیب، خدا به ما، هم وعدهٔ کمک داده است و هم در مورد آن قسم خورده است، پس ما میتوانیم در خصوص این دو عامل، یعنی وعده و قسم، یقین داشته باشیم، زیرا محال است که خدا دروغ بگوید. اکنون، تمام کسانی که برای رستگاری به خدا پناه میآورند، با دریافت چنین اطمینانی، جرأتی تازه مییابند، و میتوانند اطمینان کامل داشته باشند که خدا مطابق وعدهاش، نجاتشان خواهد داد. |
امید کاملی که ما به نجات خود داریم، برای جان ما همچون لنگری است نیرومند که به هنگام توفانها ما را ثابت و استوار نگاه میدارد. همین امید است که ما را به داخل قدس درونی میبرد. |