برای سالار مغنیان. مزمور داود خوشابحال کسیکه برای فقیر تفکرمی کند. خداوند او را در روز بلاخلاصی خواهد داد. | ۱ |
خداوند او را محافظت خواهد کرد و زنده خواهد داشت. او در زمین مبارک خواهد بود و او را به آرزوی دشمنانش تسلیم نخواهی کرد. | ۲ |
خداوند او را بر بستربیماری تایید خواهد نمود. تمامی خوابگاه او رادر بیماریش خواهی گسترانید. | ۳ |
من گفتم: «ای خداوند بر من رحم نما. جان مرا شفا بده زیرا به توگناه ورزیدهام.» | ۴ |
دشمنانم درباره من به بدی سخن میگویند که کی بمیرد و نام او گم شود. | ۵ |
واگر برای دیدن من بیاید، سخن باطل میگوید ودلش در خود شرارت را جمع میکند. چون بیرون رود آن را شایع میکند. | ۶ |
و جمیع خصمانم با یکدیگر بر من نمامی میکنند و درباره من بدی میاندیشند، | ۷ |
که «حادثهای مهلک بر او ریخته شده است. و حال که خوابیده است دیگر نخواهدبرخاست.» | ۸ |
و آن دوست خالص من که بر اواعتماد میداشتم که نان مرا نیز میخورد، پاشنه خود را بر من بلند کرد. | ۹ |
و اما توای خداوند بر من رحم فرموده، مرابرپا بدار تا مجازات بدیشان رسانم. | ۱۰ |
از این میدانم که در من رغبت داری زیرا که دشمنم برمن فخر نمی نماید. | ۱۱ |
و مرا بهسبب کمالم مستحکم نمودهای و مرا به حضور خویش دائم قائم خواهی نمود. | ۱۲ |
یهوه خدای اسرائیل متبارک باد. از ازل تا به ابد. آمین و آمین. | ۱۳ |