این است پیام خداوند به ارمیای نبی دربارۀ فلسطینیان پیش از آنکه سپاه مصر، شهر فلسطینی غزه را تصرف کند. |
خداوند میفرماید: «بنگرید! از سوی شمال سیلی میآید، مانند رودی که طغیان کرده باشد! سیل میآید تا سرزمین فلسطینیان و هر چه در آن است، و شهرها و مردمانش را از میان ببرد. مردم و ساکنین آنجا از ترس و وحشت، فریاد خواهند زد و گریه و زاری خواهند نمود، |
زیرا صدای سم اسبها و خروش ارابهها و چرخهای آن به گوش میرسد! پدران میگریزند، بدون آنکه به فکر فرزندان درماندهٔ خود باشند! |
چون زمان نابودی تمام فلسطینیان و همدستانشان در صور و صیدون فرا رسیده است. من، خداوند، آنانی را که از جزیرهٔ کریت آمدهاند، یعنی فلسطینیها را از بین خواهم برد. |
غزه تحقیر شده، موی سرش تراشیده خواهد شد. اَشقِلون با خاک یکسان خواهد شد. ای بازماندگان فلسطینی که در وادی زندگی میکنید، تا به کی عزاداری خواهید کرد؟ |
«مردم فریاد برآورده خواهند گفت:”ای شمشیر خداوند، کی آرام خواهی گرفت؟ به غلاف خود برگرد و آرام بگیر و استراحت کن!“ |
ولی چطور میتواند آرام گیرد، در حالی که من او را مأمور کردهام تا شهر اشقلون و شهرهای ساحلی را از بین ببرد.» |