برادران و خواهران عزیزم، شمار کسانی که میخواهند معلم شوند، زیاد نباشد، زیرا میدانید داوری بر ما که تعلیم میدهیم، سختگیرانهتر خواهد بود. |
بدیهی است که ما همگی دچار لغزش بسیار میشویم. اما کسی که در سخن گفتن مرتکب لغزش نگردد، او شخص کاملی است و میتواند تمام وجودش را تحت تسلط خود نگاه دارد. اگر کسی بتواند بر زبان خود مسلط شود، قادر خواهد بود در سایر موارد نیز بر خود مسلط باشد. |
اسبی بزرگ را با دهنهای کوچک مطیع خود میسازیم و او را به هر جا که بخواهیم میبریم. |
یک سُکّان کوچک، کشتی بزرگ را به هر سو که خواست ناخدا باشد، هدایت میکند حتی اگر بادی شدید بوزد. |
زبان نیز در بدن، عضوی کوچک است، اما چه لافها که نمیزند. جرقّهای کوچک میتواند جنگل بزرگی را به آتش بکِشَد. |
زبان نیز همچون آتش است، و دنیایی از ناراستی در میان اندامهای بدن، که سر تا پای آن را آلوده میسازد، و کل مسیر زندگیمان را به آتش میکِشَد، و خودش نیز به آتش دوزخ خواهد سوخت. (Geenna g1067) |
انسان توانسته است هرگونه حیوان وحشی، پرنده، خزنده و جاندار دریایی را رام کند، و بعد از این نیز رام خواهد کرد. |
اما زبان را هیچ انسانی نمیتواند رام کند. آن شرارتی است پرتلاطم و آشفته، و آکنده از زهری کشنده. |
با زبان خود، خداوند یعنی پدرمان را میستاییم، و با همان نیز انسانها را که شبیه به خدا آفریده شدهاند، نفرین میکنیم. |
از همان دهان، هم برکت جاری میشود و هم لعنت. برادران و خواهران عزیزم، نباید چنین باشد. |
آیا امکان دارد از همان چشمه، هم آب شیرین بجوشد و هم آب شور؟ |
عزیزان من، آیا میتوان زیتون را از درخت انجیر چید؟ یا انجیر را از تاک؟ چشمۀ آب شور نیز نمیتواند آب شیرین پدید آوَرَد. |
آیا در میان شما شخصی حکیم و فهیم هست؟ پس بگذارید دانایی و فهم خود را با شیوۀ زندگی خداپسندانه و با اعمالی برخاسته از فروتنی نشان دهد، فروتنی و تواضعی که ناشی از حکمت و فهم است. |
اما اگر در زندگیتان کینه و حسادت و خودخواهی وجود دارد، بیهوده سنگ عقل و خرد را به سینه نزنید، که این بدترین نوع دروغ میباشد؛ |
زیرا در آن خرد و حکمتی که خدا میبخشد، این گونه صفات ناپسند وجود ندارد، بلکه اینها دنیوی، غیرروحانی و شیطانی هستند. |
در واقع، هر جا که حسادت و جاهطلبی وجود دارد، هرج و مرج و هرگونه شرارت دیگر نیز بچشم میخورد. |
اما حکمتی که از آسمان میباشد، در وهلهٔ اول پاک و نجیب است، بعد صلحجو، مؤدب و ملایم؛ حاضر به گفتگو با دیگران و پذیرش نظرات ایشان است؛ لبریز از دلسوزی و اعمال نیک بوده، صمیمی، بیریا و بیپرده میباشد. |
آنانی که صلحجو هستند، بذر صلح میکارند و عدالت درو میکنند. |