«خداوند به بِصَلئیل و اهولیاب و سایر صنعتگران ماهر استعداد و توانایی بخشیده است تا کارهای مربوط به ساخت خیمۀ عبادت را انجام دهند. آنها باید مطابق با طرح و فرمان خداوند ساخت و آراستن خیمه عبادت را به انجام رسانند.» |
پس موسی بِصَلئیل و اهولیاب و تمام صنعتگرانی را که خداوند به آنها مهارت بخشیده و مایل به خدمت بودند احضار کرد تا مشغول کار شوند. |
آنها تمام هدایایی را که بنیاسرائیل هر روز صبح برای بنای خیمهٔ عبادت میآوردند، از موسی تحویل میگرفتند. |
سرانجام صنعتگرانی ماهر که مشغول ساختن خیمه بودند دست از کار کشیدند. |
آنها نزد موسی رفتند و گفتند: «مردم برای کاری که خداوند دستور آن را داده است بیش از آنچه لازم است هدیه آوردهاند.» |
پس موسی فرمود تا در اردوگاه اعلام کنند که دیگر کسی هدیه نیاورد. بدین ترتیب بنیاسرائیل از آوردن هدیه بازداشته شدند، |
چون هدایای موجود، برای اتمام کار خیمه بیش از حد مورد نیاز بود. |
صنعتگرانی که مشغول کار بودند، خیمهٔ عبادت را با ده پرده از کتان ریزبافت تابیده تهیه کردند. |
آنگاه بِصَلئیل با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز پردهها را تزئین کرده، نقش کروبیان را روی آنها با دقت گلدوزی کرد. |
سپس آن ده پرده را پنج پنج به هم دوخت تا دو قطعهٔ جداگانه تشکیل شود. |
برای وصل کردن این دو قطعهٔ بزرگ، در لبهٔ آخرین پردهٔ دستۀ اول و دستۀ دوم پنجاه حلقه از پارچۀ آبی ساخت. |
پنجاه حلقۀ لبۀ یک پرده با پنجاه حلقۀ پرده دیگر رو در روی هم قرار گرفت. |
سپس پنجاه گیره از طلا برای پیوستن این دو قطعه پرده به یکدیگر درست کردند تا پردههای دور خیمه به صورت یکپارچه درآیند. |
او برای پوشش سقف خیمۀ عبادت، یازده قطعهٔ دیگر از پشم بز بافت. |
طول هر یک از آنها پانزده متر و عرض هر یک دو متر بود. |
پنج قطعه را به هم وصل کردند به طوری که به صورت یک قطعهٔ بزرگ درآمد. شش قطعهٔ دیگر را نیز به هم دوختند. |
در حاشیهٔ هر یک از این دو قطعهٔ بزرگ پنجاه جاتکمه باز کردند |
و آنها را با پنجاه تکمهٔ مفرغین به هم وصل کردند تا بدینگونه دو قطعهٔ بزرگ به هم وصل شوند. |
دو پوشش دیگر درست کردند یکی از پوست قوچ که رنگش سرخ شده بود و دیگری از پوست خز، تا آنها را به ترتیب روی پوشش اولی بیندازند. |
چوببست خیمهٔ عبادت را از تختههای چوب اقاقیا ساختند تا به طور عمودی قرار گیرد. |
درازای هر تخته پنج متر و پهنای آن هفتاد و پنج سانتی متر بود. |
هر طرف تخته دو زبانه داشت که آن را به تختهٔ پهلویی جفت میکرد. |
برای قسمت جنوبی خیمۀ عبادت بیست تخته ساخت. |
همچنین برای زیر آنها چهل پایۀ نقرهای، یعنی دو پایه برای دو زبانۀ هر تخته درست کرد. |
برای قسمت شمالی خیمۀ عبادت بیست تختۀ دیگر ساخت. |
همچنین برای زیر آنها چهل پایۀ نقرهای، یعنی دو پایه برای دو زبانۀ هر تخته درست کرد. |
برای قسمت آخر خیمۀ عبادت، یعنی آخر بخش غربی، شش تخته ساخت. |
سپس دو تختهٔ دیگر برای گوشههای پشت خیمه درست کردند. |
شش تختهٔ قسمت غربی از بالا و پایین بهوسیلۀ حلقهها به تختههای گوشه متصل میشد. |
پس در قسمت غربی، مجموعاً هشت تخته با شانزده پایهٔ نقرهای، یعنی زیر هر تخته دو پایه، قرار گرفت. |
سپس پشتبندهایی از چوب اقاقیا ساخت، پنج پشتبند برای تختههای یک طرف خیمۀ عبادت، |
و پنج پشتبند برای تختههای طرف دیگر و پنج پشتبند نیز برای تختههای سمت غربی انتهای خیمه. |
پشتبند وسطی را نیز ساخت تا بطور سراسری از وسط تختهها بگذرد. |
سپس تختهها و پشتبندها را با روکش طلا پوشاند و حلقههایی از طلا جهت نگه داشتن پشتبندها روی تختهها ساختند. |
پردهٔ مخصوص را که بین قدس و قدسالاقداس بود از کتان ریزبافت تابیده و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز درست کردند و نقش کروبیان را با دقت روی آن گلدوزی نمودند. |
برای آویزان کردن پرده، چهار ستون از چوب اقاقیا با روکش طلا و قلابهایی از طلا ساختند و برای ستونها چهار پایهٔ نقرهای درست کردند. |
سپس یک پرده از کتان ریزبافت تابیده برای در خیمۀ عبادت تهیه نموده، آن را با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز گلدوزی کردند. |
برای این پرده پنج ستون قلابدار ساختند. سپس سر ستونها و گیرهها را با روکش طلا پوشاندند و پنج پایهٔ مفرغین برای ستونها درست کردند. |