< غلاطیان 1 >
این نامه از طرف پولس رسول است. من نه از جانب گروهی یا مقامی انسانی به رسولی منصوب شدهام، بلکه بهواسطۀ عیسی مسیح و خدای پدر که او را از مردگان برخیزانید. | 1 |
PAVL Apostoluac (ez guiçonéz ezeta guiçonen partez, baina Iesus Christen eta Iainco Aita hura hiletaric resuscitatu duenaren partez.)
تمام برادران و خواهران اینجا، در نوشتن این نامه به کلیساهای غلاطیه، با من سهیم هستند. | 2 |
Eta enequin diraden anaye guciéc, Galatiaco Elicey:
از درگاه خدای پدر، و خداوندمان عیسی مسیح، خواهان فیض و آرامش برای شما هستم. اگر من خود را رسول میخوانم، منظورم آن نیست که یک گروه مذهبی یا هیئتی مرا به عنوان رسول به کار گماردهاند. رسالت و مأموریت من از جانب عیسی مسیح و خدای پدر است، خدایی که او را پس از مرگ زنده کرد. | 3 |
Gratia dela çuequin eta baquea Iainco Aitaganic, eta Iesus Christ gure Iaunaganic.
زیرا مسیح، به خواست پدر ما خدا، جان خود را فدا کرد و مُرد تا گناهان ما بخشیده شود و از این دنیای آلوده به گناه نجات یابیم. (aiōn ) | 4 |
Ceinec bere buruä eman vkan baitu gure bekatuacgatic, idoqui guençançát secula gaichto hunetaric, gure Iainco eta Aitaren vorondatearen araura. (aiōn )
خدا را تا به ابد جلال و عزت باد. آمین. (aiōn ) | 5 |
Hari dela gloria secula seculacotz. Amen. (aiōn )
تعجب میکنم که به این زودی از خدایی که شما را بهواسطۀ فیض مسیح فرا خوانده است، رویگردان شده و به انجیل دیگری روی آوردهاید، به پیام دیگری برای کسب حیات جاویدان. | 6 |
Miraz nago nola horrein sarri, Christen gratiara deithu vkan cenduztena vtziric transportatu içan çareten berce Euangeliotara:
زیرا غیر از راهی که به شما اعلام کردیم، راه دیگری وجود ندارد. آنانی که راه دیگری به شما معرفی میکنند، میخواهند شما را فریب داده، حقیقت انجیل مسیح را دگرگون کنند. | 7 |
Berceric batre eztelaric: baina batzuc trublatzen çaituztéz, eta nahi duté erauci Christen Euangelioa:
اگر کسی بخواهد راه دیگری برای رستگاری به شما معرفی کند، به غیر از آن راهی که ما به شما اعلام کردیم، خدا او را لعنت کند، حتی اگر این شخص خود من باشم. اگر فرشتهای نیز از آسمان فرود آید و شما را به سوی راه دیگری هدایت کند، لعنت خدا بر او باد! | 8 |
Baina baldin guc-ere, edo Aingueru batec cerutic euangelizatzen badrauçue, euangelizatu drauçuegunaz berceric, maradicatu biz.
باز تکرار میکنم: اگر کسی مژدهٔ نجات دیگری، غیر از آنچه که پذیرفتهاید، به شما ارائه دهد، لعنت خدا بر او باد! | 9 |
Lehen erran dugun beçala, orain-ere berriz diot, Baldin norbeitec euangelizatzen badrauçue recebitu duçuenaz berceric, maradicatu biz.
آیا اکنون میکوشم تأیید انسانها را به دست آورم؟ یا مورد تأیید خدا قرار بگیرم؟ یا اینکه میکوشم مردمان را خشنود سازم؟ اگر هنوز در پی خشنودی انسانها بودم، خدمتگزار مسیح نمیبودم. | 10 |
Ecen orain guiçonéz predicatzen dut ala Iaincoaz? ala guiçonén gogara eguin nahiz nabila? Segur baldin oraino guiçonén gogaraco baninz, Christen cerbitzari ezninçande.
ای برادران و خواهران، میخواهم بدانید که آن انجیل که به شما بشارت دادم، همان پیام رستگاری، زاییدهٔ تفکرات انسانی نیست. | 11 |
Iaquin eraciten drauçuet bada, anayeác, niçaz predicatu içan den Euangelioa, eztela guiçonaren araura.
زیرا خود عیسی مسیح مستقیماً آن را بر من آشکار و مکشوف ساخت. بله، من آن را از هیچکس دریافت نکردم و از هیچ انسانی نیاموختم. | 12 |
Ecen eztut hura guiçonganic recebitu ez ikassi: baina Iesus Christen reuelationez.
بدون شک سرگذشت مرا هنگامی که هنوز پیرو دین یهود بودم شنیدهاید، که چگونه به تعقیب مسیحیان میپرداختم و ایشان را با بیرحمی شکنجه و آزار میدادم و همیشه در پی آن بودم که ریشهٔ آنان را از زمین بر کنم. | 13 |
Ecen ençun duçue nola conuersatu vkan dudan Iudaismoan, nola terriblequi Iaincoaren Eliçá persecutatzen eta deseguiten nuen:
من از بیشتر همسالان یهودی خود مؤمنتر بودم و نسبت به اجرای رسوم و سنن مذهبم تعصب زیادی داشتم. | 14 |
Eta nola probetchatzen nincén Iudaismoan, ene quidetaric anhitz baino guehiago, neure nationean, neure aitén ordenancetara affectione guehienduna nincelaric.
اما ناگهان همه چیز تغییر کرد! زیرا خدایی که مرا از شکم مادر برگزیده بود، از روی لطف و رحمتش، پسر خود را بر من آشکار ساخت و او را به من شناساند تا بتوانم نزد اقوام غیریهودی رفته، راه نجات بهوسیلۀ عیسی مسیح را به ایشان بشارت دهم. وقتی این تغییر در من پدید آمد، با هیچکس در این باره سخن نگفتم. | 15 |
Baina Iaincoaren placera içan denean (ceinec neure amaren sabeleandanic appartatu baininduen eta deithu bainau bere gratiaz)
Bere Semearen reuelatzera nitan, hura euangeliza neçançát Gentilén artean, eznaiz bertan conseillatu içan haraguiarequin eta odolarequin:
حتی به اورشلیم هم نرفتم تا با کسانی که پیش از من به رسالت برگزیده شده بودند، مشورت کنم. بلکه به بیابانهای عربستان رفتم، و پس از مدتی، به شهر دمشق بازگشتم. | 17 |
Eta eznaiz Ierusalemera itzuli içan ni baino lehen Apostolu ciradenetara: baina ioan nendin Arabiara: eta harçara itzul nendin Damascera.
بعد از سه سال، سرانجام به اورشلیم رفتم تا با پطرس ملاقات کنم. در آنجا مدت پانزده روز با او به سر بردم. | 18 |
Gueroztic hirur vrtheren buruän itzul nendin Ierusalemera Pierrisen visitatzera: eta egon nendin harequin amorz egun.
اما از سایر رسولان، فقط یعقوب، برادر خداوند ما عیسی مسیح را دیدم. | 19 |
Eta berce Apostoluetaric ezneçan ikus Iacques Iaunaren anayea baicen.
خدا شاهد است آنچه که مینویسم عین حقیقت است. | 20 |
Baina çuey scribatzen drauzquiçuedan gaucetan, huná, badiotsuet Iaunaren aitzinean, ecen eztiodala gueçurric.
پس از این دیدار، به ایالات سوریه و قیلیقیه رفتم. | 21 |
Guero ethor nendin Syriaco eta Ciliciaco herrietara.
اما مسیحیان یهودیه هنوز مرا ندیده بودند؛ | 22 |
Eta nincen beguithartez eçagun gabea Iudeaco Eliça Christean ciradeney:
فقط این را از دیگران شنیده بودند که: «دشمن سابق ما، اکنون همان ایمانی را بشارت میدهد که قبلاً در صدد نابودی آن بود.» | 23 |
Baina solament ençun vkan çuten erraiten cela, Gu berce orduz persecutatzen guentuenac, orain predicatzen du berce orduz deseguiten çuen fedea.
و این تغییری که در من پدید آمده بود، سبب شد که خدا را تمجید و ستایش کنند. | 24 |
Eta glorificatzen çuten Iaincoa nitan.