< دوم سموئیل 8 >
پس از چندی، باز داوود به فلسطینیها حمله کرده، آنها را شکست داد و مِتِگاَمّاه را از دستشان گرفت. | 1 |
Now after these things, it happened that David struck the Philistines, and he humbled them. And David took the bridle of tribute from the hand of the Philistines.
داوود همچنین موآبیها را شکست داده، اسیران را به ردیف در کنار هم روی زمین خوابانید؛ سپس از هر سه نفر دو نفر را کشت و یک نفر را زنده نگه داشت. بازماندگان موآبی تابع داوود شده، به او باج و خراج میدادند. | 2 |
And he struck Moab, and he measured them with a line, leveling them to the ground. Now he measured with two lines, one to kill, and one to keep alive. And Moab was made to serve David under tribute.
در ضمن داوود نیروهای هددعزر (پسر رحوب)، پادشاه صوبه را در هم شکست، زیرا هددعزر میکوشید بار دیگر نواحی کنار رود فرات را به چنگ آورد. | 3 |
And David struck Hadadezer, the son of Rehob, the king of Zobah, when he set out to rule over the river Euphrates.
در این جنگ داوود هزار ارابه، هفت هزار سرباز سواره و بیست هزار سرباز پیاده را به اسیری گرفت، بعد صد اسب برای ارابهها نگه داشته، رگ پای بقیهٔ اسبان را قطع کرد. | 4 |
And from his troops, David seized one thousand seven hundred horsemen and twenty thousand foot soldiers. And he cut the sinew of the leg in all the chariot horses. But he left aside enough of them for one hundred chariots.
او همچنین با بیست و دو هزار سرباز سوری که از دمشق برای کمک به هَدَدعَزَر آمده بودند جنگید و همهٔ آنها را کشت. | 5 |
And the Syrians of Damascus arrived, so that they might bring reinforcements to Hadadezer, the king of Zobah. And David struck down twenty-two thousand men of the Syrians.
داوود در دمشق چندین قرارگاه مستقر ساخت و مردم سوریه تابع داوود شده، به او باج و خراج میپرداختند. به این ترتیب داوود هر جا میرفت، خداوند او را پیروزی میبخشید. | 6 |
And David positioned a garrison in Syria of Damascus. And Syria served David under tribute. And the Lord assisted David in all things whatsoever that he set out to accomplish.
داوود سپرهای طلای سرداران هددعزر را گرفته، به اورشلیم برد. | 7 |
And David took the armbands of gold, which the servants of Hadadezer had, and he brought them to Jerusalem.
در ضمن، او از طبح و بیروتای، شهرهای هددعزر، مقدار زیادی مفرغ گرفته، آنها را هم به اورشلیم برد. | 8 |
And from Betah and Beeroth, cities of Hadadezer, king David took an exceedingly great amount of brass.
توعو، پادشاه حمات، وقتی شنید که داوود بر لشکر هددعزر پیروز شده است، | 9 |
Then Toi, the king of Hamath, heard that David had struck down the entire strength of Hadadezer.
پسرش هدورام را فرستاد تا سلام وی را به او برساند و این پیروزی را به او تبریک بگوید، چون هددعزر و توعو با هم دشمن بودند. هدورام هدایایی از طلا و نقره و مفرغ به داوود داد. | 10 |
And so, Toi sent his son Joram to king David, so that he might greet him with congratulations, and give thanks, because he had fought against Hadadezer and had struck him down. For indeed, Toi was the enemy of Hadadezer. And in his hand were vessels of gold, and vessels of silver, and vessels of brass.
داوود، همهٔ این هدایا را با طلا و نقرهای که خود از ادومیها، موآبیها، عمونیها، فلسطینیها، عمالیقیها و نیز از هددعزر پادشاه به غنیمت گرفته بود، وقف خداوند کرد. | 11 |
And king David also sanctified these things to the Lord, with the silver and gold that he had sanctified from all the peoples whom he had subdued:
from Syria, and Moab, and the sons Ammon, and the Philistines, and Amalek, and from the best spoils of Hadadezer, the son of Rehob, the king of Zobah.
داوود در درهٔ نمک با هجده هزار سرباز ادومی وارد جنگ شده، آنها را از بین برد. این پیروزی داوود به شهرت او افزود. | 13 |
David also made a name for himself when he returned from seizing Syria, in the Valley of the Salt Pits, having cut down eighteen thousand.
سپس داوود در سراسر ادوم، قرارگاهها مستقر کرد و ادومیها تابع او شدند. داوود به هر طرف میرفت، خداوند به او پیروزی میبخشید. | 14 |
And he positioned guards in Edom, and he stationed a garrison. And all of Edom was made to serve David. And the Lord assisted David in all things whatsoever that he set out to accomplish.
داوود با عدل و انصاف بر اسرائیل حکومت میکرد. | 15 |
And David reigned over all of Israel. And David accomplished judgment and justice with all his people.
فرماندهٔ سپاه او، یوآب (پسر صرویه) و وقایعنگار او یهوشافاط (پسر اخیلود) بود. | 16 |
Now Joab, the son Zeruiah, was over the army. And Jehoshaphat, the son of Ahilud, was the keeper of records.
صادوق (پسر اخیطوب) و اخیملک (پسر اَبیّاتار) هر دو کاهن بودند و سرایا کاتب بود. | 17 |
And Zadok, the son of Ahitub, and Ahimelech, the son of Abiathar, were the priests. And Seraiah was the scribe.
بنایا (پسر یهویاداع) فرماندهٔ محافظین دربار داوود بود. پسران داوود نیز در امور دربار به او کمک میکردند. | 18 |
And Benaiah, the son of Jehoiada, was over the Cherethites and Pelethites. But the sons of David were priests.